سفارش تبلیغ
صبا ویژن

86/7/9
4:7 عصر

شخصیت على (ع) در نگاه دیگران

بدست دست نوشت در دسته

 شخصیت على (ع) در نگاه دیگران

علی مع الحق والحق مع علی

محمدامین پورامینى

 

1- ابن عباس : على (ع) اولین کسى است که دو شهادت را گفت (یعنى اولین مسلمان بود که گواهى به یگانگى خدا و پیامبرى حضرت رسول خدا (ص) داد) ، وبرابر دو قبله (بیت المقدس وکعبه) نماز گزارد، و با رسول خدا دو بار بیعت نمود (بیعت عقبه وبیعت رضوان) ، وخدا به او توانایى علمى وبدنى داد، او پدر دو امام حسن وحسین بود که دو بار خورشید بخاطر وى برگشت، او دو بار شمشیر بدست گرفت (یک بار دوره رسول خدا ونقش بى همانند او در جنگهاى آن زمان، وبار دیگر در دوره زمامدارى خود بخاطر سرکوب دشمنان مسلح داخلى ناکثین – جنگ جمل به سرکردگى طلحه وزبیر وعائشه - ، قاسطین – جنگ صفین به سرکردگى معاویه -  ومارقین – خوارج - )، نقش او در امت همانند نقش ذوالقرنین است.

2- ابوبکر: کجا همانند تو یافت می شود أى ابوالحسن!

3- عمر: اگر على نبود عمر هلاک می شد!  من به خدا پناه می برم اگر مشکلى پیش آید وعلى نباشد.

توضیح: شخصیت درخشان امیر مؤمنان على علیه السلام  بقدرى فروزان است که دیگران را وادار میکند در برابر او سر کرنش پایین آورند، گرچه قدرت طلبى وریاست خواهى عده اى مسیر تاریخ هدایت بشرى را عوض کرد.

4- عائشه: على داناترین مردم به سنت است.

5- معاویه: فقه ودانش با مرگ على مرد.

توضیح: معاویه از سردمداران ودشمنان اصلى امیر مؤمنان است، او چاره اى ندارد جز اعتراف به واقعیت، او پیشتر به ابن عباس گفته بود: ما به همه جا نوشتیم ودستور دادیم کسى از فضایل على ودودمانش لب به سخن نیاورد، تو هم آرام گیر ولب فرو بند! ، همچنین دستور داده بود که هر نوزادى که نام على بر او نهند کشته شود!

6- امام احمد بن حنبل: آن اندازه که براى على (ع) از فضائل روایت گردیده است براى هیچکس از یاران پیامبر نقل نشده است.

عبد الله فرزند امام احمد بن حنبل گوید: به پدرم گفتم: یاران رسول خدا بر اساس برترى چگونه اند؟ گفت: از نظر خلافت ابوبکر وعمر وعثمان، گفتم : پس على چى؟ گفت: فرزندم! على بن ابى طالب از خاندانى است که هیچ کس را با آنان نتوان مقایسه کرد.

همچنین او میگوید: هرکس على را دشمن دارد جایگاهش پست ترین جاى جهنم است.

7- امام شافعى: من بدون هیچ گونه تردیدى برترین امام وبهترین هدایتگر را دوست دارم, اگر دوستى وصى وجانشین رسول خدا علامت رافضى بودن است پس بدانید که من رافضى ترین بندگانم.

او همچنین میگوید: من چه گویم در باره ى کسى که دوستانش بخاطر ترس فضائلش را پنهان داشتند، ودشمنانش بخاطر حسدورزى آن را کتمان نمودند، با این همه فضائل ومناقب او همه جهان را گرفته است ؟


86/7/8
12:9 صبح

على مظلوم همیشه تاریخ

بدست دست نوشت در دسته

  على مظلوم همیشه تاریخ 

 محمد امین پور امینى

 از على گفتن و او را نشناختن سخت است ، او چهره همواره مظلوم جهان باقى خواهد ماند، آن زمان که کرسى طلبان بر وى ستم کردند واو را مجبور به خانه نشینى نمودند وجهان بشریت را از پرتو خورشید وى محروم ساختند و او تنها بخاطر ماندگارى اصل وکیان اسلام این عزلت را بجان خرید تا مبادا رنجها وکوششهاى رسول خدا (ص) به هدر رود،  واین قوم به همان عهد نادانى وجهالت وگمراهى دوره پیشین خود برگردند وعنوان عقب گرا وواپسگرا بر خود گیرند، وزحمات یامبر(ص)  بر باد  رود ، ورنج وکوشش وى بى ثمر.

آرى آن زمان نقطه آغازین دوره ستم بر على بود، گرچه ریشه آن را در پیش از آن باید جستجو کرد، او تاوان نقش بى همتاى خود را در دفاع از رسول خدا (ص) وآیین جهانیش پرداخت، وضربه خوردگان جنگهاى بدر وخیبر وحنین و.. اینگونه از وى انتقام گرفتند.

ستم پیشگان در خانه او را بستند،  این در تنها خانه اىبود که رسول خدا (ص) اجازه داد که به سمت مسجد باز باشد، وجز آن در تمامى درها بسته گردد، ولى آنچه شد باز شدن تمامى درها جز در خانه على بود! ، این همان درى است که پیامبر شش ماه کنار آن قرار گرفت وبا تلاوت آیه تطهیر آنان را به نماز فرا مى خواند، تا به امت بفهماند این آیه مصداقى جز اهل این خانه ندارد، ولی آتش بیاران معرکه  گرد این خانه جمع شدند، و تهدید کردند که خانه را با هرکس اندرون اوست مى سوزانند!  على اینجا تک وتنهاست ، ودر این راه فاطمه (ع) را ازدست داد و شهید ولایت گشت، فاطمه (ع) با وصیت نامه سیاسى خود که < مرا شبانه غسل وکفن کن ودر دل شب پیکر مرا به خاک بسپار>  پرده از چهره ستمکاران برداشت.

پس از غم شهادت فاطمه ، بار اندوه على دوچندان شد. واین غم بیست وپنج سال ادامه یافت.

در زمان خلافت کوتاهش مال پرستان، ریاکاران، ستمکاران جاى نداشتند وپرچم مخافت برداشتند..

تا شب 21 ماه رمضان سال چهلم فرا رسید، وروح ملکوتى او به حق پرکشید، ولى باز ستم بر على ادامه پیدا کرد، تا آنجا که امویانى در کربلا حسین (ع) را محاصره کردند گفتند : ما با تو به خاطر دشمنى که با على داریم میجنگیم!

امروز هم على مظلوم است، جلوه ستم رنگ عوض میکند، ولى هدف یکى است.


86/7/2
11:52 عصر

عرض حال فقط

بدست دست نوشت در دسته

من تنها به حرم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مى روم


مرحوم آیت الله آقاى حاج شیخ هادى حائرى شیرازى ، فرزند مرحوم ملا امین شیرازى ، یکى از عالمان وارسته و متقى کربلاى معلى به شمار مى آمد . او که در سال 1308 هجرى قمرى متولد شده بود، مدتها در حوزه علمیه نجف اشرف و کربلا به تحصیل و سپس به تدریس سطوح عالیه اشتغال داشت و در جمع حضرات آیات عظام میرزا مهدى شیرازى ، حاج شیخ یوسف بیارجمندى ، حاج شیخ محمدرضا اصفهانى و... از مشاوران نزدیک و خواص اصحاب فقیه زاهد مرحوم آیه الله العظمى حاج آقا حسین طباطبائى قمى (ره ) محسوب مى شد. فرزند ایشان آقاى حاج محمد حسن - که اکنون یکى از بازاریان تهران است - جریان زیر را به نقل از مادرشان بازگو نموده است :
منزل مرحوم والد سابقا در محله جیه در کوچه اى پشت مدرسه خدیجه کبرى (ع) در خیابان سرسدر قرار داشت . روزى جمعى از اشرار وابسته به یکى از خاندانهاى معروف به نام ... که حرمت علم را نشناخته و از درک منزلت عالمان عاجز و بیگانه بودند، در راه خانه متعرض مرحوم والد شده و به ایشان جسارت و بى ادبى روا مى دارند، تا آنجا که عمامه ایشان از سر بر زمین مى افتد. او با ناراحتى تمام به منزل رفته و دوباره عمامه را به سر پیچیده و از منزل خارج مى شود. آنان به گمان اینکه او قصد شکایت به کلانترى را دارد، دیگر بار راه را بر او سد کرده و مقصد را مى پرسند، ایشان مى گوید: خیر، من تنها به حرم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مى روم . آن بى معرفتان قضیه را سبک انگاشته و راه را باز مى کنند و ایشان به طرف حرم مطهر رهسپار مى گردد و پس از عرض حال به منزل باز مى گردد. همان شب یکى از جوانان ، بدون آنکه سابقه بیمارى داشته باشد، ناگهان گرفتار مرگ مى شود. فرداى آن روز هنوز از کار تجهیز او کاملا فارغ نشده بودند که باز هم مرگ سراغ جوانى دیگر از ایشان مى آید، و روز سوم هم ... بالاخره عاقلان قوم بالاتفاق جمع شده و به منزل مرحوم حاج شیخ هادى مى آیند، و ضمن گریه و زارى به دست و پاى ایشان افتاده و طلب حلالیت و کسب رضایت مى کنند، و عرضه مى دارند مگر شما مى خواهید همه خانه هاى ما را تاریک کنید. ایشان در پاسخ مى گوید: من فقط خدمت آقا عرض حال کردم و بس ، و در خواست انجام کارى معین نکردم و آن را به خود آقا واگذار کردم . سرانجام با انجام عذر خواهى ، جریان مرگ و میرها خاتمه مى یابد. آن بزرگوار در سال 1364 هجرى قمرى دار فانى را وداع گفته و در صحن مطهر حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام مدفون شد. مرحوم آیه الله العظمى آقاى شیخ محمد رضا طبسى نجفى (قدس سره ) داماد ایشان بودند.
مى بوسید!
آن نخل به خون طپیده را مى بوسید

