با همکاری اداره تبلیغات اسلامی شهرستان قاین، جلسه تفسیر قرآن کریم در اداره زندان این شهرستان برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی خراسان جنوبی، به نقل از رابط خبری شهرستان قاین، حجت الاسلام احمد علیپور مسئول اداره تبلیغات اسلامی قاین در این زمینه اظهار داشت: به مناسبت ایام فاطمیه، جلسه تفسیر قرآن کریم توسط مبلغ ویژه این ایام حجت الاسلام پور امینی از اساتید حوزه علمیه قم در محل اداره زندان قاین برگزار شد.
وی گفت: در این جلسه حجت الاسلام پور امینی داستان هایی پندآموز از قرآن کریم را بیان کرد و سپس به تفسیر چندین آیه از قرآن کریم پرداخت و نکات اخلاقی و عبرت آموز آن را بیان کرد که مورد توجه و استقبال زندانیان قرار گرفت.
حجت الاسلام علیپور در پایان از آقای میامی مسئول اداره زندان قاین که در زمینه های قرآنی و فرهنگی همیشه با اداره تبلیغات اسلامی همکاری دارند تشکر کرد و خواستار برگزاری بیشتر اینگونه جلسات که مورد استقبال زندانیان قرار می گیرد، شد.
گفتنی است: این جلسه دوشنبه 26 فروردین 92 برگزار شد.
http://www.ido.ir/n.aspx?n=13920128131
[ پنجشنبه بیست و نهم فروردین 1392 ] [ 14:27 ] [ دست نوشته ] [ نظر بدهید ]
استاد حوزه علمیه قم گفت: در تولید علم با استفاده از ظرفیت های موجود و بومی سازی آن، نتیجه را باید در زندگی روزمره مردم و واقعیات های آن یافت تا مانع از بین رفتن انگیزه ها و هدر دادن منابع انسانی و مالی شود.
خبرگزاری شبستان: مقوله تولید علم و بومی سازی علوم که تاکیدات مقام معظم رهبری است در سال های اخیر از مهمترین مباحث مطرح در محافل علمی کشور است. از این رو در گفتگویی با حجت الاسلام والمسلمین محمدامین پورامینی استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم دربار راهکارهای این مهم و موانع موجود بر سر آن به گفتگو پرداختیم که بخش دوم و پایانی آن در ذیل می آید:
تولید علم چه حوزه هایی را دربر می گیرد؟
محدوده تولید علم منحصر به یک بحث خاص و محدوده خاص نمیشود، هم در علوم تجربی که قهراً که اینجا خیلی هم نمود دارد (و برخی موارد آن را بیان کردیم)، بحث تولید علم مطرح است، و هم در رابطه با علوم انسانی. در رابطه با علوم انسانی این مطلب خیلی مهمی است و چون در واقع سرنوشت ملت ها بستگی پیدا کرده است به سیر تحول در علوم انسانی. مخصوصاً در حوزه آموزش و پرورش دیدگاه ها در سطح جهانی مختلف است، آن دیدی که ما به عنوان یک مسلمان نسبت به اصل تعلیم و آموزش و نسبت به اصل پرورش و تربیت، و نسبت به جایگاه انسان داریم و او را مسئول میدانیم و آن رابطهای که بین انسان و خالقش قائل هستیم، این نگرش دید دیگری به انسان می دهد و او را به یک جهانبینی دیگر می رساند، در مقابل آن دید کسانی است که حوزه دین را در محدوده باورهای شخصی دانسته و مخالف تأثیرگذاری آن در حوزه های اجتماعی، سیاسی واقتصادی است، اینجا در واقع تفاوت نگرش به باورها وبنیان هاست، و بازتاب های آن را به روشنی در سطح عمومی جهانی می یابیم، و ریشه آن را باید در حوزه علوم انسانی در پایههای فکری و بنیادهای فکری این دو طرز نگرش یافت، اینجاست که اگر جهانبینی مبتنی بر اندیشه اسلامی باشد و فنداسیونش این باور باشد دید حاصل یک دید دیگر میشود. سیر تحول در علوم انسانی تنها در امور جزئی و روبنایی نمی تواند باشد، بلکه در بنیان ها و بنیادهای فکری است.
