سفارش تبلیغ
صبا ویژن

86/10/16
12:11 عصر

معجزه قرآن، دانشمند آمریکایی را مسلمان کرد

بدست دست نوشت در دسته

Click for Full Size View

معجزه خداوند در قرآن کریم باعث شد که یک دانشمند مشهور آمریکایی به دین اسلام روی آورد.
به گزارش شیعه نیوز به نقل از آریا، تیمی از دانشمندان آمریکایی دریافتند که برخی از گیاهان استوایی فرکانس هایی مافوق صوت از خود صادر می کنند که به وسیله دستگاه های پیشرفته علمی ثبت شده است.
دانشمندانی که حدود سه سال به تحقیق ومطالعه این وضعیت حیرت آور پرداختند، دریافتند که این پالس های مافوق صوت به الکتریسته نوری تبدیل شده و بیش از صدمرتبه در ثانیه تکرار می شوند.
یک تیم آمریکایی این آزمایش را در برابر یک گروه علمی در انگلیس انجام دادند که در بین این گروه، یک دانشمند مسلمان هندی الاصل نیز قرار داشت. بعد از 5 روز آزمایش، گروه انگلیسی از این مساله بسیار شگفت زده شدند ولی دانشمند مسلمان انگلیسی گفت: ما مسلمانان این مساله را در 1400 سال پیش تفسیر کرده ایم.
دانشمندان از این سخن وی بسیار حیرت زده شدند و اصرار کردند که آن را برایشان شرح دهد. دانشمند مسلمان این آیه قرآن را قرائت کرد: «و هیچ موجودی نیست جز آن که او را به پاکی می ستاید ولی شما ذکر تسبیحشان را نمی فهمید. او بردبار و آمرزنده است.»
زمانی که اسم جلاله «الله» بلند شد، پالس های مافوق صوت به الکتریسته نوری تبدیل و بر روی مانیتورها ظاهر گشت.
پروفسور «ولیام براون» مسئول این تیم تحقیقاتی با این دانشمند مسلمان برای شناخت دین اسلام به گفت و گو پرداخت و دانشمند مسلمان برای وی دین اسلام را تشریح کرده و یک جلد قرآن مجید به همراه تفسیر آن به زبان انگلیسی را به وی اعطا کرد. براون شهادتین را گفت و مسلمان شد.

منبع خبر: خبرگزاری آریا http://www.shia-news.com/ShowNews.asp?Code=86101603

86/10/15
12:53 صبح

شناخت سرزمین مقدس عرفات

بدست دست نوشت در دسته

نگرشی بر عرفات
تألیف : محمد امین پورامینی
  

 

موقعیت جغرافیایی و حدود عرفات

     عرفات سرزمین پهناور و همواری است که هشت کیلومتر مربع (8km2 ) مساحت دارد،1 و امروزه در فاصله تقریبی بیست و یک کیلومتری(21km ) شرق (جنوب شرقی) مکه قرار گرفته است.2 برخی فاصله را حدود دوازده میل نوشته اند.3 ازرقی و بعضی دیگر طول و عرض آن را دو میل در دو میل ذکر کرده اند،4 این مکان دورترین موقف از مواقف و مشاعر حج است، که در عین حال وسیع ترین آنها نیز محسوب می گردد،5 و تنها موقفی است که خارج از محدوده حرم قرار گرفته است،6 سه طرف آن سلسله کوهی قرار گرفته که از آن بعنوان «جبل عرفات» یاد می شود،7 این سلسله، قوسی را بوجود آورده اند که وتر آن را «وادی عرنه» تشکیل داده است.8

     کیفیت قرارگیری این سلسله کوه: در شمال شرقی عرفات، کوهی بلند و قهوه ای رنگ قرار گرفته که به «جبل سعد» معروف است و بر محل وقوف اشراف دارد.9 در سمت طلوع خورشید کوه بلند دیگری است که از آن به «جبل ملحه» یاد می شود که این از جهت بلندی و ارتفاع، کوتاه تر از کوه سعد است و رنگش متمایل به سرخ و سفید با رگه های سیاه است. کوه ملحه از ناحیه شرق تا جنوب عرفات،که راه طائف در آن قرار گرفته،امتداد دارد.10 در قسمت جنوب، سلسله کوه های سیاهی است که بارزترین آنها «ام الرضوم» است.11 و در ناحیه مغرب و شمال غربی آن «وادی عرنه» قرار دارد که خارج از محدوده وقوف است.12

     عرفات که خود بین مکه و طائف قرار گرفته،13 از جنوب به «وادی نعمان» متصل است که تا وادی عرنه در جنوب غربی، امتداد دارد.14

    در وادی نعمان مزرعه های خوبی بوده و شاعران به مدیحه سرایی آن پرداخته اند.15 از سعید بن جبیر به نقل از ابن عباس نقل شده است که در این مکان عهد و میثاق از فرزندان آدم گرفته شد.16

    در رابطه با حدود و مرز عرفات از ابوبصیر و معاویة بن عمار از حضرت امام جعفر صادق ـ ع ـ چنین نقل شده است:

     «و حدّ عرفات من المأزمین الی أقصی الموقف» 17; «حد عرفات از مأزمان تا آخرین جای وقوف است.»

     در روایتی دیگر از معاویة بن عمار به نقل از آن حضرت آمده است:

     «و حدّ عرفه من بطن عرنة و ثویة و نمرة الی ذی المجاز، و خلف الجبل موقف» 18; «حد عرفه از بطن عرنه و ثویه و نمره تا ذوالمجاز می باشد، و پشت کوه (جبل الرحمه) موقف است.»