آن مشک ز هم دریده را مى بوسید

خورشید کنار علقمه خم شده بود

دستان ز تن بریده را مى بوسید (314)

http://www.abalfazl.com/keramat/shia/shia21.htm#-6


86/6/23
12:29 صبح

سیره معصومان(ع) در ماه رمضان

بدست دست نوشت در دسته

سیره معصومان(ع) در ماه رمضان

محمد امین پورامینی

ماه مبارک رمضان ماه ضیافت رحمان از بندگان خود مى‏باشد و خوان رحمت الهى گسترده است- بجاست که با نگاهى گذار به سیره معصومان(ع) در این ماه رفتارهاى فردى و اجتماعى آنان را سرمشق زندگى خود قرار دهیم.

بطور کلى مى‏توان سیره آن بزرگواران را در دو بخش مورد مطالعه و بررسى قرار داد.

الف) رابه خود و خدا( بعد فردى)

1- تغییر حالت

سید ابن طاووس‏« ره‏» نقل مى‏فرماید که وقتى ماه مبارک رمضان فرا مى‏رسید رنگ چهره پیامبر اکرم(ص) عوض مى‏شد و زیاد به نماز و دعا مى‏پرداخت (1) ، تغییر حالت آن حضرت در دهه آخر ماه مبار رنگ مضاعفى به خود مى‏گرفت، بگونه‏اى که تمام شبها را به شب زنده‏دارى و عبادت سپرى مى‏کرد. (2)

درباره حضرت امام زین العابدین(ع) نقل شده است که ایشان در این ماه کاملا غرق در دعا و تسبیح و استغفار و ذکر تکبیر مى‏گشت. (3)

نمازهاى مستحبى

گرچه بجا آوردن نمازهاى مستحبى و نوافل یکى از مسائل عادى و روزمره آن بزرگواران بوده است. ولى در ماه رمضان حالت مضاعف به خود مى‏گرفت، تا آنجا که نمازهاى مخصوصى توسط آنان در ماه مبارک رمضان و شبهاى قدر خوانده مى‏شد، که ذکر تفصیل آن مجال دیگرى مى‏طلبد.

3- تلاوت قرآن

ماه مبارک رمضان بهار قرآن است و پیامبر اکرم(ص) و عترت طاهرینش که خود قرآن ناطقند و هیچگاه ایشان از قرآن، و قرآن از ایشان جدا نبوده، و تلاوت آیات دلنشین آن جزء برنامه روزمره ایشان بوده است، عنایت‏خاصى نسبت‏به تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان مبذول مى‏داشتند و توجه اصحاب و یاران خود را نسبت‏به آن جلب مى‏نمودند، تا آنجا که در مورد حضرت امام سجاد(ع) نقل شده است که چهل بار قرآن را در ماه مبارک ختم مى‏نمود. (4)

4- نیایش

چگونه خواستن و از چه کسى خواستن و به چه انگیزه‏اى خواهش کردن از مهمترین مطالبى است که در هر درخواستى، نهفته است اینجا سخن از درخواست از یگانه معبود قادر و تواناست که معصومین(ع) بر بشریت منت نهاده و نحوه درخواست را در قالب‏« دعا» به عالى‏ترین وجه ممکن نشان داده‏اند. و علاوه بر لذت سخن گفتن با خداوند عالیترین مضامین معارف تابناک الهى را در آن جاى داده و از خود یادگارهایى بس ارزشمند به ودیعت نهاده‏اند.

در ماه مبارک رمضان دعاهاى مخصوصى از آن بزرگواران رسیده است که تنها به ذکر عناوین آن‏ها در این مقاله اکتفا مى‏شود:

الف- دعا در وقت دیدن هلال ماه مبارک.

ب- دعاى پیامبر اکرم(ص) در وقت وارد شدن به ماه مبارک رمضان،

ج- دعاى پیغمبر اکرم(ص) در شب اول،

د- دعاى ابو حمزه ثمالى در هر شب،

ح- دعاى سحر،

و- دعاى اول صحیفه سجادیه،

ز- دعاى وقت افطار،

ط- دعاى امام زین العابدین(ع) در شبهاى نوزدهم و بیست و یکم،

ظ- دعاى پیامبر اکرم(ص)، و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) در ماه مبارک رمضان.

ى- دعاى پیامبر اکرم(ص) و امام زین العابدین(ص) در شب بیست و هفتم،

ل- دعاى پیامبر اکرم(ص) در شب آخر هر ماه،

ن- دعا به هنگام وداع با ماه رمضان،

5- احیاى شب قدر

معصومین(ع) در شبهاى قدر شب زنده‏دار بودند، و نه تنها خود به احیاء آن مى‏پرداختند بلکه خانواده و کودکان و فرزندان خویش را به انجام آن وامى‏داشتند، روایت‏شده است که رسول خدا(ص) در شب بیست و سوم ماه، خفتگان از خانواده خود را از خواب بیدار مى‏کرد و آب به صورت آنها مى‏پاشید. (5)

حضرت فاطمه زهرا(س) نیز نمى‏گذاشت کسى از فرزندانش در آن شب به خواب رود، و آنان را با کمى غذا و ایجاد آمادگى از روز و با انجام استراحت در روز، آماده مى‏ساخت، و مى‏فرمود محروم کسى است که از خیر این شب محروم ماند. (6)

و یک سال حضرت امام صادق(ع) به بیمارى سختى گرفتار شده بود، آن حضرت دستور داد که در شب بیست و سوم ایشان را برداشته و به مسجد پیامبر(ص) بردند، و آن شب را در آن مکان شریف به احیاء گذارند. (7)

6- آداب افطار

چگونه افطار کردن، و با چه افطار کردن از جمله مسائل قابل توجه سیره است. از پیامبر(ص) و ائمه هدى(ع) ادعیه خاصى در وقت افطار نقل شده است. امام صادق(ع) مى‏فرماید که پیامبر اکرم در وقت افطار این دعا را مى‏فرمود:« اللهم لک صمنا و على رزقک افطرنا فتقبله منا، ذهب الظلما و ابتلت العروق و بقى الاجر» (8) بار خدایا براى تو روزه گرفتیم، و بر روزى تو افطار نمودیم، پس آن را از ما بپذیر.

حضرت امیر المؤمنین(ع) در وقت افطار مى‏فرمود: «اللهم لک صمنا و على رزقک افطرنا فتقبله منا انک انت و السیمع العلیم‏» (9) خدایا براى تو روزه داشتیم، و بر روزى تو افطار کردیم. پس آن را از ما قبول نما، همانا که تو شنوا و دانایى.

و اما اینکه با چه چیزى افطار مى‏نمودند، مواردى نقل شده است، از امام باقر(ع) نقل شده است که پیامبر اکرم با آب و خرما، و یا آب و رطب افطار مى‏نمودند (رطب غیر از خرما است). (10) و اگر آن حضرت شیرینى و حلوا نمى‏یافت‏با آن افطار و گاهى با شکر که از نى گرفته مى‏شد، افطار مى‏کرد. (13) و امام صادق(ع) مى‏فرماید: پیامبر، اکرم(ص) با شیرینى و حلوا افطار مى‏نمود، و اگر آن را نمى‏یافت‏با آب ولرم افطار مى‏کرد، و مى‏فرمود: آن باعث پاکیزگى کبد و معده است،و دهان را خوشبو مى‏سازد، و ریشه دندان و دید چشم را تقویت مى‏نماید. (14) بنابر این از مجموعه روایات استفاده مى‏شود که آن حضرت- در صورت امکان- با یک ماده شیرینى مثل حلوا، خرما، و در صورت نبود آنها با آب نیمه گرم و ولرم فطار مى‏نمود.