برای علوم انسانی در سطح دنیا 2 زیربنا مطرح است. یکی با زیربنا و نگاه مادی و غربی و یکی با زیربنای اسلامی. دید و نگرشی که امروزه بیشتر در دنیا مطرح است، دیدی است که نسبت به علوم انسانی مطرح است با مبانی غربی است و این آثارش در همه جای دنیا هست و حتی امروزه در دانشگاه ها مورد استفاده قرار می گیرد. همانگونه که اکنون بحث علوم انسانی در واقع حالت ایستایی پیدا نکرده و آن سیر خودش را دارد و آثار و بازتاب خود را دارد نسبت به خودمان هم ما باید این دید را داشته باشیم و در تمام این مسائل حرف برای گفتن داشته باشیم و تولید علم کنیم. در جهان بینی مادی نگرش ماتریالیستی است. در آن نگاه تکیه بر اومانیسم و سکولاریسم است و در واقع نتیجه این دید و نگرش، همین جریانهای لیبرالیستی و پلورالیستی است که در دو حوزه اندیشه و حاکمیت تأثیرگذار است، و متاسفانه امروز علوم انسانی متأثر از این فضا است. اینجا آن مبانی معرفتی حوزه شناخت است که نتیجه خود را در واقعیت زندگی روشن میکند، و انسانشناسی، معرفت ارزش ها و ضدارزش ها، باورها ناشی از آن بنیان های فکری است که به انسان دید خاص می بخشد. اینجا است که پیروان مکاتب الهی و ادیان سماوی و بویژه مسلمانان نگاهی متفاوت از نگاه ملحدان و بی دینان و مادی گرایان دارند، اگر با دید اسلامی به این مطالب نگریسته شود نتیجه دیگری دیده میشود و اگر با دید ظاهربین مادی نگریسته شود، نگرش و نگاه فرق خواهد کرد و این مسائل از قدیم بوده است، درگیری عمده پیامبران الهی(ع) با مخالفانشان در این راستا بوده است، در زمان ائمه معصومین (ع) نیز بحث و نزاع بین دهریین (مادی گرایان) و علمای اسلامی بوده است، گاهی از (دهریین) تعبیر به طبیعیین میشود که همان مادیگراها می باشند، خب آن وقت هم بودند و الان با افکار دیگری ادامه همان سیرشان هست و در قالب فلسفه ها و آیین ها و جریان های انحرافی و مکاتب الحادی مطرح است. اما انسان مسلمان و معتقد توجه به این دارد که من مخلوقم و خدا مرا آفریده است، و برای این پرسشها پاسخ دارد: برای چه آمدم؟ چه کاری باید انجام دهم؟ دنیا و آخرت چیست؟ وحی چیست؟ پیامبر کیست؟برای تمام اینها جواب دارد، این دید با آن دید مادی خیلی فرق میکند که سر از پوچیگری در می آورد. ما مطالب خام را در دسترس داریم ولی برای همه زوایای آن متناسب با هر دوره و زمان و مطابق با شرایط مکانی با کاری مجدد و غوری بایسته و عرضه ای شایسته گام برداشته تا با تولید علم مبتنی بر آن پایه های مقدس بشر سرخورده از نگاه مادی را از ورطه هلاکت و نابودی نجات داد. و حتی در حوزه فقه که کار اصلی حوزویان است موضوعات جدید و نوپدید فراوانی است که کاری جدی و اجتهادی لازم دارد، و با توجه به مبانی و حفظ پایه های اجتهاد سنتی جواهری می توان به نیازهای روز پاسخ داد، و در اصول فقه و فلسفه و دیگر رشته ها نیز راه برای اجتهاد و عرضه اندیشه نو باز است، و این سر بالندگی حوزه های علمیه است که امیدواریم آفت مدرک گرایی آن را نخشکاند!
آثار تولید علم در حوزه علوم انسانی اسلامی و بومی و حوزه علوم تجربی در چه مواردی خود را نشان می دهد ؟ در حوزه علوم انسانی آثار تولید علم را در فرهنگ ها، باورها، عملکردها می توان یافت و در برخوردهای اجتماعی و تعامل سیاسی و اقتصادی خود را نشان می دهد، این در رابطه با علوم انسانی، و تأثیری که تولید علم در علوم تجربی بر جوامع بشری میتواند داشته باشد بسیار روشن است و نتایجی که در پی دارد و پیشرفتهایی که بر آن مترتب میشود در مجموع به بهره گیری بهتر و برخورداری بیشتر بشر از امکانات، و بهینه سازی مصرف وگسترش رفاه مردم می تواند بینجامد.
موانع تولید علم را بیان کنید.
اینجا چند تا مسئله است باید به آنها دقت کنیم تا موانع تولید علم را دریابیم؛ در حوزه تولید علم و مخصوصاً در حوزه علوم تجربی تکیه بر ظرفیتهای موجود باید بشود و اینطور نباشد که فقط آرمانگرا باشیم. هر ملت و کشوری با توجه به ظرفیتهای خاصی که دارد در عرصه تولید علم باید گام بردارد، واقعیتهای زندگی را درک کند و نتیجه کار هم طوری شود که تنها به ثبت اختراع بسنده نشود و در فلان دفتر ثبت شود که فلان اختراع را فلان کشور انجام داد و سپس به بایگانی سپرده شود! و در کتابی ثبت گردد و مثل این میماند که آثاری را در یک موزه میگذارید، نه! بلکه باید تبدیل شود به یک امر تأثیرگذار در واقعیت زندگی، و به هر ترتیب گرچه ثبت یک اختراع یک آبرویی است برای نظام و کشور ما و برای شخص مخترع و مبتکر، ولی نگاه کاربردی داشتن به محصولات علمی است که نتیجه کار را به واقعیت زندگی می برد، و این خیلی مهم است، که این محصول علمی نتیجه و کاربردش در سطح جامعه چیست؟ نتیجهاش باید گسترش آسایش و رفاه و امنیت مردم باشد، خلاصه جنبه کاربردیاش باید لحاظ شود، و نگاه و تأثیر اقتصادی آن نیز قابل توجه است، تولید خوب باعث جلوگیری از هدر رفتن منابع مالی است، و اینطور نیست که اگر یک منبع مالی را برای یک اختراعی خرج کنند آن را هدر داده اند، نخیر، درست است که در ابتدا ممکن است مال هنگفتی خرج گردد، ولی اگر نگاه کاربردی داشته باشیم نتیجهاش این است که از هدر رفتن منابع مالی جلوگیری میکند، علاوه بر آن اینکه در نظر داشتن عنصر انسانی و منابع انسانی هم شرطی مهم در رشد و تولید علمی است. خلاصه آنکه در تولید علم با استفاده از ظرفیت های موجود و بومی سازی آن، نتیجه آن را باید در زندگی روزمره مردم واقعیت های زندگی ایشان یافت تا منجر به از بین رفتن انگیزه ها و هدر دادن منابع انسانی و مالی نگردد.
