نمی از یم رمضان/12- اساس زندگی باید بر قناعت باشد و افرادی که در زندگی از وضعیت خویش راضی نباشند و اهل کار بیشتر نیز نباشند به ورطه حرام میغلطند/ طبق تعبیر قرآن، همسران مایه زیبایی و عیبپوشی یکدیگر هستند/ امنیت حاکم در جمهوری اسلامی، نعمتی است که قدرش را نمیدانیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ، واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ، واحْمِلنی فیهِ على العَدْلِ والإنْصافِ، وآمِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ، بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین.»
خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و خودنگاه داری، و من را در آن با لباس قناعت وخودداری بپوشان، و مرا در آن به عدالت ومیانه روی وادار کن، ومرا از هرآنچه می ترسم آسوده ام دار، به عصمت ونگاه داریت ای کسی که پناه ترسناکانی.
دعای امروز به دو جنبه اقتصادی و اخلاقی می پردازد. مشکلات اقتصادی و کمبودهای فراوانی در سطح جامعه است و به هرترتیب شخص و خانواده نیاز اقتصادی دارند؛ اما اساس زندگی باید بر قناعت باشد و افرادی که در زندگی از وضعیت خویش راضی نباشند و اهل کار بیشتر نیز نباشند و بخواهند از مسیرهای نامشروع و غیر صحیح برای جبران کمبود اقتصادی خویش اقدام کنند؛ به کسب درآمد حرام و مال اندوزی نامشروع و دزدی وافتادن در دام باندها وحق خوری ها و..کشیده می شوند تا جایی که زندگی آنان تباه می شود. واضح است اگر آن موانع وکمبود اقتصادی سبب زحمت و تلاش بیشتر گردد ودر عین حال قناعت در زندگی حاکم باشد خیلی پسندیده و بسیار مطلوب وخوب خواهد بود.
بنابراین قانع بودن به آنچه دارد باضافه تلاش بیشتر برای رفع کمبود اقتصادی وگام برداشتن در جهت زندگی توأم با آسایش ورفاه نسبی دو جهتی هستند که برای زندگی همراه با امید انسان لازم وضروری است.
محور کلی دعا زاویه بسیار مهمی را در مباحث اقتصادی مطرح میکند؛ بدان معنا که فرد مؤمن به اموال مردم چشمداشت نداشته باشد وبرای جبران نداشته های خویش در مسیر انحرافی و جاده گمراهی قرار نگیرد، ودر دریای فساد وتباهی غرق نگردد.
در فراز اول دعا می خوانیم:« اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ» خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و خودنگاه داری. ستر به معنای پوشش است، و عفاف به معنای خودنگاه داری است. خداوند در برابر بندگانش ستار وپوشاننده است؛ همچنین بندگان با لباس خود، بدن خویش را می پوشانند. لباس یک جنبه آن زیبایی وزیبایی بخشی است، و یک جنبه دیگر آن ستر و پوشش است یعنی عیوب بدن انسان را می پوشاند. در قرآن کریم آمده است:« هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ» (بقره:187) آنها (همسرانتان) پوشش شمایند وشما پوشش آنهایید.
در قرآن از زن و مرد به عنوان لباس همدیگر نام بره شده است که در آن دو آن جهت وجود دارد: اول آنکه همسران مایه زیبایی همدیگر هستند، چون نظام خانواده خود زندگی زیبا ومایه سعادت وخوشبختی است، و دیگر آنکه زن وشوهر باید عیب پوش هم باشند، و اسرار خانوادگی را بیرون نبرند، و عیب یکدیگر را بپوشانند.
خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و خودنگاه داری؛ بسیارند کسانی که کمبودهای اقتصادی خود را می پوشانند وآبروداری می کنند و با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند، و آنچنان خود نگاه دار هستند که بی خبران آن را بی نیاز می پندارند. و این چنین با لباس ستر خود را می پوشانند. خانواده های آبرومند دست نیاز به سوی مردم دراز نمیکنند، وظیفه همگانی است که به این خانواده های تنگدست آبرومند بیشتر توجه کنند. قرآن کریم می فرماید: «لِلْفُقَراءِ الَّذینَ أُحْصِرُوا فی سَبیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیمٌ» (سوره بقره:273) [صدقهها] براى نیازمندانى است که در راه خدا باز داشته شدهاند و نتوانند [براى جستن روزى] در زمین سفر کنند، [ولى] نادان ایشان را به سبب خویشتن دارى توانگر پندارد، آنان را به نشان چهرهشان مىشناسى، از مردم به اصرار چیزى نخواهند. و هر مالى که بخشش کنید همانا خداوند بدان داناست.