ابن طاووس از امام باقر(ع) نقل مى‏کند که حضرت على(ع) دوست داشت که با شیر افطار کند. (15)

7- غسل

پیامبر اکرم(ص) در دهه آخر ماه مبارک رمضان هر شب غسل مى‏کرد. (16) حضرت امام باقر(ع) شبهاى نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم و بیست و پنجم را غسل مى‏کرد (17) ، و امام صادق(ع) در شب بیست و سوم دو بار غسل مى‏نمود، یک بار در اول شب، بار دوم در آخر شب. (18)

8- اعتکاف

یکى از مستحبات بسیار مهم و سازنده اعتکاف است. که تفصیل و شرائط آن در کتب فقهى آمده است و از عهده این نوشته خارج مى‏باشد، امام صادق(ع) فرمود: یکبار رسول خدا(ص) در دهه اول ماه رمضان به اعتکاف نشست و در رمضان دیگر در دهه دوم، و در رمضان پس از آن در دهه سوم اعتکاف نمود. و بعد از آن همیشه در دهه آخر رمضان به اعتکاف مى‏نشست. (19)

9- وداع با ماه رمضان

برخاستن از سفره ضیافت الله براى عارفان دلداده حق سخت و ناگوار است. لذا همانطور که جدایى عاشق از معشوق، به سختى هر چه تمام‏تر صورت مى‏گیرد، پیامبر اکرم(ص) چگونگى وداع با ماه رمضان را چنین بیان مى‏کند: جابر بن عبد الله انصارى نقل مى‏کند که در جمعه ماه رمضان، بر رسول خدا وارد شدم. هنگامى که چشم او بر من افتاد فرمود: اى جابر این جمعه آخر ماه رمضان است، پس با او وداع کن و بگو:« اللهم لا تجعله آخر العهد من صیامنا ایاه، فان جعلته فاجعلنى مرحوما، و لا تجعلنى محروما» یعنى خدایا، این رمضان را آخرین روزه ما قرار مده، و چنانچه قرار دادى پس ما را مورد رحمت‏خود قرار بده و ما را محروم ساز، و هر کس این را بگوید به یکى از دو امر نیکو( احدى الحسنیین) نائل مى‏شود، یا آنکه عمر پیدا مى‏کند و ماه رمضان بعدى را درک مى‏نماید، و یا آنکه مورد بخشش و رحمت‏خدا قرار مى‏گیرد. (20)

10- شب عید فطر

از مجموعه روایات استنباط مى‏شود که این شب از جایگاه بس والایى برخوردار است، و معصومین(ع) آن را به احیاء و شب زنده‏دارى مى‏گذراندند. حضرت على بن الحسین امام زین العابدین(ع) شب عید فطر را در مسجد به نماز مى‏گذارند تا آنگاه که صبح شود.

11- نماز عید فطر

رسول خدا(ص) روز عید بعد از طلوع آفتاب خارج مى‏شد و هنگامه خروج به اطراف آسمان مى‏نگریست و مى‏فرمود که در آن روز بر جا نماز و حصیر نماز مخوان،یعنى روى خاک بنشین و بر آن نماز بخوان.

فقهاء عظام مستحباتى را براى این روز ذکر نموده‏اند که از جمله آنها، نماز را در صحرا بپا داشتن، خارج شدن امام با پاى برهنه و پیاده، و توام با وقار و ذکر خدا، و سجده بر زمین و...

روز عید فطر روز اجر و گرفتن نتیجه امتحان است. قهرا در هر امتحانى نتایج‏یکسان نیست. شیخ صدوق(ره) نقل مى‏نماید: امام حسن مجتبى(ع) گروهى از مردم را در روز عید فطر دید که به بازى و خنده مشغولند، حضرت رو به یاران خود کرد و فرمود:« خداى عز و جل ماه رمضان را محل مسابقه بندگان خود قرار داده است که به واسطه اطاعت‏خویش بسوى رضوان الهى پیشى مى‏گیرند، پس گروهى سبقت گرفتند و پیروز و رستگار گشتند، و گروهى عقب ماندند و محروم شدند، پس عجب دارم از کسى که خندان است و به لهو و بازى مشغول است در روزى که نیکوکاران به اجر و ثواب رسیده و کوتاهى ورزان از آن بى‏فیض و محرومند، به خدا سوگند اگر پرده برداشته شود هر آینه نیکوکار به عمل نیک خویش و بدکار به عمل بد خود مشغول خواهد شد.» (21)

ب) رابطه خود و مردم( بعد اجتماعى):

1- ایجاد آمادگى براى ماه رمضان

در آستانه ماه مبارک، معصومان(ع) اهمیت و عظمت ماه مبارک رمضان را به مرمدم گوشزد نموده و آنان را به استفاده از این ضیافت الهى فرا مى‏خواندند که در این زمینه خطبه‏هاى بسیار جالب از پیامبر اکرم(ص) و امیر المؤمنین(ع) و روایات تکان دهنده‏اى صادر شده است، که براى نمونه به ذکر دو روایت‏بسنده مى‏کنیم:

امام صادق(ع) در آستانه ماه مبارک رمضان اینگونه به فرزندان خویش سفارش مى‏فرمود:« نهایت کوشش خودتان را بنمایید که در این ماه روزى‏ها تقسیم مى‏شوند، و سرآمد عمرها و اجلها نوشته مى‏شود و در آن شبى است که عمل در آن ماه از عمل هزار ماه برتر و افضل است.»

ابو صلت مى‏گوید: بر حضرت امام رضا(ع) در جمعه آخر شعبان وارد شدم. حضرت به من فرمود: «اى ابا صلت، بیشتر روزهاى ماه شعبان گذشت، و این جمعه آخر ماه است پس در این باقیمانده آن کوتاهى مورز و سابق خود را جبران کن،... و بیشتر به دعا و استفغار و تلاوت قرآن بپرداز، و از گناهانت توبه کن، تا با خلوص در ماه خدا وارد گردى.» (22)

2- سفارش به تلاوت قرآن

اهل بیت عصمت و طهارت(ع) علاوه بر آنکه خود موفق به تلاوت قرآن بودند دیگران را به تلاوت آن سفارش مى‏نمودند، و گاه نسبت‏به تلاوت بعضى سوره‏ها در بعضى از شبها عنایت‏خاصى از خود نشان داده‏اند، توجه عزیزان را به چند روایت که دو نکته ذکر شده را در بر دارد جلب مى‏نماییم.

وهب از امام صادق(ع) مى‏پرسد خوب است در ماه رمضان در چند روز قرآن خوانده شود؟ حضرت فرمود: در سه روز به بالا.

امام باقر(ع) فرمود:« لکل شى‏ء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان‏» (23) هر چیزى بهارى دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.

از بین سوره‏هاى قرآن به تلاوت این سوره‏ها سفارش شده است.

1و 2: سوره عنکبوت و روم:

تلاوت این دو سوره در شب بیست و سوم ماه رمضان توصیه شده است.

امام صادق(ع) فرمود:« من قرا سورة العنکبوت و الروم فى لیلة ثلاث و عشرین فهو و الله یا ابا محمد من اهل الجنة‏» (24) سوگند به خدا کسى که سوره عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم رمضان بخواند از اهل بهشت است. البته این به معناى اقتضاء است که با وجود شرائطش چنین نتیجه‏اى را بدنبال خواهد داشت.

3- سوره قدر در وقت‏سحر و افطار:

از امام زین العابدین(ع) روایت‏شده است:« من قرا انا انزلناه فى لیلة القدر عند فطوره و عند سحوره کان فیما بینهما کالمتشحط بدمه فى سبیل الله‏» (25) کسى که سوره قدر را در هنگام افطار و سحر بخواند مانند کسى است که در این فاصله در راه خدا بخون خود غلتیده باشد.