در این راه باید چه مسائلی را درنظر گرفت؟
در حوزه علوم انسانی و یا تجربی، گاهی موانع تولید علم عوامل درونی است و گاهی بیرونی است. اگر ملتی مبتلا به خودکمبینی شود، احساس حقارت کرده و به بیماری کم انگاشتن داشتهها مبتلا میشود، بیاطلاعی از هویت تاریخی خود آفتی است، اینها باعث میشود ملتها وکشورهای عقب مانده و یا عقب نگاه داشته شده! نسبت به کشورهایی که گام هایی در مسیر پیشرفت برداشتند احساس کمبود کنند، اینها موانع رشد و ترقی است، با کمک جستن از خدا و برخورداری از خودباوری می توان گام های استوار را در مسیر رشد و پیشرفت برداشت، خواندن تاریخ گذشته خود و دیگران نیز الهام بخش است، یادمان نرود که زمانی که اروپا در جهالت بسر میبرد دانشمندان اسلامی یکه تاز صحنه تولید علم بودند، و این تکرار شدنی است، دست کم با شرایط برابر امکان تعامل وجود دارد، و دست آورد آن برای همه بشر با همه نگاه ها و باورها است، متأسفانه عوامل مختلف و خیانتهایی که در طول تاریخ از سوی حاکمان سست عنصر و وابسته شد وضعیت را اینگونه رقم زد که عدهای احساس خودکمبینی و حقارت کنند، باید داشتهها را کم ندید، و ملتهایی که گامهایی را برداشتند مورد توجه قرار داد، و این قدم ها باید ادامه پیدا کند، البته شرایط زمانی و مکانی را باید در نظر داشت و کپی سازی کارگر نیست، ولی از تجربه ها باید استفاده کرد، برای نمونه چین در اواخر دهه 1970 میلادی چهار عنصر علوم و فنون، صنعت، کشاورزی ودفاع را از مهمترین هدف های توسعه خود در نظر گرفت و کلید این توسعه را در آموزش قرار داد، و بر اساس آن برنامه ریزی نمود وبه اهداف خود رسید که امروز بازارهای جهانی را به تسخیر خود در آورده است.
وظیفه مسئولان در این باره چیست؟
اینجا وظیفه مسئولین است که توجه بیشتر به عنصر انسانی و منابع انسانی داشته باشند که اگر به آن توجه نکنند خود همین باعث هدر دادن منابع میشود. لازم است عنصر انسانی جایگاه خودش را پیدا کند و بهای لازم به آن داده شود. نشاط علمی شرط بایسته آغاز و استمرار کار است، کار بزرگ با یک جرقه کوچک آغاز میشود تا به سرانجام برسد، مسئولان باید برای این مهم ابتدا بسترسازی و سپس حمایت کنند، و آن را به مرحله بهره وری رسانند.
تحریم ها گرچه سخت و پرهزینه بود، ولی برای ما پربرکت بود و نتیجه آن این شد که ایران در پایان سال 2012 میلادی در جایگاه بیستم تولید علم قرار بگیرد، باید منتظر شد و دید پایان سال 2013 به کجا میرسیم.