     سماعة بن مهران نیز از رئیس مذهب شیعه حضرت امام جعفر صادق ـ ع ـ روایت کرده است:

     «... و اتفق الأراک و نمرة و هی بطن عرنة و ثویة و ذاالمجاز، فانّه لیس من عرفة» 19; «از وقوف در اراک و نمره، که بطن عرنه است، و ثویه و ذوالمجاز بپرهیز که آنها از عرفات شمرده نمی شوند.»

     از بیان اقوال و توضیحات دیگر در بیان محدوده مکان، به خاطر دوری از اطناب می گذریم و عزیزان را به مدارک بحث ارجاع می دهیم.20

گذری در عرفات و چشم اندازی دیگر

     و اینک برآنیم تا نام برخی از مکان هایی را که به هنگام حرکت از سمت مزدلفه (مشعرالحرام) به جانب عرفات به چشم می خورد، به ترتیب آنچه را که می بینیم و یا جایگاهآن را در کتاب های تاریخی می یابیم به نحو اختصار روشن سازیم:

   اخشبان:

    در مرز شرقی مزدلفه دو کوه وجود دارد با نام «اخشبان»، کوه شمالی را «اخشب کبیر» و کوه جنوبی را «اخشب صغیر» گویند، از میان آن دو، راهی به سمت مزدلفه می گذرد که آن را «طریق المزمین» و «طریق الأخشبین» نامند.

    این راه امروزه توسعه پیدا کرده است. چندین مسیر برای سواره ها احداث گردیده و یک راه نیز برای کسانی که می خواهند این مسیر را پیاده طی کنند.21 این مسیر را «مأزمان» نیز نامند.22

مأزمان:

     «مأزمان» تثنیه «مأزم» است که اهل لغت به راه تنگ میان دو کوه و امثال آن می گویند،23 و در اینجا مقصود آن راه تنگی است که در میان دو کوه وجود دارد که اهل مکه از آن به عنوان «مضیق»; یعنی تنگه یاد می کنند،24 تقی الدین فاسی از ابن شعبان نقل می کند که مأزمان دو کوه است در مکه که از مزدلفه بحساب نمی آید و همو به نقل از نووی در تهذیب می نویسد که آن دو کوه، بین عرفات و مزدلفه واقع است که از میان آن دو راهی می گذرد.25

     صاحب مرآة الحرمین فاصله بین باب بنی شیبه تا اول مأزمان را 13161 متر و فاصله میان آخر وادی محسّر تا اول مأزمان را 2812 متر و حدّ فاصل بین اول مأزمان تا محل علامت حرم را ـ که از آن بعنوان طول مأزمان یاد می کنند ـ 4372 متر نگاشته است.26

     فاکهی و ازرقی حد فاصل میان دو مأزم را ، که از آن بعنوان « مأزما عرفه » یاد می کنند ، 112 ذراع و 12 انگشت نوشته اند،27 ظاهراً مقصود آنها عرض تنگه است. در واقع این فاصله را دره ای تشکیل می دهد که نهایت آن به بطن عرنه می رسد.28 در گذشته حاجیان به هنگام عبور از این مسیر به سوی مشعرالحرام، گاهی در این تنگه مورد هجوم عده ای از دزدان و غارتگران قرار می گرفتند و اموالشان به غارت می رفت29 و گاهی خون ها ریخته می شد. امروز این راه توسعه پیدا کرده است.

بطن عرنه

     حد فاصل بین دو علامت حد حرم و بین دو علامت حد عرفه از سمت مکه را بطن عرنه می گویند.30 بهنگام استعمال، کلمه «عرفه» گاهی شامل بطن عرنه نیز می گردد ، و گاهی تنها اراده موقف از آن می گردد .31طول وادی عرنه را 1553 متر نوشته اند.32 گاهی از «بطن عرنه» اراده مسجد عرفه و همه مسیل می گردد.33


علمین حرم

     گویند اول کسی که علامت های حد حرم (انصاب حرم) را نصب کرد، حضرت ابراهیم خلیل با راهنمایی جبرئیل بوده است، و پس از او اسماعیل، قصی بن کلاب، قریش، پیامبر ـ ص ـ قبل از هجرت و همچنین در عام الفتح، عمر، عثمان، معاویه، عبدالملک بن مروان و مهدی عباسی آن را تجدید بنا کرده اند و بعدها صاحب اربل در سال 626 هـ . ق. و صاحب یمن در سال 683 هـ . ق. دو علامتی که در سمت عرفه بود تجدید ساخت کردند.34

     تقی الدین فاسی اقوال مختلفی را در بیان مقدار مسافت حد حرم از سمت عرفه به این شرح ذکر کرده است:

     ـ 7 میل، این فاصله را ماوردی در الاحکام السلطانیه، شیخ ابواسحاق شیرازی در مهذب و نووی در ایضاح و تهذیب الاسماء و اللغات آورده اند.

     ـ حدود 8 میل، این مقدار را قاضی ابوالولید الباجی ذکر کرده است.

   ـ 9 میل، این حد را قیروانی در کتاب نوادر و سلیمان بن خلیل نگاشته اند.

     ـ 11 میل، این مسافت را ازرقی،35 فاکهی و ابوالقاسم عبیدالله بن عبدالله بن خرداذبه خراسانی در کتاب «المسالک و الممالک»، نوشته اند.