و همین مضمون نیز از حضرت امام صادق(ع) روایت‏شده است. (26)

و نیز از امام صادق(ع) نقل شده است که هر کسى که در هر شب ماه رمضان هزار بار سوره قدر را بخواند در شب بیست و سوم عجایبى را درک خواهد کرد. (27) و در روایتى دیگر از آن حضرت اثر آن را در رسیدن انسان به سرحد نهایت‏یقین در امور اختصاصى اهل بیت(ع) قرار داده است که به واسطه دیدن بعضى از حقایق در عالم رؤیا به آن مى‏رسد. (28)

4- سوره دخان:

شیخ صدوق روایت کرده است که مردى خدمت امام باقر(ع) رسید و پرسید چگونه من شب قدر را در هر سال شناسایى کنم؟ حضرت فرمود: «وقتى که ماه رمضان آمد هر شب یکبار سوره دخان را بخوان، وقتى که شب بیست و سوم فرا رسید به آنچه که مى‏خواهى خواهى رسید.» (29)

3- کمک به مستمندان

یکى از علل و حکمتهاى روزه این است که با ایجاد حالت گرسنگى و تشنگى انسان به یاد ضعیفان و مستمندان و تنگدستان بیفتد، و هر کسى به فراخور حال ووسع خود نسبت‏به آنان کمک نماید. (30) ابن عباس مى‏گوید: وقى که ماه رمضان فرا مى‏رسید هر صاحب حاجتى که به نزد رسول خدا مراجعه مى‏کرد حاجتش برآورده مى‏شد. (31) راجع به حضرت زین العابدین(ع) نقل است که هر روز ماه رمضان را صدقه مى‏داد. (32)

4- افطارى دادن

این عمل در سیره معصومین(ع) بنحو کاملى مشاهده مى‏شود. و از امام صادق(ع) روایت است که هنگامى که حضرت امام زین العابدین(ع) روزه مى‏گرفت دستور مى‏داد گوسفندى را سر مى‏بریدند، و آن را تکه تکه ساخته و در دیگ مى‏ریختند، آن حضرت در وقت غروب به دیگها سر مى‏زد و در حالى روزه داشت‏بوى آبگوشت را استشمام مى‏نمود، آنگاه مى‏فرمود: کاسه‏ها را بیاورید این کاسه را براى فلان کس و دیگرى را براى فلان بکشید، و همینطور کاسه‏ها را پر مى‏کردند تا آبگوشت‏به اتمام مى‏رسید، آنگاه خود با نان و خرما افطار مى‏کرد. (33)

5- توجه بیشتر به زیردستان و گذشت از خطاى آنان

از امام صادق(ع) روایت است که امام زین العابدین(ع) در ماه مبارک رمضان توجه خاصى به زیردستان و خدمتکاران خود داشت، و هرگاه یکى از آنها مرتکب خطایى مى‏شد او را مورد عقوبت قرار نمى‏داد، و تنها گناه او را یادداشت مى‏نمود، تا آنکه که شب آخر ماه رمضان فرا مى‏رسید، همه آنان را گرد خود جمع مى‏نمود، و کاغذهاى خطایاى آنان را بیرون مى‏آورد و بر تک تک آنان مى‏خواند و آنان به گناه خود اعتراف و اقرار مى‏نمودند، پس از آن در میان ایشان برمى‏خاست و مى‏فرمود:« با صداى بلند بگویید: اى على بن الحسین، همان خدایت نیز خطاهایت را شمارش کرده است همانگونه که تو گناهانمان را شمردى، و در کتاب، تمام اعمال کوچک و بزرگ ثبت است، و همه اعمال در نزد او حاضر است همانگونه که اعمال ما در نزد تو حاضر بود( و تو بر آن ناظر بودى)، پس از ما درگذر همانگونه که تو امید عفو و گذشت دارى، از ما درگذر تا که خدایت را بخشنده و رحیم یابى... اى على بن الحسین، کوچکى مقام خود را در برابر خداى داور دادگرى که به هیچ کس ظلم روا نمى‏دارد یادآور و از گناه ما درگذر،...» و حضرت در حالى که گریه و زارى مى‏کرد مرتب این کلمات را مى‏فرمود و آنان هم با وى هم آواز مى‏شدند و مى‏فرمود: بار خدایا تو به ما دستور دادى که از کسانى که به ما ظلمى روا داشتند درگذریم، ما بخود ظلم کردیم، پس از ما درگذر، که تو نسبت‏به آن سزاوارترى. تو به ما فرمودى که هیچ درخواست کننده‏اى را از در خانه‏هایمان رد نکنیم، ما به درگاه تو دست نیاز و درخواست‏بلند کرده‏ایم، و از تو طلب مى‏نماییم، پس بر ما منت نه، و ما را محروم مساز... آنگاه رو به آنان مى‏نمود و مى‏فرمود: من از خطایاى شما گذشتم، آیا شما نیز از من مى‏گذرید؟

و آنان در پاسخ مى‏گفتند: از تو گذشتیم اى آقاى ما، و تو به ما هیچ بدى روا نداشتى، پس آن حضرت مى‏فرمود بگوئید: بار خدایا: از على بن الحسین درگذر، همانگونه که او از ما گذشت، و او را از آتش آزاد آن همانطورى که او ما را از بندگى رهانید، و آنان آمین گفتند، و حضرت فرمود: بروید که از شما گذشتم، و همگى شما را آزاد کردم، و همگى آنان را آزاد مى‏فرمود. (34)

6- حفظ حریم دین و حرمت زمان

حفظ عفت عمومى جامعه از جمله مهمترین وظایف نظام اسلامى است‏به عنوان نمونه حد شرابخوار 80 تازیانه است، ولى اگر در ماه رمضان شراب خورده شود حالت دیگرى دارد، نجاشى شاعر در روز ماه رمضان شراب خورد، او را بنزد امیر المؤمنین آوردند، حضرت پس از یک شب زندان کردن او، و اجراى حد شرعى شرابخوارى( 80 ضربه)، 20 ضربه شلاق اضافى، بخاطر شکستن حرمت ماه رمضان بر او زد. (35) و در برخى روایات او پذیراى 39 ضربه اضافى بدان جهت‏شد. (36)

7- آزادى اسیران

بنابر نقل برخى از روایات حضرت رسول اکرم در ماه رمضان تمامى اسیران را آزاد مى‏ساخت. (37) البته این مربوط به حفظ مصالح عمومى اسلام و مسلمین است و تشخیص آن به دست‏حاکم شرعى و ولى امر مسلمین است.

این نوشته چکیده‏اى است گویا از کتابى که توسط این نویسنده در دست نگارش است، که امید است‏به فضل الهى تقدیم محضر دانش پژوهان و شیفتگان معارف گردد.



پى‏نوشتها:

1- اقبال الاعمال، سید بن طاووس، 70.

2- من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، 2: 156/2018.

3- الکافى(فروع)، شیخ کلینى، 4:88/8، وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، 10: 309/134786( چاپ آل البیت).

4- بحار الانوار، علامه مجلسى، 98/5.

5- همان، 98/160، دعائم الاسلام 1/282.

6- دعائم الاسلام 1/282.

7- بحار الانوار، 98/169.

8- الکافى 4: 95/1، من لا یحضره الفقیه 2:106/ 1850، تهذیب الاحکام، شیخ طوسى، 4: 199/576، المقنعة، شیخ مفید، 51، مصباح المجتهد، شیخ طوسى، 568، وسائل الشیعه 10: 147/13070.

9- تهذیب الاحکام 4: 200/578، بحار الانوار 98/15.

10- بحار الانوار 96، 314/15.

11- الکافى 4: 152/1، وسائل الشیعه 10:157/1310.

12- تهذیب الاحکام 4:198/569، وسائل الشیعه 10: 146/13067.

13- بحار الانوار، 96/315.

14- الکافى 4:152/4، وسائل الشیعه 10: 158/1305.

15- بحار الانوار 98/12.

16- اقبال الاعمال 195 و 237، وسائل الشیعه 3: 327/3779 و 3783، بحار الانوار 98/12.

17- بحار الانوار 98/58.

18- همان 98/160.

19- الکافى 4: 175/4، من لا یحضره الفقیه 2: 189/2105، اقبال الاعمال 107، بحار الانوار 98/4 و 150.

20- فضائل الاشهر الثلاثة، شیخ صدوق 138/149، وسائل الشیعه 10: 365/13617، بحار الانوار 98/172.

21- من لا یحضره الفقیه 2: 174/2057.

22- الکافى 4: 66/2، تهذیب الاحکام 4:192/547، وسائل الشیعه 10: 305/13481.

23- عیون اخبار الرضا 2: 51/198.

24- الکافى 2: 461/10، ثواب الاعمال، شیخ صدوق، 129/1، معانى الاخبار، شیخ صدوق، 228/1، امالى الصدوق 57/5، المقنعة 50، وسائل الشیعه 10: 302/13472، بحار الانوار 96/386.

25- ثواب الاعمال 136/1، تهذیب الاحکام 3:100/261، مصباح المتهجد 571، المقنعة 50، وسائل الشیعه 10: 361/13611، بحار الانوار 98/165.

26- اقبال الاعمال 114، وسائل الشیعه 10: 149/13076، بحار الانوار 98/11.

27- بحار الانوار 97/344.

28- همان 96/379.

29- مصباح المتهجد 571، المنقعة 50، وسایل الشیعه 10: 362/13612، بحار الانوار 98/165.

30- الکافى 1: 196/ 8، امالى الصدوق 388، وسائل الشیعه 10: 362/13612، بحار الانوار 96/379.