خبرگزاری شبستان: مقوله تولید علم و بومی سازی علوم که تاکیدات مقام معظم رهبری است در سال های اخیر از مهمترین مباحث مطرح در محافل علمی کشور است. از این رو در گفتگویی با حجت الاسلام والمسلمین محمدامین پورامینی، استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم دربار راهکارهای این مهم و موانع موجود بر سر آن به گفتگو پرداختیم که در ذیل می آید:
تولید علم به عنوان یکی از مطالبات رهبر معظم انقلاب چه ضرورتی دارد؟ و در این مسیر آیا به تعامل جهانی نیز نیاز داریم؟
هر ملتی به وسیله جایگاهی که در تولید علم دارد، موقعیتش را در عرصه جهانی تنظیم می کند. امروزه تولید علم بومی یکی از شاخص های سنجش میزان رشد و توسعه ملل و نیز از مهمترین وسایلی است که علاوه بر ساده کردن کارها و فناوری ها، راه های هر چه بهتر رفاه عموم شهروندان را فراهم می کند. بحث تولید علم را از چند زاویه میتوان مورد بحث و بررسی قرار داد. اول راجع به اهمیت و جایگاه تولید علم و دوم نسبت به حوزه تولید علم در علوم تجربی و علوم انسانی و سوم موانع تولید علم. اجازه بدهید در آغاز نسبت به اصل و جایگاه علم از منظر دینی توضیحی داده شود، ما دینی داریم که تأکید زیادی به علمآموزی دارد، دینی که با آنکه در آغاز در محیط جاهلی عرب رشد پیدا کرد در همانجا بحث اینکه علم را بیاموزید حتی اگر در چین باشد را مطرح کرد (اطلبوا العلم ولو بالصین)، و فراگیری دانش را بر هر مرد و زن مسلمان واجب ساخت (طلب العلم فریضه علی کل مسلم ومسلمه)، اولین آیات قرآنی سخن از خواندن و دانش و قلم است (اقرأ باسم ربک الذی خلق خلق الانسان من علق اقرأ وربک الاکرم الذی علم بالقلم علم الانسان ما لم یعلم)، و قسمی که در قرآن کریم به قلم خورده شده، قسم به نوشته، (ن والقلم و ما یسطرون)، قسم به قلم و قسم به آنچه که مینویسند. به همین خاطر اولین آیات قرآن درباره علمآموزی است. بعد هم میبینیم که در تاریخ هر جا که اسلام رخنه پیدا کرده است بستر علمآموزی را گستراند، البته میزان پذیرش ملت ها به انگیزههای ذاتی شان نیز ارتباط داشته است. از این رو زمانی که اسلام به ایران آمد با انگیزه درونی ایرانیان ضمیمه و نتیجه آن یک نتیجه پرباری شد. ایران پس از اسلام قابل قیاس با اسلام پیش از اسلام نیست. از جهت جهش علمی و قدرت علمی. چنانچه میبینیم در رابطه با تولید علم و آثاری که دارد، آثار جهانی است، یعنی علم و آثارش محدود و محصور به یک محدوده جغرافیایی نمیتواند باشد. این دیگر در تاریخ بشر بوده است. حتی در دوره یونان باستان میبینیم اینها سراغ مصر باستان رفتند و از آنان بهره گرفتند، و این تعامل علمی بین ملت ها طبیعی، ضروری و سابقه دار است، دانشگاه جندی شاپور بغداد مرکز تلاقی اندیشمندانی بوده است که از جاهای مختلف جهان در آنجا گرد هم آمده بودند، و ثمره این تلاقی اندیشه ها در گستره تاریخی تولید علم و ظهور و بروز اندیشمندانی چون ابن سینا، خوارزمی و ابوریحان بیرونی و بوزجانی و خواجه نصیر طوسی و... بوده است که تأثیرگذاری ایشان در تمدن بشری بر کسی پوشیده نیست، در هر صورت با توجه به نقش اسلام و تأثیرگذاری دانشمندان اسلامی در تمدن بشری و با نگاه جهانی باید اذعان کرد که تکامل اندیشه بشری وامدار تلاش بی وقفه دانشمندان اسلامی است که اتفاقا بسیاری از ایشان نیز ایرانی بوده اند. هم اکنون با توجه به پیشرفت ارتباطات و آسان شدن ارتباطات در واقع جهشی در تولید علم فراهم آمده است، برطبق برخی آمارها بیش از 70 درصد تولیدات علمی کشورمان در حد فاصل زمانی بین سال های 1999 تا 2008 میلادی نتیجه همکاری و تعامل پژوهشگران در سطح جهانی است، بنابراین امروز نمی بایست و نمی توان خود را در حصار قرار داد. در هر حال تعیین جایگاه های علمی کشورهای جهان مورد توجه کارشناسان است، و شاخص های علمی از ارزش بالا برخوردار بوده و از عوامل مهم رشد و پیشرفت یک کشور به حساب می آید، و ثبت و نمایه سازی مقالات بین المللی دانشمندان رتبه تولید علم یک کشور را مشخص می کند. این نکته را هم اضافه کنم که در واقع این تیزبینی رهبری معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای بود که برای نخستین بار در سال 1377 بحث ضرورت تولید علم را مطرح و روشن ساختند، جرقه اولیه را ایشان زدند و ذهن ها را متوجه این مسیر کردند و گفتند ما میتوانیم راه های میانبر را بیابیم.
تولید علم در ایران بعد از انقلاب چگونه بوده است؟
خوشبختانه ما در ایران هم این جهش را پس از پیروزی انقلاب اسلامی میبینیم و علتش هم این است که در واقع امام بزرگوار به مردم آموخت که باید به خودشان متکی باشند و خودشان را باور کنند، و این خودباوری را امام به ملت آموخت و باوراند. طبق آماری که وجود دارد، در سال 1996میلادی سهم ایران در تولید علم در سطح خاورمیانه 4/64 بوده است و این آمار را میبینیم در سال 2008 به 37/21 تبدیل شده است. یک جهش بسیار بالایی است و در حدود 9 برابر سهم جمهوری اسلامی ایران در تولید علم است که این واقعاً جای خوشنودی دارد اما باید مغرور نشد و گام را استوارتر برداشت.