خلاصه آنکه ستر به معنای پوشش هست، در سوریه هنگام احوال پرسی اصطلاحی دارند که میگویند مستوره. یعنی احوال ما در ستر وپوشش هست، یعنی شکر خدا آبرویمان حفظ است ونیاز به کسی نداریم، واینگونه ستر مایه زینت وزیبایی است.
در فراز بعد می خوانیم: «واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ » و من را در آن با لباس قناعت وخودداری بپوشان. معنای قناعت همان است که در فارسی متوجه می شویم که به معنای راضی بودن به داشته هاست، اما کفاف به معنای بی نیازی ازمردم است . یعنی به آنچه داریم راضی باشیم و چشم داشتی به مال دیگران نداشته باشیم.
«واحْمِلنی فیهِ على العَدْلِ والإنْصافِ» من را با عدل و انصاف وارد کن.
عدل به قرینه سیاق کلام به مفهوم میانه روی در زندگی است. یعنی فردی که در خط اعتدال حرکت میکند دچار افراط و تفریط نمی گردد، همچون کسی بر روی خط عدل است. باید در مشی اقتصادی زندگی میانه رو باشیم، نه دست ها را کاملا بسته نگاه داریم وبر خود وخانواده سخت بگیریم، و نه خیلی باز عمل کنیم وپیوسته برای گذران زندگی وعقب نیفتادن از قافله خانمان سوز مدگرایی قرض کنیم، بگونه ای که هرچه در بازار ببینیم بخواهیم داشته باشیم، چنانچه شاعر می گوید: ز دست و دیده دل هر دو فریاد/ که هرچه دیده بیند دل کند یاد.
چشم و هم چشمی و مدگرایی آسیبی بزرگ است که در خانواده هایی که توانایی همراهی با آن را ندارند موجب کدورت و سردی در روابط خانوادگی می شود وزندگی را تلخ می سازد، اینجا سلاح میانه روی در مشی اقتصادی کارآیی خود را نشان می دهد.
انصاف از واژه نصف می آید، یعنی در خط میانه قرار گرفتن؛ که همان همان عدالت را دارد.
«و امِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ». ومرا از هرآنچه می ترسم آسوده ام دار و در امنیت قرار ده.
امیرمؤمنان امام علی (ع) می فرماید: دو نعمت هستند که قدر آن ناشناخته است: امنیت، و سلامتی.» (روضة الواعظین ج 2ص472) تا وقتی که این نعمت را داریم قدر آن را نمی دانیم، سپاس خدای را که کشور ما ببرکت حضور نیروهای نظامی وانتظامی وبسیج از امنیت خوبی برخوردار است، اما شاهد آن هستیم که در کشورهای همسایه ما مانند عراق، پاکستان، افغانستان چه می گذرد، ویا تروریستهای وهابی سلفی چه جنایتهایی در سوریه و.. مرتکب می شوند، اینها همه از نا امنی ریشه می گیرد.
در اینجا دعا می کنیم که خدایا ما را حفظ کن از هر آنچه می ترسیم. در حقیقت ما از اعمال و گناهان خود می ترسیم. از اینکه پرونده سیاهی داریم، وای بروزی که باز شود، مگر آنکه به لطف وکرمت قلم عفو وخط قرمز بطلان بر آن کشیده شود، که آن هم به برکت ماه مبارک رمضان است.
در پایان می گوییم: «بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین.» به عصمت ونگاه داریت ای کسی که پناه ترسناکانی، آدم های ترسیده به جایی پناه می برند که در آن جا حفظ شوند؛ آدم های ترسیده از کار بد خویش به کجا پناه برند؟ این خدای مهربان است که نگه دار انسان های ترسان از کار خویشند.
http://www.nasimonline.ir/NSite/FullStory/News/?Id=571319