31- الکافى 4: 181/6، علل الشرائع، شیخ صدوق 378/1، فضائل الاشهر الثلاثه 102، المناقب 4/68، وسائل الشیعه 10: 8/12699 و 21700 و 10: 7/12697، بحار الانوار 96: 375/62 و 96: 369/50.

32- بحار الانوار 96/363.

33- اقبال الاعمال 64، بحار الانوار 98/ 82.

34- المحاسن، الشیخ ابو جعفر احمد بن محمد بن ابى خالد البرقى، 396/67، وسائل الشیعه 10:140/13049، بحار الانوار 96/317.

35- اقبال الاعمال 260، وسائل الشیعه 10:317، بحار الانوار 98/186.

36- الکافى 7: 216/15، من لا یحضره الفقیه 4:55/5089، تهذیب الاحکام 10: 94/362، وسائل الشیعه 28: 231/34632

37- دعائم الاسلام، قاضى نعمان 2: 464/ 1644، مستدرک الوسائل، محدث نورى 18: 113.

38- بحار الانوار 96/363.


86/6/19
7:11 عصر

تخریب مسجد غدیر خم توسط وهابیون

بدست دست نوشت در دسته

تخریب مسجد غدیر خم توسط  وهابیون مزدور

مسجد غدیر خم در روزهای گذشته به دست افراد سلفی ویران شد.
به گزارش خبرنگار اعزامی امور حج و زیارت صدا و سیما به مدینه منوره ؛ مسجد غدیر خم که وسعتی بالغ بر 50 متر مربع داشت در منطقه غدیر خم در دو دهه اخیر به دست افراد خیر و نیکوکار ساخته شده که نشانگر وجود اهمیت این منطقه بود و افراد بومی و زائران در ان جا نماز می خواندند.
افراطیون سلفی این بنای مقدس را که در 12 کیلومتری مسجد جحفه است در اقدامی شبانه به ویرانه ای تبدیل کردند.
بنای قدیمی غدیریه نشانگر ارتباطات ویژه مردم با اماکن مقدس بوده است.
قصر غدیر خم سالن بزرگی است که دارای پنجره هایی به شکل مقرنس و نشان دهنده ساخت بنایی اساسی اثار اسلامی است که با ملات ساروج و سنگ ساخته شده است.
این بنای مقدس با وجود تخریب همچنان مورد توجه و استفاده قرار می گیرد و عاشقان ولایت و امامت در زمان های ویژه ساعاتی را در ان به عبادت می گذرانند.
بنای نخست غدیریه که جزو اثار اسلامی گذشته محسوب می شود همزمان با تخریب اماکن مختلف اسلامی از جمله قبه های موجود بر سر قبور ائمه در بقیع تخریب شد.
منطقه غدیر گودال پست و وسیعی است که از همه طرف باران را در خود جمع می کند.
بناهای باقی مانده در اطراف غدیر نشان دهنده جمع شدن اب فصلی در زمان بارش باران در منطقه است.
از سویی گیاهان موجود نشان دهنده وجود اب در سطح منطقه است به طوری که احشام نیز از ان استفاده می کنند.
رسول خدا (ص) در روز غدیر خم بیش از 150 هزار نفر را در منطقه غدیر جمع و اخرین پیام رسالت خود را به ان ها ابلاغ کرد که «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی».









منبع: لبیک

86/6/16
4:37 عصر

رقیه بنت الحسین (ع)

بدست دست نوشت در دسته

حضرت رقیه بنت الحسین (ع)

 

در نگاه آیت الله العظمی تبریزی (ره)

 

هیئت دلسوختگان حضرت رقیه (سلام الله علیها)

 

استاد بزرگوارمان مرحوم آیت الله العظمی حاج میرزا جواد تبریزی اعلی الله مقامه الشریف دارای دلی سوخته ومملو از عشق به خاندان عصمت وطهارت بود، به هنگام بیماری به زیارت مرقد شریف حضرت رقیه در شام شتافت، وآنجا سخنانی پیرامون آن حضرت به زبان عربی ایراد نمود که ترجمه آن تقدیم حضورتان میگردد:

 

«یادگیری احکام شرعی وفراگیری مسائل فقهی از برترین کارهاست، شما می دانید که در رابطه با ثبوت  موضوعات خارجی حدودی وجود دارد، ودر همه ویا بیشتر آنها باید بینه اقامه گردد، ولی در پاره ای از امور مجرد شهرت کافی است، ومجرد شهرت در ثبوت آنها کافی است، ونیازی به اقامه بینه و یاچیزدیگری ندارد، وصرف شهرت کافی است، مثل آنکه کسی زمینی را بخرد، وپس از آن به وی گفته شود که این زمین وقف بوده است، از امام علیه السلام از حکم این مسئله پرسیدند، حضرت فرمود: اگر بین مردم مشهور باشد  که این زمین وقف است خرید آن جایز نیست، وآن را پس بده، واز این قبیل است حدود منی ومشعر، (که با شهرت ثابت می شود)، وهمچنین مقابر ، ممکن است کسی دویست سال پیش در جایی دفن شده باشد، والآن کسی نباشد که خود محل دفن وی را در این مکان دیده باشد، ولی بین مردم مشهور باشد که در این مکان دفن شده است، این شهرت کافی است.

وازاین روست مقام ومزار حضرت رقیه بنت الحسین (ع)، که از اول مشهور بود، گویا حضرت امام حسین (ع) نشانی را از خود در شام به یادگاری سپرده است تا فردا کسانی پیدا نشوند که به انکار اسارت خاندان طهارت وحوادث آن پردازند، این دختر خردسال گواه بزرگی است بر اینکه در ضمن اسیران حتی دختران خردسال نیز بوده اند، ما ملتزم به این هستیم که بر دفن رقیه بنت الحسین (ع) در این مکان شهرت قائم است ، واینکه در این مکان جان سپرده است. ما به زیارتش شتافتیم، وباید احترام او را پاس داشت، (نگویید خردسال است) علی اصغر که کودک شیرخواری بود دارای آن مقامی است که روبروی حضرت سید الشهداء (ع) در کربلا دفن گردید، گفته اند که دفن وی در این مکان نشان از آن دارد که در روز حشر حضرت این کودک خردسال را به دست خواهد گرفت ونشان خواهد داد.

دفن این طفل خردسال در شام گواه بزرگ ونشان قوی از اسارت خاندان طهارت ، وستم رواداشته بر ایشان دارد، آن ستمی که تمام پیامبران از آدم تا خاتم بر آن گریستند، تا آنجا که خدا عزای حسین را بر آدم خواند.

از این رو احترام این مکان لازم است، به سخنان فاسد گوش فرا ندهید، وبه سخنان باطلی که میگویند که او طفلی خردسال بیش نبود گوش فرا ندهید، مگر علی اصغر کودک خردسال نیست که درروز قیامت شاهدی خواهد بود، وموجب آمرزش گنهکاران شیعه خواهد شد ان شاء الله.

بنابراین بر همه واجب است احترام این مکان را داشته باشند، وبه سخنان فاسد وبیهوده ای که از گمراهی شیاطین است گوش فرا ندهند واعتنایی نکنند.

ما با زیارت دختر امام حسین به خداوند متعال تقرب می جوییم، آن دختری که خود مظلوم بود، وخاندان وی همه مظلوم بودند».


86/6/16
1:42 عصر

عبادت، نه ورزش

بدست دست نوشت در دسته

عبادت، نه ورزش

این مطلب را بخوانید :

فواید طبى حرکات نمازگزاران در وبلاگ علم و عرفان

 
 

   
.

وبلاگ های دینی: وبلاگ "علم و عرفان" با اشاره به تحقیقات دانشمندان غربی حرکات فیزیکی نماز را برای بهبود بیماری ها مفید می داند.

خبرگزاری شبستان: بر اساس تحقیقات دانشمندان نماز و نیایش علاوه بر حالات عاطفى روى کیفیات بدنى نیز اثر مى کند و گاهى در چند لحظه یا چند روز بیمارى جسمى را بهبود مى بخشد.

وبلاگ "علم و عرفان" به نشانی http://elmoerfan.parsiblog.com با استناد به نتایج تحقیقات دانشمندان غربی حرکات فیزیکی نماز را بهترین وسیله برای افزایش سرعت گردش خون و تناسب در دستگاه گوارش می داند.

مجله ریدرز دایچست مى نویسد: بر اساس تحقیقات معلوم شده است افرادى که بطور مرتب به عبادتگاه مى روند، در برابر بسیارى از بیماریها نظیر فشار خون، بیماریهایى قلبى، سل و سرطان هاى ناحیه گردن مصونیت دارند.