حتی در آماری سهم و رتبه ایران در تولید علم بین کشورهای دنیا در سال 2012 میلادی جایگاه بیستم است و این موقعیت مختص به کشورهایی است که امکانات و قدرت بیشتری دارند، و ما با آنها فعلا فاصله داریم، ولی با عنایت خداوند و تلاش مستمر می توان فاصله ها را بتدریج کم کرد، بر طبق برخی آمارها آمریکا به تنهایی 28 درصد تولید علم جهان را در دست دارد، و ترکیه 1/5 درصد و ما 1 درصد، حالا نمی دانیم این آمار چه اندازه صحیح و درست است، ولی بدون تردید کشورهای غربی و بویژه آمریکا با جذب مغزها از دیگر کشورها سعی در حفظ و ترقی سطح خود در تولید علم دارد، و با ما فاصله دارند، ولی مهم این است که ما امروز توانسته ایم این گام رشد را بخوبی برداریم آن هم با وجود تحریم ها، و این تحریم ها گرچه سخت و پرهزینه بود، ولی برای ما پربرکت بود و نتیجه آن این شد که ایران در پایان سال 2012 میلادی در جایگاه بیستم تولید علم و پس از ترکیه و سوئد قرار بگیرد، و الان هم که در 2013 هستیم (گرچه الان برای داوری زود است و در 6 ماهه دوم میتوان بهتر ارزیابی داشت) الان خیلی جایگاه بالا و خوبی داریم در حدی که با ترکیه تقریباً اختلاف کمی داریم و چه بسا بالاتر هستیم و تا تاریخ 16 فوریه در رتبه 15 هستیم و باید منتظر شویم آخر 2013 را ببینیم به کجا میرسیم ولی در مجموع این سیر، سیر جهشی و روبه تکامل است.
تولید در پیشرفت کشور چه نقشی دارد؟
تولید علم رمز پیشرفت است، اگر ملتی به تولید انبوه و صادرات با توجه به علم بومی نرسد و در واقع حالت ایستایی پیدا کند آن زمان، وقت ضربه خوردن آن فرا می رسد. چطور است که الان میگویند 95 درصد دانشمندان جهان در اختیار 50 کشور قدرتمند جهان هستند که اینها 95 درصد اختراعات را برای خودشان ثبت میکنند. تنها 5 درصدش برای بقیه کشورها میرود، از اینجا میفهمیم که این برنامهای که وجود دارد از یک طرف جذب مغزها و اندیشهها به سمت خودشان است و از طرف دیگر بحث فرار مغزها از کشورهای جهان سوم و اسلامی است و امکاناتی که میدهند قهراً نتیجهای هم گرفته میشود، نتیجهای است که برای آنها مفید است و از نظر ظاهری امکانات خوبی را در اختیار این شخص قرار میدهند اما نتیجه علمی که بر این کار مترتب میشود، نتیجهای است که نصیب همان کشورهای قدرتمند جهان میشود، بی تردید خدمات ارائه شده به دانشمندان جذب شده در قبال نتیجه ای که عائد آن کشورها می شود رقمی به حساب نمی آید.
افراد بسیاری را تا بتوانند جذب میکنند و اگر در این کار موفق نشوند چه بسا اقدام به ترور و حذف فیزیکی میکنند، ببینید پس از سقوط صدام صدها نفر از متخصصان را در عراق ترور کردند. به شهادت رساندن دانشمندان هسته ای ما نیز در همین راستا است، آنان می خواهند که امتیاز انحصاری برخی دانش ها را برای خودشان حفظ بکنند، و این ناشدنی است، ذهن جستجوگر و خلاق جوانان اندیشمند ما دیوار آهنین انحصارگران را خواهد شکست، این پیش بینی رسول خدا (ص) است که اگر دانش در ستاره (دوردست) ثریا آویزان باشد گروهی از ایرانیان آن را بدست خواهند آورد (لوکان العلم معلقا بالثریا لتناوله قوم من أبناء فارس). در این قرن و با همین تحریمهایی که وجود دارد، در واقع این تحریم ها ما را به خودباوری رساند و این مسئله را برای ما بصورت یک امر مسلم جلوه داد و تمام پیشرفتهایی که ما پیدا کردیم در نانو، انرژی هستهای، سلول های بنیادین، هوافضا و موارد دیگر، اینها را باید در همین جا گنجاند و همین جا باید علتش را پیدا کرد و جایگاهش را دید. در هر صورت روشن سازی جایگاه های علمی کشورها به همین مطلب بستگی دارد، و این شاخصه تولید علمی کشور است که ملاک ارزشگذاری است. ادامه دارد/
در پایان دهه هشتاد میلادی به هنگام کالبد شکافی جسد مومیایی شده فرعون مصر به دستاوردهای تازه ای دست یافته بود که به مسلمان شدن وی انجامید.
به گزارش نامه به نقل از فردا، "موریس بوکای" پزشک برجسته فرانسوی که بعد از کالبدشکافی جسد مومیایی شده فرعون مصر مسلمان شده است از اسلام به عنوان یک معجزه نام می برد.
به گزارش اسلامیک مدیا پایگاه خبری"quranandscience.com"، "موریس بوکای" نوشت: در پایان دهه هشتاد میلادی به هنگام کالبد شکافی جسد مومیایی شده فرعون مصر به دستاوردهای تازه ای دست یافته بود که به مسلمان شدن وی انجامید.