     و در آخر، فاسی در صحت این اقوال خدشه می کند.36

     در علل این اختلافات عواملی چند دخالت دارد، از جمله:

     1 ـ وجود اختلاف در مقدار میل، گفته شده است که قدما هر میل را برابر با 4000 ذراع می دانستند،37 و برخی آن را 2000، 3500، 6000 ذراع ذکر کرده اند.38

     2 ـ پستی و بلندی های منطقه، وبطور کلی موانع طبیعی در کیفیت اندازه گیری مؤثر بوده است.

     3 ـ اختلاف در مبدأ مسافت نیز دخیل است، برخی ابتدا را از باب بنی شیبه، بعضی مکانی بین باب بنی شیبه و باب المعلاة، و برخی دیگر از عتبه باب المعلاة گرفته اند.39

      بنابر آن که مقدار هر میـل برابر با 3500 ذراع بوده باشد تقی الدین فاسی مـقدار فاصله ازدیـوار بـاب بنی شیبــه تا علمین حـدحرم از سمـت عرفـه را 7/37110,1 ذراع ید، که حدود 5/10,3 میل، و از عتبه باب المعلاة تا علمین 7/35083,3  ذراع، حدود 10 میل، 40 و در جای دیگر کتاب فاصله بین باب بنی شیبه تا علمین را 7/40381,6 ذراع، حدود 2/11,1 میل، وبین باب المعلاة تا علمین را 7/35254,6ذراع، حدود 5/10,4 میل نوشته است.41

علمین عرفات

     ابراهیم رفعت پاشا فاصله علمین حد عرفات از سمت مکه را تا باب المعلاة 21476 متر42 ـ که حدود5/21 کیلومتر  می باشد43 ـ نوشته است.


کوه های منطقه

     1 ـ اخشبان: دو کوه اخشب کبیر و اخشب صغیر است،44 که شرح آن گذشت.

     2 ـ نمره: فاکهی می نویسد: بهنگام خروج از مأزمان عرفه به طرف موقف (یعنی حرکت بسمت عرفات) کوهی در سمت راست مشاهده می شود که انصاب و علائم حرم روی آن قرار دارد، این کوه نمره است که تا مسجد عرفه 2645 ذراع فاصله دارد. در زیر این کوه غاری است حدود 5×4 ذراع که گفته می شود محل نزول پیامبر اسلام ـ ص ـ در روز عرفه قبل از رفتن به موقف بوده است. این مکان تا امروز منزل ائمه است.45 آنگاه روایتی را از حضرت امام صادق ـ ع ـ و آن حضرت از پدر بزرگوارشان حضرت امام محمد باقر ـ ع ـ به نقل از جابر، مبنی بر آمدن رسول خدا ـ ص ـ در آن مکان نقل می کند.46

     ازرقی پس ازذکر این غار، فاصله آن را تا مسجد عرفه 2011 ذراع نوشته است.47

     عاتق بن غیث بلادی می نویسد: نمره کوهی کوچک در غرب مسجد عرفه (نمره) است48 که از ارتفاع زیادی برخوردار نیست، و از حدود شرقی حرم شمرده می شود. وادی عرنه از بین نمره و عرفه می گذرد و بخاطر وجود این کوه، به منطقه و اطراف آن و حتی مسجد عرفه، «نمره» گفته اند.49

     3 و 4 ـ نبیعه و نبعه: دو کوه هستند که پشت جبل الرحمه واقع شده اند.50

     5 ـ نابت: از ابن عباس نقل شده است که موقف پیامبر ـ ص ـ در این مکان بوده است،51 محمد بن عبدالله بن عبید بن عمیر به نقل از پدرش موقعیت این کوه را برابر کوه الال و در کنار کوه مسلم بین نبعه و نبیعه معرفی کرده است.52

     6 ـ الال: این کوه همان جبل الرحمه است،53 که در برخی از روایات ما نیز به این مطلب تصریح شده است، گرچه احتمالات دیگری چون «بیت الحرام» و «جبل المشاة» نیز داده شده است.54

     7 ـ مِلْحه: این کوه در شرق عرفات واقع است.55

     8 ـ سعد: این کوه در شمال شرقی عرفات واقع شده است.56

     9 ـ ام الرضوم: در جنوب عرفات واقع است.57

     10 ـ جبل الرحمه: معروفترین کوه در عرفات است که از آن به «جبل عرفه» و «جبل عرفات» یاد می شود، نام های دیگر قُرین، الال و نابت هم بر آن اطلاق شده است، قُرین که تصغیر کلمه قرن بمعنای شاخ کوچک است، به کوهی که به تنهایی در میان صحرا قرار گرفته باشد بخاطر شباهتی که با برآمدگی شاخ کوچک دارد به آن قرین گویند، الال گفته شده است چون به هنگام گرما، سراب بر روی آن نمایان است، نابت اطلاق شده است، چون مانند یک گیاهی که از زمین روییده شده، تک و تنها است.58

     صاحب مرآة الحرمین پس از اشاره به استعمال غلط جبل عرفات بر روی جبل الرحمه می نویسد: این کوه کم ارتفاع ترین کوه در منطقه است که ارتفاع آن به 30 متر و طول آن حدود 300 متر می رسد، و در وسط قله آن ساختمانی 10×15 متر وجود دارد که به آن مسجد ابراهیم می گویند، و در روی این کوه نشانه ای مانند علامت  های حرم بنا شده است که بخاطر راهنمایی مردم در شب به کوه، روی آن چراغ آویزان می کنند،59 اطراف این کوه هشت حوض وجود دارد که آب آن از چشمه زبیده است که از راه های زیر زمینی به آن وصل می شود،60امروزه خبری از این حوض ها نیست.