همچنین یک دانشمند آمریکایى در کتابى که به تازگى بنام بیماریهاى فقرات منتشر ساخته به بیماران خود نیز سفارش کرده است که روزانه پنج نوبت حرکاتى شبیه نماز مسلمانان انجام دهند.

منبع: http://www.shabestan.ir/newsdetail.asp?newsid=86061312193483&code=

تذکر ضروی:

بدون شک تمامی دستورات دینی بر اساس مصالح الاهی جعل شده اند، وخداوند حکیم دستوری را بدون حکمت نمی فرماید، چه حکمت آن را بدانیم ویا ندانیم، وچه به علت آن پی ببریم ویا نبریم، ولی آنچه مقتضای بندگی است فرمانبری است، وآنچه که به حرکات وسکنات ما ارزش می دهد انجام کار به فرمان خدا وبه منظور اطاعت وی وبه قصد نزدیک شدن به ذات باری تعالی است که از آن «قصد قربت» یاد میکنند، وعبادت بدون قصد قربت ارزشی ندارد. وصد البته هنگامی که عبادت اینگونه صورت پذیرد آثار عارضی آن هم به همراه خود دارد، در مثل داریم: چونکه صد آمد نود هم پیش ماست.

جناب حجت الاسلام والمسلمین فاضل فردوسی این مطلب را از زبان استادش مرحوم آیت الله حاج شیخ هاشم قزوینی نقل میکرد که فرمود: به سمت خورشید برای گرمایش حرکت نکنید، به قصد او بروید گرما خود بخود حاصل می شود!

بنابر این نماز را باید بخاطر خدا وبا قصد قربت انجان داد، نه برای آثار طبی وفیزیکی آن، گرچه خود بخود آن آثار بر نماز مترتب است.


86/6/15
11:6 صبح

نقش دین در زندگی

بدست دست نوشت در دسته

دین ، زندگی انسان را هدفمند می کند

 

 TinyPic image

 

خبرگزاری شبستان/ اجتماعی: یک استاد حوزه گفت: دین باعث هدفمند بودن زندگی، آسایش و امید به آینده می شود.

حجت الاسلام محمدامین پورامینی، استاد حوزه و پژوهشگر در پاسخ به سئوال خبرنگار شبستان مبنی بر اینکه نقش مذهب در شادی و سلامتی جامعه چیست، گفت: زندگی ماشینی در غرب و فرار از معنویت منجر به گرفتاری ها و سرخوردگی های فراوانی در زندگی آنها شده است، به طوری که امروزه تأثیر مذهب بر سلامت روان به یک اصل ثابت و مسلم در روانشناسی تبدیل شده است.

وی افزود: وقتی دین، دینی باشد که دستخوش تحریفات نشده و آبشخور و سرچشمه های آن سرچشمه های صاف، صحیح و سالم باشد، به طور یقین تأثیرات مثبت خود را بر انسان می گذارد.

حجت الاسلام پورامینی با بیان اینکه نگاه ما به دین باید یک نگاه کلان باشد، اظهار داشت: نگاه ما به دین باید یک نگاه به هم پیوسته و کلان باشد نه گزینشی، زیرا در اینصورت است که آثار دین بر انسان موجب تأمین نیازهای فردی و اجتماعی می شود.

وی افزود: به عنوان مثال نماز علاوه بر اینکه یک نوع ارتباط خالق با مخلوق است خود پیکره نماز یعنی رکوع، سجود، مقدمات آن مانند لباس تمیز و استفاده از عطر همه از عوامل ایجاد آرامش برای فرد و در نتیجه اجتماع است.

این استاد حوزه خاطرنشان ساخت: بر اساس تحقیقات انجام شده افرادی که از باور دینی بهتری برخوردار هستند در زندگی از آرامش بیشتر و در درمان بیماری های خود موفق تر هستند، یعنی مذهب هم در پیشگیری و هم در درمان بیماری ها موثر است.

این پژوهشگر با بیان اینکه افراد مذهبی در زندگی اهداف مشخصی را دنبال می کنند، تصریح کرد: انسان مذهبی خود را قطره ای در مسیر دریا می بیند و در این مسیر به دنبال هدف خود حرکت می کنند، زیرا چنین انسانی زندگی خود را پوچ و بی هدف نمی بیند و برای همه چیز در این دنیا معنایی قایل است و این امر باعث از بین رفتن بسیاری از زمینه های ایجاد خودکشی، سرخوردگی و افسردگی می شود همانگونه که خداوند در قرآن می فرماید" همانا دل ها با یاد خدا آرام می گیرد مصداق همین جمله است".

وی اضافه کرد: دین باعث آرامش، امید به آینده و پایبندی انسان به تعهدات فردی و اجتماعی می شود.

وی گفت: از دیگر تأثیرات دین بر انسان این است که افراد مومن در انجام کارهای خیر و امور عام المنفعه همیشه دارای آرامش خاطر، عشق و علاقه هستند، زیرا این اعمال را به خاطر قرب الی الله انجام می دهند نه چیز دیگر.

حجت الاسلام پورامینی در خاتمه افزود: تأثیر مستقیم مذهب در زندگی زناشویی، امید به آینده، غلبه بر استرس های زندگی، نداشتن ترس از مرگ قابل انکار نیست.

پایان پیام/

منبع: http://www.shabestan.ir/newsdetail.asp?newsid=86061317373660&code

86/6/13
5:13 عصر

فرهنگ کتابخوانی

بدست دست نوشت در دسته

 

فرهنگ کتابخوانی

اول : نگاه

TinyPic image

دوم: گزینش

TinyPic image

 

TinyPic image

 فرهنگ کتابخوانی را باید از کودکی نهادینه کرد.

این هم یک خبر برای کتابخوانان:

عمره مفرده جایزه مسابقه کتابخوانی

مسابقه کتابخوانی "از کعبه تا محراب" با همکاری مدیریت امور کتابخانه های عمومی استان خراسان رضوی برگزار می شود.

به گزارش خبرنگار مهر، این مسابقه در بزرگداشت حضرت علی (ع) و در فاصله روزهای ولادت و شهادت امام اول شیعیان در سطح شهرها و روستاهای خراسان رضوی برگزار می شود. زمان ثبت نام و شرکت در آن نیز از 13 رجب تا 21 رمضان (6 مرداد تا 11 مهر) است.

مواد این مسایقه دو کتاب "صراط مستقیم" نوشته حجت الاسلام سیدجواد بهشتی و "سوره حجرات" حجت الاسلام قرائتی است که شرکت کنندگان در دو گروه به سوالات این مسابقه پاسخ می دهند؛ گروه سنی زیر 20 سال تعداد 40 سوال از کتاب صراط مستقیم و گروه سنی بالای 20 سال به 63 سوال از کتاب سوره حجرات پاسخ می دهند. 

برگزارکننده این مسابقه مدیریت امور کتابخانه های عمومی خراسان رضوی است که در این کار از همکاری 11 اداره و ارگان دیگر از قبیل استانداری، فرمانداری، ستاد اقامه نماز، دارالقرآن کریم، اداره تبلیغات اسلامی، معاونت فرهنگی شهرداری مشهد، اداره کل تربیت بدنی، صدا و سیما، اداره کل ارشاد و بانک های تجارت و ملی و ملت بهره می برد.

به 15 تا 20 نفر از برندگان مسابقه جوایز نفیسی مانند سفر به حج عمره، سوریه و زیارت عتبات عالیات و نیز سکه های تمام، نیم و ربع بهار آزادی اهدا می شود.


86/5/21
9:23 عصر

عظیم‌ ترین‌ نعمت‌ الهی بر مردم ایران

بدست دست نوشت در دسته

    سید حسن نصرالله:
وجود مبارک‌ رهبری حکیم ، عظیم‌ ترین‌ نعمت‌ الهی بر مردم ایران

 

 شبکه اول سیما گفتگوی یک ساعته بیژن نوباوه با سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان را پخش کرد.

 

به گزارش خبرنگار رجانیوز، در این گفتگو که چند روز پیش در بیروت ضبط شده بود، سید حسن نصرالله در فضایی متفاوت با دیگر سخنرانی ها و مصاحبه هایش به بیان بخشی از درونیاتش درباره انقلاب اسلامی ، امام خمینی، آیت الله خامنه ای و مردم ایران پرداخت.

 

نصراله در ابتدای این گفتگو در پاسخ به این سوال که، شواهد نشان می دهد که اکثر قدرت های استکباری تصمیم گرفته بودند که شما نباشید، اما شما هستید، چه اتفاقی افتاد که امروز شما پابرجا هستید؟ ‌اظهار داشت: ظالمان‌ و طاغوتیان‌ خواستند که‌ ما نباشیم،‌ اما اراده‌ الهی‌ بر آن‌ تعلق‌ گرفت‌ که‌ ما بمانیم‌ و این‌ خواست‌ خداست‌ که‌ بر عالم‌ هستی‌ حاکم‌ است‌ و در نهایت‌ نتایج‌ همان گونه‌ شد که‌ می‌ بینیم‌ و به‌ هر حال‌ این‌ دستاوردها به‌ برکت‌ خداوند تبارک‌ و تعالی‌ تحقق‌ یافت‌ که‌ بندگان‌ مومن‌ و مجاهد خود را کمک‌ و یاری‌ و هدایت‌ کرد و این‌ پیروزی‌ تاریخی‌ را برایشان‌ محقق‌ ساخت‌‌.