وی در بررسی های خود بعد از آنکه جسد مومیایی شده را به "پاریس" انتقال داد، متوجه شد که فرعون مصر براثر غرق شدگی جان باخته است.
"بوکای" در ادامه تحقیقات خود فهمید که تمامی گزارش های علمی وی با آیات قرآن مطابقت دارد.
رئیس تیم کالبد شکافی فرانسه، همه گزارشهای علمی خود را با آخرین دستاوردهای جدید پزشکی با کمک کامپیوتر ارزیابی نمود.
وی اعتراف کرد که بیش از 1400 سال پیش کتاب آسمانی مسلمانان، کشفیات علمی وی را تایید کرده است و این درحالی است که روایت "تورات" از زندگی حضرت موسی و غرق شدن فرعون مصر با دستاوردهای علمی این پزشک برجسته فرانسوی به طور کامل همخوانی ندارد.
"بوکای" بعد از مشاهده نتیجه کالبد شکافی، به دین اسلام مشرف گردید و تا کنون به دنبال اثبات علمی دیگر آیات قرآن است.
این دانشمند فرانسوی با انتشار کتابی در همین زمینه، معجزه های علمی قرآن را بیان کرده است.
وی توانست در سال 1988 میلادی از آکادمی علوم فرانسه جایزه پژوهشگر سال را بدست آورد.
ماجرایی شنیدنی از دزدی که پول روضه خوان امام حسین علیه السلام را تمام و کمال به وی بازگرداند و نامه عذر خواهی نوشت.
[-]
اندازه متن
[+]
جام دینی؛ مشکلات اقتصادی در خانواده، گاها انسان را به فکر کارهایی وا می دارد که شرع و عرف آن ها را ناپسند می داند و همگان بر این باورند که ایمان در شرایط سخت و دشوار خود را نشان می دهد.
ماجرایی که در ذیل می خوانید اتفاق بسیار جالبی است که نشان می دهد پول حلال خصوصا اگر از دستگاه امام حسین علیه السلام به دست آمده باشد به هیچ عنوان به یغما نمی رود و احدی نمی تواند آن را بدزدد.
حجه الاسلام شیخ علی مسیبی پیرمرد 86 ساله ای است که در محله های قدیمی شهر مقدس قم به عنوان یکی از خطباء و روضه خوان های مجالس اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین می باشد و روزی خویش را از خوان پرخیر و برکت دستگاه آنان به دست می آورد و حتی از شهریه عمومی طلاب نیز استفاده نمی کند و بر این باور است که نان امام حسین برکتی خاص دارد هر چند اگر ناچیز باشد.
فرزند ایشان نقل کرد: حاج آقا با کهولت سنی که دارند اغلب مجالس را با پای پیاده می روند و یک بار در مسیر، مردی جلوی ایشان را گرفته و درخواست 5 هزار تومان پول خرد می کند و ایشان که تمامی پول مجالسشان را همیشه به همراه دارند دست در جیب کرده و خواستند از میان پول هایی که مبلغ آن 96250 تومان بود پول این شخص را خرد کنند که ناگاه آن مرد با چنگ زدن کل پول را دزدید و فرار کرد.
ایشان گفت: وقتی از حاج آقا مسئله را شنیدیم ما خیلی ناراحت شدیم ولی ایشان با همان آرامش همیشگی گفت: انشاالله که خیر است.
یک هفته پس از این جریان بود که نامه ای به درون خانه انداخته شد و من دیدم که آن مرد با قرار دادن تمام پول اظهار پشیمانی کرده است و از عمل زشت خود در دزدیدن پول روضه امام حسین علیه السلام اینگونه اظهار ندامت کرده است:
حجتالاسلام والمسلمین "محمدامین پورامینی" مباحث مربوط به مسایل اختلافی فقه شیعی و سنی را در کتاب "فقه مقارن" به زبان عربی گرد آوری کرد.
این نویسنده و پژوهشگر در رابطه با "فقه مقارن" عنوان کرد: این اثر به زبان عربی است و مباحث علمی را درباره مسائل اختلافی که در حوزه فقهی تاریخی و برخی مسائل کلامی بین شیعیان و اهل سنت وجود دارد طرح میکند.
وی افزود: در واقع این اثر به مسائل فقه خلافیه میپردازد. درباره فقه خلافیه کتابهای زیادی نوشته شده است و شیخ طوسی که هزار سال پیش کتاب "الخلاف" را نوشت در این زمینه پیشگام محسوب میشود. علامه حلی نیز در این باره صاحب کتاب است.
مدرس مرکز تخصصی تربیت محقق مذاهب اسلامی ادامه داد: در این کتاب با توجه به شبهاتی که اخیراً در حوزه فقه شیعی و سنی مطرح شده است، با استفاده از منابع این دو مذهب موضوع فقه مقارن را بررسی کرده ام.
پورامینی بخشی از اختلافات فقه شیعه و سنی را قدیمی دانست و گفت: برخی از این اختلافات از سدههای پیشین وجود داشتهاند اما اکنون شیوه طرح آنها فرق کرده است. بخشی از اختلافات نیز جدید هستند که برخی از آنها بیشتر در فضای مجازی منتشر شدهاند و کوشیدهام در این کتاب به عنوان مسایل جدید به آنها پاسخ دهم.