     11 ـ کرا: آب چشمه زبیده از زیر این کوه خارج می شود.61

     12 ـ کبکبا: ابن جوزی از وجود این کوه در عرفات نام می برد.62

اراک

     نام موضعی در نمره است.63

پی نوشت ها: 1- اشهر المساجد فی الاسلام، ج1، ص131
2- معجم معالم الحجاز، ج6، ص75
3- المناسک و اماکن طرق الحج و معالم الجزیره، ص471؛ لغت نامة دهخدا، ج10، ص13950 (به نقل از مقدمة لغت میر سیّد شریف جرجانی).
4- اخبار مکه، ج2، ص194؛ مرآه الحرمین، ج1، ص44، و ج1، ص335
5- اشهر المساجد فی الاسلام، ج1، ص131؛ معجم معالم الحجاز، ج6، ص75
6- وسایل الشیعه، ج11، ص12،  ح9؛ بحارالانوار، ج101، ص33؛ شفاءالغرام، ج1، ص482؛ معالم مکه التاریخیه و الاثریه، ص183
7- مرآه الحرمین، ج1، ص335
8- همان؛ معالم مکه التاریخیه و الاثریه، ص182؛ اشهر المساجد فی الاسلام، ج1، ص131
9- معجم معالم الحجاز، ج6، ص75؛ معالم مکه التاریخیه و الاثریه، ص182
10- همان.
11- همان.
12- جامع احادیث الشیعه، ج11، ص476، ح3210؛ معجم معالم الحجاز، ج6، ص75؛ معالم مکه التاریخیه و الاثریه، ص183
13- اشهر المساجد فی الاسلام، ج1، ص131
14- همان.
15- شفاءالغرام، ج1، ص570
16- همان.
17- جامع احادیث الشیعه، ج11، ص474، ح3201 و 3202؛ بحارالانوار، ج99، ص270، ح20
18- وسایل الشیعه، ج10، ص11، ح1
19- همان، ج11، ص5، ح6؛ جامع احادیث الشیعه، ج11، ص476، ح3210
20- ازرقی، اخبار مکه، ج2، ص194؛ فاکهی، اخبار مکه، ج5، ص7، ح2719؛ معجم البلدان، ج4، ص104؛ کتاب المناسک لاماکن طرق الحج، ص510؛ معجم معالم الحجاز، ج6، ص73
21- اودیه مکه المکرمه، ص93
22- معالم مکه التاریخیه و الاثریه، ص241
23- شفاءالغرام، ج1، ص498؛ مرآه الحرمین، ج1، ص340
24- غایه المرام باخبار سلطنه البلد الحرام، ج2، ص249؛ شفاءالغرام، ج1، ص497
25- شفاءالغرام، ج1، ص498-497
26- مرآه الحرمین، ج1، ص342-341
27- تاریخ مکه، ج2، ص187؛ اخبار مکه، ج4، ص429
28- غایه المرام باخبار سلطنه البلدالحرام، ج2، ص249
29- غایه المرام باخبار سلطنه البلدالحرام، ج2، ص249
30- مرآه الحرمین، ج1، ص335
31- همان.
32- همان، ج1، ص341
33- اتحاف الوری باخبار ام القری (پاورقی)، ج1، ص435، بنقل از معجم البلدان.
34- شفاءالغرام، ج1، ص86
35- تاریخ مکه، ج2، ص131
36- شفاءالغرام، ج1، ص88
37- اودیه مکه المکرمه، ص26، عاتق بن غیث بلادی در پاورقی می نویسد: بنابر حساب قدما هر فرسخ برابر با 3 میل، هر میل برابر با 4000 ذراع، هر ذراع برابر با 24 انگشت بوده است.
38- شفاءالغرام، ج1، ص94
39- همان.
40- همان.
41- همان، ج1، ص484
42- مرآه الحرمین، ج1، ص335
43- فی رحاب البیت الحرام، ص290
44- المنتظم، ج1، ص148؛ اودیه المکه المکرمه، ص93
45- اخبار مکه، ج4، ص328؛ ازرقی، تاریخ مکه، ج2، ص188
46- همان.
47- تاریخ مکه، ج2، ص189
48- معالم مکه التاریخیه و الاثریه، ص310
49- اودیه مکه المکرمه، ص115
50- معجم معالم الحجاز، ج6، ص76
51- اخبار مکه، ج5، ص7، خبر2719
52- همان، ص8، خبر2720
53- معجم معالم الحجاز، ج6، ص76
54- اخبار مکه، ج5، ص8، خبر2720
55- معجم معالم الحجاز، ج6، ص75؛ معالم مکه التاریخیه، ص182
56- همان.
57- همان.
58- معجم معالم الحجاز، ج6، ص76-77؛ معالم مکه التاریخیه و الاثریه، ص182
59- مرآه الحرمین، ج1، ص335
60- همان، ج1، ص44
61- اودیه مکه المکرمه، ص35
62- المنتظم، ج1، ص140
63- معجم معالم الحجاز، ج1، ص81.

http://www.whc.ir/index.php?action=article&cat=91&id=1841&artlang=fa


86/10/13
2:52 عصر

چگونه یک حدیث، اینشتین را شگفت‌زده کرد؟

بدست دست نوشت در دسته

یکی از این حدیث‌ها حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم (ص) نقل می‌کند که: «هنگام برخاستن از زمین، لباس یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی می‌خورد و آن ظرف واژگون می‌شود. اما پس از اینکه پیامبر اکرم(ص) از معراج جسمانی باز می‌گردند مشاهده می‌کنند که پس از گذشت این همه زمان، هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است».

اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه «نسبیت زمان» دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن می‌نویسد. اینشتین همچنین در این رساله «معاد جسمانی» را از راه فیزیکی اثبات می‌کند. او فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول معروف «نسبیت ماده و انرژی» می‌داند: E = M.C2 >> M = E /C2

یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره می‌تواند عینا به تبدیل به ماده و زنده شود.

اینشتین در این کتاب همواره از آیت الله بروجردی با احترام و به لفظ «بروجردی بزرگ» یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ «حسابی عزیز» یاد کرده است.

اصل نسخه این رساله اکنون به لحاظ مسایل امنیتی به صندوق امانات سری لندن (بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی) سپرده شده و نگهداری می‌شود.

این رساله را پروفسورابراهیم مهدوی (مقیم لندن) ، با کمک یکی از اعضاء شرکت اتومبیل‌سازی بنز و به بهای 3 میلیون دلار از یک عتیقه‌فروش یهودی خریداری کرد.

دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خط‌ شناسی رایانه‌ای چک شده و تأیید گشته است.http://www.shia-news.com/ShowNews.asp?Code=86100304

86/10/10
1:11 عصر

غید بزرگ غدیر مبارک

بدست دست نوشت در دسته


86/9/29
6:25 عصر

عید قربان را پاس بداریم

بدست دست نوشت در دسته

محمدامین پورامینی

 بی شک کشور عزیز ما ایران از قابلیتها، فرهنگها، توانمندیهاى فراوان برخوردار است، واز سوى دیگر ایران وایرانى توانسته است با برخوردارى از مکتب اسلام بر رشد وشکوفایى وبالندگى خود بیفزاید، وآنجه زیبا جلوه گرى میکند هم آمیختگی وسازش میان آیین دینی ورسم ملى است، بطور مثال نوروز ما رنگ دینی ومعنوى گرفته وبا دعاى ( یا محول الحول والأحوال) وبا حضور در اماکن مذهبى جلوه دینى گرفته است.

بی تردید اسلام جزء جدایى ناپذیر روش ومنش ملت ما در آمده است، واین ریشه از گذشته ونشان از درک وجایگاه ما دارد، از این رو بر ما ودولت مردان است که با نگرشى عمیق از این زاویه به بازنگرى جایگاه عید فطر وعید قربان - به عنوان دو عید بزرگ اسلامى - پردازد.

باید اعتراف کرد که متأسفانه در جامعه ما اهمیتى که به اعیاد اسلامى داده مى شود در حد شأن وباور ملت ما نیست، به گونه اى که عده اى فکر میکنند عید فطر براى روزه گیران، عید قربان براى حاجیان، عید غدیر براى سادات بوده و عید نوروز براى همگان است!

چه کسى مسئول است؟ طبیعى است که دانش آموزى که شرینى 15 روز تعطیلى عید نوروز را چشیده است به آن نگاه ویژه کند، وچه بسا آن را برترین عید بشمارد، وآن را عید اصلى وبقیه را فرعى انگارد!

چه باید کرد؟ جداى از فرهنگ سازى وروشنگرى عمومى به نظر مى رسد که ما هم باید همگام با دیگر مسلمانان جهان، وبلکه پیشاپیش آنان بهاى لازم وبیش از حد کنونى را به این دو عید بزرگ بدهیم، وبمناسبت عید فطر چهار روز وبه مناسبت عید قربان سه روز تعطیل رسمى داشته باشیم، ودر عوض یک هفته از تعطیلات عید نوروز بکاهیم. شما چه نظری دارید؟ 


86/9/27
11:40 عصر

با پای برهنه به زیارت قبر امامان بقیع رویم

بدست دست نوشت در دسته

روز گذشته (26/9/86) استاد بزرگوارمان آیت الله العظمی وحید خراسانی از زائران بقیع خواستند بهنگام ورود به قبرستان بقیع ادب نگاه داشته وبا پای برهنه وبدون کفش وارد شده وبه زیارت امامان بقیع پردازند.


86/9/24
3:40 عصر

نکند که او مسیح باشد

بدست دست نوشت در دسته

رفته بودم وردانیه . وردانیه از معدود روستاهای شیعه نشین اقلیم الخروب، در نزدیکی شهر صیدا در لبنان است، پیرمردی محترم بود بنام ابو رضا که از نزدیکان امام موسی صدر بود، ودر مجلس اسلامی شیعی لبنان کار میکرد، این ماجرا را خود برایم گفت:

امام موسی صدر در دل همه جا داشت، او را هیچ گاه فراموش نمی کنم، اصلا با یاد ونامش نفس می کشم وزنده ام! .. یک بار با او به کلیسا رفتم، قرار بود آنجا سخنرانی کند، جز ما دو نفر  همه مسیحی بودند، از او برای انجام سخنرانی دعوت کردند که در جایگاه قرار گیرد، از جا برخاست وپشت تریبون قرار گرفت، جذبه وزیبایی او وشیوایی واستواری سخنش بقدری  تاثیر گذارده بود که همه را مات ومبهوت خود ساخته بود.  تا انجا که یکی از حاضران مسیحی - که درصندلی پشت سر من نشسته بود - به دوست بغل دستی خود گفت: ببین! نکند که او مسیح باشد!..