 دبیر کل حزب الله لبنان هم چنین در پاسخ به سوال جالب اما غیرمتعارف نوباوه مبنی بر این  که چرا با نیروهای مقاومت حداقل به مدت 30 شب هر شب جوشن صغیر می خواندید ، با خنده ای کوتاه گفت:

 در حقیقت‌ من‌ تنها واسطه‌ انتقال‌ این‌ توصیه‌ بودم‌ و این‌ توصیه‌ در واقع از جمله‌ رهنمودهای‌ امام خامنه‌ ای‌ (دام‌ ظله‌ الشریف)‌ بود.‌ در طول‌ مراحل‌ مقاومت‌ و جهاد در لبنان‌ خدمت‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌ (دام‌ ظله‌ الشریف‌) می‌ رسیدیم‌ و ایشان‌ همواره‌ بر این‌ روابط معنوی‌ با خداوند سبحان‌ و توکل‌ به‌ خدا و ارتباط با خدا و انس‌ با قرآن‌ و دعا تاکید می‌ کردند‌. در روزهای‌ نخست‌ جنگ‌ نیز از جمله‌ رهنمودهای‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌ در آن‌ مرحله‌ در کنار یک سری‌ بیانیه‌ هایی‌ که‌ صادر کردند توصیه‌ به‌ توکل‌ به‌ خدا و اطمینان‌ به‌ خداوند تبارک‌ و تعالی‌ و دعا بود و به ویژه‌ از جمله‌ توصیه‌ های‌ ایشان‌ قرائت‌ دعای‌ جوشن‌ صغیر بود.‌ قرائت‌ دعای‌ جوشن‌ صغیر در لبنان‌ پیش‌ از این‌ زیاد معمول‌ نبود و مردم‌ بیشتر با دعای‌ جوشن‌ کبیر آشنا بودند که‌ در شبهای‌ قدر ماه‌ مبارک‌ رمضان‌ قرائت‌ می‌ شود از این‌ رو جوشن‌ صغیر برای‌ مردم‌ تازگی‌ داشت‌ ما ‌ پیش‌ از این‌ توصیه‌ از محتوای‌ عمیق‌ و مفاهیم‌ بلند این‌ دعا غافل‌ بودیم‌ که‌ کاملا با وضعی‌ که‌ در آن‌ شرایط جنگ‌ به سر می‌ بردیم‌ تناسب‌ داشت.‌‌ من‌ این‌ توصیه‌ را به‌ مردم‌ و رزمندگان‌ منتقل‌ و بر ضرورت‌ قرائت‌ این‌ دعا تاکید کردم‌ و در حقیقت‌ این‌ دعا برکتهای‌ زیادی‌ در تقویت‌ روحیه رزمندگان‌ و نزول‌ برکت‌ و رحمتهای‌ الهی‌ داشت‌ و این‌ امر از برکات‌ رهنمودهای‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌ (دام‌ ظله‌ الشریف‌) بود.‌

 نصر الله در ادامه این گفتگو آنچه در لبنان اتفاق می افتد را نتیجه طبیعی انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 1979 برشمرد و گفت: آنچه‌ در لبنان‌ اتفاق‌ افتاد فرهنگ‌ متفاوتی‌ را مطرح‌ کرده‌ و می‌ کند و البته‌ برکت‌ های‌ این‌ فرهنگ‌ پیش‌ از شکل‌ گیری‌ جریان‌ مقاومت‌ در لبنان‌ آغاز شد و به‌ اعتقاد من‌ تاثیر نخست‌ واساسی‌ وبزرگ‌ ناشی‌ از نهضت‌ امام‌ خمینی‌ ‌ (قدس‌ سره‌ الشریف)‌ ‌ وانقلاب‌ اسلامی‌ مبارک‌ ایران‌ و پیروزی‌ آن‌ در سال‌ ‌1979‌ میلادی‌ بود. ‌این‌ فرهنگ‌ جدید می‌ گوید ما می‌ توانیم‌ روی‌ پاهایمان‌ با یستیم‌، می‌ توانیم‌ مقاومت‌ و ایستادگی‌ کنیم‌ و می‌ توانیم‌ معادلات‌ را تغییر دهیم‌ و در نهایت‌ می‌ توانیم‌ پیروز شویم‌.

 اما متفاوت ترین بخش سخنان سید حسن نصرالله زمانی بود که بیژن نوباوه به دبیرکل حزب الله لبنان گفت: آقای نصرالله، من می خواهم از مردم ایران تعریف کنم ،‌مردم ایران مردم خوبی هستند و انسانهای مبارز را خیلی دوست دارند و طی 27 سال انقلاب هم این را نشان دادند، جنابعالی ،حزب الله ومبارزه تان را خیلی دوست دارند، برای مردم ایران هم حرفی دارید بزنید؟

 پاسخ سید حسن نصر الله به شرح بود: پیش‌ از هرچیز من‌ وظیفه‌ خود می‌ دانم‌ در سالگرد این‌ پیروزی‌ از همه‌ براداران‌ و خواهرانم‌ در ایران‌ تشکر کنم.‌ ‌ نخست‌ از مولایمان‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌ ‌(دام‌ ظله‌ الشریف)‌‌ و از رئیس‌ محترم‌ جمهوری‌ دکتر احمدی‌ نژاد،‌ از دولت‌ و مسئولان‌ و همه‌ نهادها و عموم‌ ملت‌ ایران‌ تشکر کنم‌. به‌ علت‌ شرایطی‌ که‌ از زمان‌ جنگ‌ اخیر تاکنون‌ در آن‌ به سر می‌ بریم‌ این‌ فرصت‌ برایم‌ پیش‌ نیامد که‌ من‌ به‌ ایران‌ بروم‌ و در آنجا سخنرانی‌ یا با مسئولان‌ و ملت‌ ایران‌ دیدار و از آنان‌ به طورمستقیم‌ و آشکارا تشکر کنم‌، اما با استفاده‌ از فرصت‌ این‌ مصاحبه‌ به‌ نیابت‌ از خود و حزب‌ الله‌ و مقاومت‌ اسلامی‌ و همه‌ مردم‌ لبنان‌ بالاترین‌ مراتب‌ سپاس‌ و تقدیر را از مقام‌ معظم‌ رهبری‌ و مسئولان‌ و ملت‌ ایران‌ به جا ‌ می‌ آورم‌ و به خاطر هر آنچه‌ به‌ لبنان‌ نه‌ تنها درحال‌ حاضر یا در جنگ‌ اخیر، بلکه‌ از آغاز و از بدو تاسیس‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ تقدیم‌ کردند تشکر می‌ کنم‌. ‌

 از نعمت‌ های‌ خداوند تبارک‌ و تعالی‌ به‌ ما آن‌ است‌ که‌ موضع جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ در منطقه‌ قدرتمند، روشن‌ و از آغاز یکی‌ بوده‌ است‌ و موضعی‌ اصولی،‌ ‌ ثابت‌، ‌ عقیدتی‌ و مبتنی‌ بر معیارهای‌ اخلاقی‌ بوده‌ و هست‌ و به رغم‌ شرایط دشواری‌ که‌ ایران‌ با آن‌ رو به رو بوده‌ و همچنان‌ در برخی‌ مراحل‌ با آن‌ رو به روست‌ این‌ موضع تغییر نکرده‌ است‌.‌ مسئولان‌ و برادران‌ در ایران‌ به رغم‌ این‌ دشواریها همواره‌ در کنار ما بوده‌ اند و از تقدیم‌ هیچ گونه‌ کمک‌ انسانی‌ و سیاسی‌ به‌ لبنان‌ دریغ نکرده‌ اند و جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ باید به‌ همین‌ دلیل‌ مورد سپاس‌ و تقدیر قرار گیرد، ‌ البته‌ برخی‌ برای‌ محکوم‌ کردن‌ جمهوری‌ اسلامی‌ تلاش‌ می‌ کنند تنها به‌ این‌ دلیل‌ که‌ از ملتی‌ مظلوم‌ و مستضعف‌ مانند ملت‌ لبنان‌ و ملت‌ فلسطین‌ حمایت‌ می‌ کند.