حجتالاسلام والمسلمین "محمدامین پورامینی" مباحث مربوط به مسایل اختلافی فقه شیعی و سنی را در کتاب "فقه مقارن" به زبان عربی گرد آوری کرد.
این نویسنده و پژوهشگر در رابطه با "فقه مقارن" عنوان کرد: این اثر به زبان عربی است و مباحث علمی را درباره مسائل اختلافی که در حوزه فقهی تاریخی و برخی مسائل کلامی بین شیعیان و اهل سنت وجود دارد طرح میکند.
وی افزود: در واقع این اثر به مسائل فقه خلافیه میپردازد. درباره فقه خلافیه کتابهای زیادی نوشته شده است و شیخ طوسی که هزار سال پیش کتاب "الخلاف" را نوشت در این زمینه پیشگام محسوب میشود. علامه حلی نیز در این باره صاحب کتاب است.
مدرس مرکز تخصصی تربیت محقق مذاهب اسلامی ادامه داد: در این کتاب با توجه به شبهاتی که اخیراً در حوزه فقه شیعی و سنی مطرح شده است، با استفاده از منابع این دو مذهب موضوع فقه مقارن را بررسی کرده ام.
پورامینی بخشی از اختلافات فقه شیعه و سنی را قدیمی دانست و گفت: برخی از این اختلافات از سدههای پیشین وجود داشتهاند اما اکنون شیوه طرح آنها فرق کرده است. بخشی از اختلافات نیز جدید هستند که برخی از آنها بیشتر در فضای مجازی منتشر شدهاند و کوشیدهام در این کتاب به عنوان مسایل جدید به آنها پاسخ دهم.
خبرگزاری رسا ـ نشست علمی رقیه بنت الحسین شب گذشته در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) قم برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست علمی رقیه بنت الحسین شب گذشته با سخنرانی حجت الاسلام محمدامین پورامینی، استاد کلام مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در سالن امام خمینی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) قم برگزار شد. در این نشست حجت الاسلام محمدامین پورامینی، استاد کلام مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با اشاره به این که شبهه های فراوانی در مورد وجود حضرت رقیه(س) دختر امام حسین(ع) مطرح شده است، گفت: تاکنون چندین نوشته به زبان فارسی و عربی پیرامون حضرت رقیه(س) نوشته ام و تلاش کرده ام آنچه که به عنوان شبهه و سؤال و شبهه پیرامون حضرت آمده را پاسخ دهم که اخیرا به سند و منبع ارزشمندی دست پیدا کره ام که این شبهات را پاسخ می دهد. وی افزود: کتاب کامل بهایی از کتبی است که به عنوان قدیمی ترین منبع در این زمینه یاد شده است و این کتاب اثر شیخ عمادالدین حسن بن علی بن محمد بن علی طبری آملی هم عصر خواجه نصیرالدین طوسی است، او در کتاب خود مطلبی را به نقل از کتاب حاویه آورده است. استاد کلام مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) اظهار داشت: عمادالدین طبری می نویسد «در حاویه آمده که زنان خاندان نبوت در حالت اسیری، حال مردانی که در کربلا شهید شده بودند بر پسران و دختران ایشان پوشیده می داشتند و هر کودکی را وعده ها می دادند که پدر تو به فلان سفر رفته است، باز می آید؛ تا ایشان را به خانه یزید آوردند دخترکی بود چهار ساله، شبی از خواب بیدار شد و گفت پدر من حسین کجاست؛ زنان و کودکان جمله به گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست، صدا به یزید رسید دستور داد سر پدر او را برای او ببرند و وقتی این کار را انجام دادند دخترک ترسید و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق تسلیم کرد». وی ادامه داد: از نقل طبری استفاده می شود که امام حسین(ع) دختری چهار ساله داشته که در فراق پدر در شام پرپر شده است ولی اسمی از او به میان نیامده است، تاریخ نگارانی همچون ملاحسین کاشفی سبزواری، شیخ فخرالدین طریحی نجفی، سید محمد علی شاه عبدالعظیمی، شیخ عباس قمی، شیخ محمدمهدی حائری مازندرانی و شیخ محمدهاشم بن محمد علی خراسانی نیز در کتاب های خود شرح حال این بانو را با برخی اضافات و اختلاف اندکی چنین ذکر کرده اند. حجت الاسلام پور امینی با بیان این که برخی از تاریخ نگاران نام دختر امام حسین(ع) را «رقیه» ذکر کرده اند، گفت: شیخ محمد هاشم خراسانی در کتاب خود در ضمن شمارش بانوان اسیر کربلا می گوید«آن دختری است که در خرابه شام از دنیا رحلت فرموده و شاید اسم شریفش رقیه باشد و از صبایای خود حضرت سیدالشهدا(ع) بوده چون مزاری که در خرابه شام است، منسوب است به این مخدره و معروف است به مزار«ست الرقیه». وی خاطرنشان کرد: سید محمدعلی شاه عبدالعظمی در الایقاد اورده