شیوه تبلیغ را بیاموزیم، ومردم را از خود نرانیم..


86/9/20
12:35 عصر

نگاهی به تاریخ و حوادث بقیع

بدست دست نوشت در دسته

TinyPic image 

کتاب "بقیع الغرقد فی دراسة شاملة" توسط نشر مشعر منتشر شد.

به گزارش کتاب نیوز کتاب "بقیع الغرقد فی دراسة شاملة" که به بررسی کامل تاریخ و حوادث بقیع می‌پردازد؛ به روی پیشخوان کتاب‌فروشی‌ها آمد. این کتاب که نوشته‌ی حجت‌الاسلام محمدامین پورامینی است، به زبان عربی منتشر شده و همراه با آلبومی از تصاویر بقیع عرضه شده است.

این کتاب در 480 صفحه تدوین شده و به مباحث زیر می‌پردازد: تاریخ بقیع، پیامبر و بقیع، اهل بیت و بقیع، صحابه و بقیع، قبور مشاهیر بقیع، امامان، حوادث بقیع.

http://www.ketabnews.com/detail-5933-fa-0.html


86/9/12
10:25 عصر

جانبازی که بدون بیهوشی جراحی می‌شود

بدست دست نوشت در دسته

 نویسنده وبلاگ مشق شب در مطلبی نوشت: امشب یکی از دوستان خبری را نشانم داد که تاریخ آن گذشته بود اما داستانی از احترام خاص مقام معظم رهبری به جانبازان در آن وجود داشت که خواندن آن به نقل از جانباز ناصر افشاری خالی از لطف نیست:

در کل 14 بار مجروح شده‌ام. در کربلای 5 شیمیایی شده‌ام. بیش از 200 ماه است که روی تخت بیمارستان خوابیده‌ام و 67 بار مرا به اتاق عمل برده‌اند، در عمل‌های اخیر به دلیل ترس از مرگ مرا بیهوش نمی‌کنند و بدون بی‌هوشی جراحی می‌شوم. 7 عمل هم در کشور آلمان انجام داده‌ام.
چند وقت پیش قبل از اعزام به آلمان خدمت مقام معظم رهبری رسیدم ولی نتوانستم از آمبولانس پیاده شوم. ایشان جلوی اتومبیل آمدند دست روی سینه من گذاشتند و فرمودند: من روزی را می‌بینیم که با پای خودت به اینجا می‌آیی.
ایشان را به مادرشان حضرت زهرا (س) قسم دادم که از خدا بخواهند هر چه زودتر مرا ببرد و خواستم برای عاقبت به خیری من دعا کنند. فرمودند: شهدا اگر یک بار شهید شدند لحظه لحظه زندگی تو شهادت است.


86/9/8
6:23 عصر

گزارشی از سفر به کربلا

بدست دست نوشت در دسته

 سفر به کوی عشق

(26/ 8 / 86 - 4/ 9/ 86)

   

محمدامین پورامینی

توفیق یار شد وچند صباحی را به قصد زیارت عتبات عالیات از مرز شلمچه رهسپار عراق شدیم ، حد فاصل 15 کیلومتری شلمچه تا بصره در خود رازها وسخنهای نا گفته بسیار دارد، که قتلگاه شهیدان شلمچه در خود نهفته دارد، مناطق ویران وخانه های حلبی آباد ماهواره دار وفقر عمومی وسلطه اشغالگران بر منابع نفتی از جمله چیزهایی است که چشم هر بیننده و ذهن همگان را به خود جلب میکند.

در نجف اشرف

پس از گذشت حدود 30 ساعت از زمان حرکت به نجف اشرف رسیدیم وهمان شب توفیق زیارت حضرت امیر مومنان علی علیه السلام فراهم آمد. در حد فاصل 3 روزی که در نجف اشرف بودیم علاوه بر توفیق زیارت مرقد مولای متقیان وزیارت مسجد کوفه وخانه حضرت امیر (ع) ومسجد سهله ومرقد مسلم بن عقیل ومختار ومیثم تمار، بر مزار شیخ طوسی وسید بحر العلوم ومیرزای شیرازی وسید عبد الهادی شیرازی ودیگرحضرات آیات: شاهرودی وخوئی وحاج آقا مصطفی خمینی وعلامه حلی ومقدس اردبیلی وسید ابوالحسن اصفهانی وسید کاظم یزدی وآخوند خراسانی و شیخ محمد حسین اصفهانی (کمپانی) وسید محسن حکیم و علامه امینی وشیخ عباس قمی ومحدث نوری وهمچنین مادر بزرگمان خانم علویه قزوینی (که در ایوان دوم قبل از ایوان قبر شیخ عباس قمی است) حاضر شدیم وفاتحه خواندیم.

از جمله شخصیتهای مدفون در صحن علوی عبارتند از: آقا ضیا عراقی? حاج آقا حسین قمی? شیخ الشریعه اصفهانی? سید حسن بجنوردی? شیخ حبیب الله رشتی? سید عبد الحسین شرف الدین? سید عبد الغفار مازندرانی و..