 درجنگ‌ اخیر ‌ برادران‌ درایران‌ ما را همراهی‌ کردند و با تمام‌ قدرت‌ درکنار ما بودند. ‌ ملت‌ ایران‌ هرکاری‌ از دستش‌ بر می‌ آمد انجام‌ داد، ‌ از تظاهراتها گرفته‌ تا مجالس‌ دعا و حمایتهای‌ مختلف‌ و ما به طور مستمر از این‌ حمایتها آگاهی‌ می‌ یافتیم‌ و در رسانه‌ های‌ همگانی‌ هم‌ انعکاس‌ داشت.‌

 ‌برادران‌ ما در تهران‌ اخبار مربوط به‌ این‌ مسئله‌ را به‌ ما اطلاع‌ می‌ دادند و می‌ دانید که‌ ما درتهران‌ دفتر داریم‌. یک سری‌ از دانشجویان‌ لبنانی‌ در ایران‌ مشغول‌ به‌ تحصیلند و شماری‌ از برادران‌ طلبه‌ ما در حوزه‌ علمیه‌ قم‌ هستند و اینها در روزهای‌ جنگ‌ احساسات‌ آکنده‌ از محبت‌ و حمایت‌ و تایید ملت‌ ایران‌ از مقاومت‌ را به‌ ما منتقل‌ می‌ کردند و حتی‌ پس‌ از پایان‌ جنگ،‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ از نخستین‌ کشورها و دولتهایی‌ بود که‌ به‌ کمک‌ لبنان‌ شتافت‌ تا به‌ لبنانیها برای‌ بازسازی‌ خانه‌ ها و مغازه‌ ها و پلها و جاده‌ ها و مساجد و مدارس‌ کمک‌ کند و این‌ کمکها ادامه‌ دارد.

 به‌ هرحال‌ زبان‌ من‌ در حقیقت‌ از تشکر یا بیان‌ سپاس‌ ما و برادران‌ و خواهرانمان‌ در لبنان‌ از این‌ جمهوری‌ مبارک‌ ناتوان‌ است‌، چه‌ تشکر از مقام‌ معظم‌ رهبری‌ (دام‌ ظله‌ الشریف)‌ یا از مسئولان‌ وملت‌ شریف‌ ایران، همه‌ ملت‌ ایران‌ از همه‌ جریانها و قشرها و گروهها،‌ و البته‌ این‌ امید ماست‌ و آنها می‌ دانند که‌ در مقابل‌ نیز محبت‌ و دوستی‌ آنها در قلبهای‌ ما و لبنانیها جا دارد و حجم‌ این‌ محبت‌ بسیار بزرگ‌ است‌. ‌ همچنین‌ آنچه‌ ما را جمع می‌ کند همانا محبت‌ و اراده‌ وخواست‌ الهی‌ است.‌ ‌

 دوست‌ داشتم‌ این‌ چند کلمه‌ را خطاب‌ به‌ ملت‌ شریف‌ ایران‌ بگویم‌ و همچنین‌ می‌ خواهم‌ مطلب‌ دیگری‌ را به‌ آنان‌ بگویم‌ که‌ البته‌ می‌ دانند و درک‌ می‌ کنند اما از باب‌ تاکید می‌ گویم‌ که‌ عظمت‌ نعمت‌ الهی‌ را که‌ خداوند تبارک‌ و تعالی‌ به‌ آنان‌ ارزانی‌ کرده‌ است‌ بدانند؛ ‌ نعمت‌ وجود این‌ نظام‌ مقدس،‌ ‌ نعمت‌ وحدت‌ جمهوری‌ اسلامی‌، ‌ قدرت‌ و صلابت‌ آن‌ و جایگاه‌ این‌ جمهوری‌ نزد ملتهای‌ جهان‌. ‌ درجهان‌ امروز که‌ امپراتوری‌ طغیانگر و زورگویی‌ مانند ‌ امریکا بر آن‌ سیطره‌ دارد دشوار است‌ که‌ کشوری‌ مستقل‌، ‌ عزیز و توانمند مانند جمهوری‌ اسلامی‌ ایران بیابی‌ که‌ تصمیمهایش‌ را خود می‌ گیرد و سرنوشتش‌ را خود تعیین‌ می‌ کند؛ و جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ از نمونه‌ های‌ نادر در جهان‌ به شمار می‌ رود. پس‌ ملت‌ ایران‌ باید متوجه‌ این‌ نعمت‌ باشند و آن‌ را حفظ کنند. ‌

 سخن‌ آخر من‌ این‌ است‌ که‌ ما درلبنان‌ این‌ نعمت‌ را احساس‌ و درک‌ می‌ کنیم‌ و مردم‌ ایران‌ نیز به خوبی‌ این‌ نعمت‌ را درک‌ می‌ کنند اما من‌ هم‌ به‌ عنوان‌ یک‌ لبنانی‌ می‌ گویم‌ که‌ از عظیم‌ ترین‌ نعمتهای‌ الهی‌ در کنار این‌ نظام‌، همانا وجود مبارک‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌ (دام‌ ظله‌ الشریف)‌ است؛ این‌ رهبر بزرگ‌ و حکیم‌ و مورد عنایت‌ و تایید الهی.‌ و من‌ این‌ سخن‌ را از روی‌ تجربه‌ می‌ گویم‌ و نه‌ از روی‌ تعارف‌، ‌ ارزش‌ و نعمت‌ وجود این‌ رهبر بزرگ‌ را بدانند و از وجود این‌ نعمت‌ استفاده‌ کنند و به خاطر این‌ نعمت‌ از خداوند تبارک‌ وتعالی‌ تشکر و آن‌ را حفظ کنند و ان شاء ‌الله‌ از این‌ وجود مبارک‌ بهره‌ ببرند و من‌ می‌ خواهم‌ به‌ آنها تاکید کنم‌ که‌ دشواریها و خطرها هرچه‌ باشد و تهدیدهایی‌ که‌ امریکا و صهیونیستها برضد کشورها وامت‌ ما مطرح‌ می‌ کنند هرچه‌ باشد، ما از ملت‌ ایران‌ آموخته‌ ایم‌ که‌ به‌ پیروزی‌ ایمان‌ داشته‌ باشیم‌ و می‌ خواهیم‌ آنچه‌ را از ملت‌ ایران‌ آموخته‌ ایم‌ یادآوری‌ کنیم‌ که‌ باید یقین‌ داشته‌ باشند که‌ پیروزی‌ ان شاء‌ الله‌ یار مومنان‌ و مجاهدان‌ و مظلومان‌ خواهد بود.

من‌ به‌ یاد می‌ آورم‌ که‌ درسال‌ ‌1982‌ درلبنان‌ یکصد هزار سرباز اسرائیلی‌ وهزاران‌ تانک‌ اسرائیلی‌ وجود داشت‌ و تعداد نیروهای‌ مقاومت‌ و مجاهد بسیار کم‌ بود. ‌آن‌ زمان‌ هیئتی‌ از ما برای‌ کسب‌ برکت‌ و تایید خدمت‌ حضرت‌ امام‌ خمینی‌ (قدس‌ سره‌ الشریف‌) شرفیاب‌ شد تا از رهنمودهای‌ ایشان‌ بهره‌ مند شویم‌ و ایشان‌ در آن‌ روز می‌ دانستند‌ که‌ ما گروهی‌ اندک‌ و مستضعف‌ هستیم‌ و حجم‌ دشمنی‌ را که‌ با آن‌ می‌ جنگیدیم‌ می‌ دانستند‌ اما به‌ ما گفتند به‌ تکلیفتان‌ عمل‌ کنید. ‌به‌ خدا توکل‌ کنید، در انتظار کمک‌ هیچ‌ کس‌ نباشید و من‌ می‌ بینم‌ و می‌ دانم‌ که‌ پیروزی‌ بر پیشانیهای‌ شما نقش‌ بسته‌ است‌. ‌امام‌ خمینی‌ در سال‌ ‌1982‌ از پیروزیهایی‌ با ما سخن‌ گفت‌ که‌ مقاومت‌ ما تحقق‌ خواهد بخشید، حال‌ آنکه‌ ما تعداد اندک‌ با امکانات‌ محدود بودیم‌ اما هرآنچه‌ امام‌ خمینی‌ به‌ ما گفتند‌ در سالهای‌ جهاد و مقاومت‌ تحقق‌ یافت‌ و امروز نیز ما وارد این‌ مرحله‌ یعنی‌ مرحله‌ پیروزیها شده ایم‌ و ان شاء‌ الله‌ با ایمان‌ و اراده‌ و یقین‌ و وحدت‌ و وجود رهبری‌ شجاع‌ و حکیم‌ و مورد تایید خداوند سبحانه‌ وتعالی‌ ما ان شاء‌ الله‌ با هیچ‌ شکستی‌ رو به رو نخواهیم‌ شد.

منبع: http://www.rajanews.com/News/?13771

<   <<   36   37   38   39      >