است « امام حسین(ع) را دختری بود کودک که مورد علاقه وی بود و او نیز به پدر عشق می ورزید، گفته شده است که نام وی رقیه و عمر وی سه سال بود، او که با اسران در شام به سر می برد در فراق پدر شبانه روز گریه می کرد و به او می گفتند که پدرت در سفر است، تا آنگاه که شبی او را در خواب دید وقتی که بیدار شد به گریه شدیدی افتاد و دیگران را نیز به گریه انداخت تا جایی که صدا به یزید رسید و او علت را جویا شد و در پاسخ دستور داد سر پدر او را برایش ببرند و این کار را انجام دادند و در طبقی سر امام حسین(ع) را برای این دختر آوردند، دختر وقتی فهمید سر داخل طبق متعلق به پدرش است سر را برداشت و به سینه اش چسباند و با او به درد دل پرداخت و بعد از مدتی لب های خود را بر لب های پدر نهاد و گریه سر داد تا از حال رفت وقتی او را تکان دادند دیدند که قالب تهی کرده و جان به جان آفرین تسلیم کرده است، این جریان به همین شکل بر سر زبان هاست». استاد کلام مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) گفت: همین مطلب و مضمون را شیخ طریحی و به نقل از او شیخ مهدی مازندرانی نیز در کتب خود آوده اند. امام حسین(ع) چند دختر داشت وی افزود: سؤالی مطرح است که امام حسین(ع) چند دختر داشت، که در این مورد سه قول مطرح است، شیخ مفید می گوید دو دختر به نام فاطمه و سکینه که عده ای هم با نظر او موافقت کرده اند، برخی از کتب سه دختر را برای امام حسین(ع) ذکر کرده اند که یکی از انها طبری است که می نویسد دختران امام حسین(ع) سه دختر به نام های زینب، سکینه و فاطمه بوده اند که ابن شهراشوب، خصیبی، ابن خشاب و شیخ محمد الصبان نیز چنین آورده اند. حجت الاسلام پورامینی در ادامه تصریح کرد: برخی هم برای امام حسین(ع) چهار دختر را ذکر کرده اند، شیخ کمال الدین محمد بن طلحه شافعی در کتاب مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول به وجود چهار دختر برای آن حضرت تصریح کرده است و حتی بر آن ادعای شهرت نیز کرده است، او می نویسد «آن حضرت دارای ده فرزند پسر و دختر بود که شش تن ایشان پسر و چهار تن دختر بودند، پسران شامل علی اکبر، علی اوسط، علی اصغر، محمد، عبدالله و جعفر بوده اند و نام دختران حضرت زینب، سکینه و فاطمه بوده و نام دختر چهارم حضرت مجهول مانده است که ابن صباغ مالکی، شیخ کمال الدین بن طلحه و عده ای از بزرگان همچون علامه اربلی نیز این قول را صحیح دانسته و رد نکرده اند». آیا امام حسین(ع) دختری به نام رقیه داشته است وی در پاسخ به این سؤال که آیا امام حسین(ع) دختری به نام رقیه داشته است، اظهار داشت: وقتی دختران حضرت به دو نفر منحصر نیست و چهار نفر به نام های زینب، سکینه و فاطمه ذکر شده احتمال بسیار قوی وجود دارد که نفر چهارم حضرت رقیه(س) باشد، بنابراین از نظر تاریخی انکار وجهی ندارد، از آن مهم تر وقایع مستمر تاریخی نیز گویای ان است که که در این قبر شریف دختری از اهل بیت حسینی(ع) مدفون است و قضیه آب گرفتگی قبر و شکافتن قبر مطهر و یافتن بدن سالم از مشهورات تاریخی شام است که نزد شیعه و سنی شام معروف است و حتی شبلنجی نیز ان را در نورالابصار آورده است و از عالمان شیعه فقیهان بزرگی چون ملاهاشم خراسانی در منتخب التواریخ و سیدمیرزا هادی خراسانی در کتاب کرامات خود آورده اند، شهرت مکان با ملاحظه بر کوشش بی امان دشمن در خاموش ساختن نور حسینی کاشف از صحت مطلب است، امروزه در قلب کشور بنی امیه چراغ رقیه بنت الحسین(ع) روشن است و خبری از ستم پیشگانی چون معاویه و یزید جز لعن و نفرین بر آنها نیست. استاد کلام مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با اشاره به این که بزرگان زیادی به وجود حضرت رقیه به عنوان دختر امام حسین(ع) تصریح کرده اند، گفت: ابوالحسن علی بن ابی القاسم بن زید بیهقی معروف به ابن فندق که علما از او به عنوان علامه، عالم متبحر، فاضل، متکلم، جلیل، مدرس، خطیب، قاضی، موالی اهل بیت(ع) و امامی یاد کرده اند در کتاب «لباب الانساب و القاب و الاعقاب» آورده است: « سادات حسینی از فرزندان حسین بن علی(ع) هستند، از فرزندان او کسی جز زین العابدین(ع)، فاطمه، سکینه و رقیه باقی نماند، پس فرزندان حسین(ع) از طرف پدر از نسل زین العابدین(ع) هستند./907/پ202/پ
توضیح: گویا خبرنگار تنها به جزوه منتشر شده بسنده کرده است وگزارشی از نشست ندارد!