افزون بر آن به دیدار تنی از مراجع بزرگ نجف اشرف وکتابخانه های آن شتافتیم, که توفیق زیارت وهمسخنی حضرت آیات عظام: سید محمد سعید حکیم، شیخ محمد اسحاق فیاض، بشیر حسین نجفی فراهم آمد. 

در دیدار با آیت الله حکیم پیرامون رویت هلال با چشم مسلح مطرح گردید که ایشان همان رای مشهور را داشتند، دو کتاب صلاة التراویح وبقیع الغرقد فی دراسة شاملة همراهمان بود که تقدیم حضورشان شد وایشان تقدیر نمودند.

در دیدار با حضرت آیت الله فیاض سخن از مقایسه دو حوزه نجف اشرف وقم به میان آمد واینکه خروجی نجف بیش از قم است که علاوه بر عنایت ویژه امیر المومنین (ع) ، قناعت وساده زیستی، اشتغال کامل درسی ودوری از کارهای جنبی واشتغالات جانبی، غربت از عوامل مهم است، البته امتیاز قم در تماس مردمی وپر کردن نیازهای فرهنگی در سطوح مختلف اجتماعی است ولی آسیب آن در ایجاد خلل علمی است، البته کمبودها ونیازهای اقتصادی را وبهم خوردن ساختار اجتماعی ودگرگونی وبالا رفتن سطح توقعات عمومی را نباید فراموش کرد، مجالست با ایشان بسیار شیرین بود، ایشان از وضعیت علمی حوزه وبزرگان قم سوال کرد واز وضعیت دزسها ونقش علم اصول وتطور وتورم آن سخن آمد، به شوخی گفتم مباحث الاصولیه شما هم که دست کمی ندارد! دوره قبلی اصول وی 10 سال واین دوره با توجه به تعطیلات 13 سال شده بود که باز بمراتب از دوره اصولی استاد بزرگوارمان آیت الله وحید خراسانی کمتر است.

در دیدار با آیت الله شیخ بشیر نجفی سخن از مشکلات حفظ حوزه نجف اشرف در طول حکومت بعثی ها ومخصوصا در دوره پس از قیام مردمی نجف وکربلا (در جنگ اول خلیج فارس) وسرکوب شدید آن توسط بعثی ها ومتلاشی شدن حوزه وپراکنده شدن افراد ونقش ایشان در بازسازی حوزه وفراهم کردن برق برای مردم نجف وتهیه کتب درسی برای طلاب واستمرار آن تا کنون، وآوردن طلاب از برخی کشورهای عربی وهند وپاکستان به میان آمد وایشان به تشریح آن پرداخت، ودر پایان یک اثر فقهی خود را با عنوان بحوث فقهیه معاصرة هدیه نمودند.

دو کتابخانه را نیز سر زدیم:

 1. کتابخانه آیت الله حکیم . سراغ کتابهای خطی را گرفتم، بحمد الله آسیبی وارد نشده بود، تنها یک نسخه خطی قرآن کریم سرقت شده بود که بعدها تحوبل آیت الله خویی شده بود وایشان آن را به کتابخانه داده بودند، در آنجا آقای فتلاوی را دیدم که پرکار وشاداب است، با زرنگی شرح حالی از ما گرفت، چند اثر مکتوب خود را تقدیم کتابخانه کردم.

2. کتابخانه امام حسن مجتبی (زیر نظر نویسنده پر تلاش وپژوهشگر توانا آیت الله شیخ باقر شریف القرشی) که بسیار جالب وخوب بود، البته ایشان به مناسبت انتخاب اثر وی به عنوان اثر برگزیده نهمین سال کتاب ولایت در ایران تشریف داشتند)؛ با پسر برادر وی حجت الاسلام حسین الشیخ هادی القرشی دیدار وضمن هدیه برخی آثار خود، او هم دو کتاب تالیفی خود را پیرامون حج وروزه هدیه نمود.

کتابخانه امیر المومنین - علامه امینی - صبحها بسته بود? دیدار میسر نگردید.

در ضمن بخاطر رعایت مسائل امنیتی برنامه دیدار از مسجد صعصعه و زید (در سهله) ? وادی السلام? قبر کمیل حذف گردیده است?  در عوض در سهله فرزندان یک سید محترمی بنام سید کریم که حدود ?? سال قبل از دنیا رفته است اطاقی ساخته اند و عده ای از مردم ?به خیال آنکه مزار امامزاده ای است به آنجا هدایت میشوند!

در کربلا

TinyPic image       TinyPic image

 در روز چهارشنبه 30/ 8/ 86 بعد از ظهر به سوی کربلای معلا حرکت کردیم؛ عصر همان روز به زیارت حضرت ابوالفضل العباس (ع) شتافتیم ، وپس از اقامه نماز مغرب وعشا در صحن آن حضرت به زیارت حضرت سید الشهدا امام حسین علیه السلام رفتیم، در کربلا نیز بر مزار بزرگانی چون حضرات آیات: ابن فهد حلی، میرزا محمد تقی شیرازی، میرزا مهدی شیرازی، ملاحسین قلی همدانی، کشمیری، میرزا هادی خراسانی، شیخ هادی حایری شیرازی (پدر بزرگمان، که در ضلع شمال شرقی صحن حسینی است) وپدرشان شیخ امین شیرازی (که در وادی قدیم کربلا مدفون است) شتافتیم. در رواق فقهای حرم حسینی بزرگانی همچون : وحید بهبهانی، شیخ یوسف بحرانی، سید علی طباطبایی صاحب ریاض، ابوعلی همام کاتب (م336)، ابن خازن (م600)، سید هبة الدین شهرستانی، محمد صالح برغانی ، شیخ محسن ابوالحب سر بخاک نهاده اند، شنیدم که قبر سید محمد مجاهد را که در دوره ستم صدامی ویران کزده بودند نیز معلوم ساخته اند ولی توفیق زیارت فراهم نیامد.

همچنین به زیارت مقام صاحب الزمان(ع)، مقام امام صادق(ع)، تل زینبیه، کف العباس (ع)، شیر فضه، خیمه گاه، مقام علی اکبر، مقام علی اصغررفتیم، حسینیه آیت الله خویی نیز که در دوره ستم صدامی با خاک یکسان شده بود دیدم.

در کربلا نیز توفیق دیدار از دو کتابخانه ومصاحبت با برخی از چهره های اجتماعی وفرهنگی پدید آمد که اشارتی میشود:

1. کتابخانه حرم امام حسین (ع) . متاسفانه بسیاری از نسخه های نفیس این کتابخانه در دوره ستم بعثیان غارت وبیرون برده شده یود ، مسوول کتابخانه میگفت آنچه که باقی است صفحه اول وآخر ندارد! یعنی عنوان کتاب وتاریخ کتابت نسخه را از بین برده اند!. در حمله وحشیان سلفی وبعثی درنیمه شعبان 1428 ق امسال آتش از بیرون صحن به درون کتابخانه رخنه پیدا کرد که با عنایت حسینی به طور معجزه آسا آسیبی به قفسه های چوبی وکتابها وارد نشد، گرچه کتابخانه آسیب دید، ومشغول تعمیر وبازسازی وپاکسازی بودند. دو کتاب خود را تقدیم کتابخانه کردم.

2. کتابخانه حضرت ابو الفضل (ع) . این کتابخانه نیز مورد غارت دژخیمان بعثی قرار گرفته بود، وآثار ونسخه های خطی آن به یغما رفته بود، پس از سقوط رژیم بعثی تولدی نو یافت واکنون بالغ بر یک هزار نسخه خطی وحدود 14000 نسخه چاپی دارد، که با سیستم قفسه باز وتقسیم موضوعی آماده خدمت رسانی به پژوهشگران است، بخش رایانه آن هم فعال است که باید پشتیبانی شود. چند کتاب را هدیه نمودم، وآنان نیز برخی از آثار چاپ شده کتابخانه از جمله کتاب العباس اثر مرحوم مقرم را هدیه نمودند. لازم به یاد آوری است که دوست کوشا وپژوهشگرمان مرحوم حجت الاسلام فارس حسون تبریزیان در تاسیس وفراهم ساختن کتاب برای هردو کتابخانه حسینی وعباسی بسیار کوشش کردند.

واما کسانی که توفیق دیدارشان دست داد عبارت بودند از:

1. حجت الاسلام والمسلمین سید احمد صافی از ائمه جمعه کربلا واز چهره های مطرح سیاسی عراق که در تدوین قانون اساسی عراق بدستور آیت الله سیستانی نقش آفرین بود، در دیدار ضمن تقدیر از نقش فعال وی در صحنه مطالبی پیرامون روحانیت وسیاست وپندگیری از نهضت مشروطه، مسئله بازسازی مرقد امامان سامرا وسستی دولت عراق، احیای حوزه علمیه مطرح گردید. آقای صافی اداره حرم حضرت ابوالفضل (ع) را بر عهده دارد بنابر پیشنهاد وی نهار را در مهمانخانه حضرت صرف کردیم? ودر پایان مقداری از آبی که بر گرد قبر مطهر است مرحمت دادند که با خود به ایران آوردم.

2. حجت الاسلام والمسلمین سید مرتضی قزوینی؛ ایشان از چهره های بارز فرهنگی کربلا است که حدود 50 سال پیش مدرسه امام صادق (ع) را در کربلا راه اندازی ومدیریت کرد، وی هم اکنون شبها در صحن مطهر حسینی اقامه نماز وسپس درس تفسیر قرآن با زبان روان وهمه فهم دارد که زیبا وموثر است، هم اکنون دار الایتام تاسیس واداره می کند، وبا تهیه 7500متر زمین در صدد ساخت بیمارستانی در 9 طبقه است. پدر وی آیت الله سید صادق قزوینی در کهنسالی به زندان بعثیان افتاد ودیگر خبری از وی بیرون درز نکرد، حتی جنازه را تحویل ندادند.

3. نویسنده کوشا آقای سید سلمان هادی طعمه؛ وی علی رغم پیری مثل یک جوان در صحنه فرهنگی پرتلاش وتکاپو است ، وآثار قلمی بسیار دارد که بیشتر در محور کربلا شناسی است، از جمله آن: تراث کربلاء، مخطوطات کربلاء، کربلاء فی الذاکرة، دلیل کربلاء المقدسة، صحافة کربلاء و..، میگفت: آثار وی پیرامون کربلا به 100 جلد میرسد! . کاش موسسه ای متصدی چاپ آن شود، بی تردید در تحقیق میدانی خود - در موضوع کربلا شناسی همانندی ندارد- چند کتاب خود را هدیه نمود. او پنجمین نفر از خاندان آل طعمه است که در این رشته گام بر میدارد، مرحوم سید عبد الجواد کلید دار آل طعمه نیز کتابی بنام تاریخ کربلا دارد که ایشان آن را نیز هدیه کرد.

TinyPic image 


   1   2   3   4   5   >>   >