سفارش تبلیغ
صبا ویژن

91/10/30
3:0 عصر

کتاب خورشید کربلا

بدست دست نوشت در دسته گفتگو

   http://ups.night-skin.com/up-91-10/1%D9%82%D8%AB%D9%82.bmp

نویسنده کتاب «خورشید کربلا»:

معرفی جایگاه امام حسین(ع) برگرفته از اسناد تاریخی و معتبر اهل سنت

30 دی 1391 ساعت 12:32

خبرنگار : سارا سرخانزاده

نویسنده کتاب «خورشید کربلا، سیمای امام حسین(ع) و نهضت حسینی در منابع اهل سنت» گفت: مخاطبان این نوشتار تنها فرهیختگان استان قم نیستند، بلکه مسلمانان و فرهیختگان جهان اسلام‌اند، زیرا محتوای کتاب «خورشید کربلا» برگرفته از اسناد تاریخی و معتبر اهل سنت است.-


حجت الاسلام والمسلمین محمدامین پورامینی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، اظهار کرد: محتوای این کتاب با تکیه بر منابع روایی و تاریخی اهل سنت نگارش یافته و با بیانی روشن، مرزبندی‌ها را مشخص کرده است و می‌کوشد تا شناخت کاملی را از شخصیت دینی و اجتماعی امام حسین(ع) به مخاطبان خود ارایه دهد.

وی با بیان این‌که مخاطبان کتاب «خورشید کربلا، سیمای امام حسین(ع) و نهضت حسینی در منابع اهل سنت» دانش‌آموزان، دانشجویان، قشر فرهیخته و علاقه‌مند به سیدالشهدا(ع)اند، ادامه داد: متن این کتاب با بحث و بررسی سیاست‌های اجرایی دشمنان اهل‌بیت(ع) آغاز می‌شود و در ادامه به احترام اهل سنت نسبت به امام حسین(ع) می‌رسد و به ارایه نمونه‌ می‌پردازد. البته مبحث اصلی کتاب درباره تبیین جایگاه امام حسین(ع) در منابع اهل سنت است و برای بررسی این موضوع به مهم‌ترین منابع اهل سنت مانند صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابن ماجه، سنن ترمذی، مستدرک حاکم نیشابوری، معجم طبرانی و مسند ابویعلی توجه شده است.

نویسنده کتاب «المروی من کتاب علی(ع)» گفت: کتاب «خورشید کربلا» با هدف تشریح دفاع از امام حسین(ع)، دفاع از پیامبر(ص) و این‌که جنگ با امام(ع) جنگ با رسول خداست، به رشته تحریر درآمده است و در این بیان مرزبندی‌ها معلوم خواهد شد که اگر کسی با امام حسین(ع) باشد، پیرو پیغمبر(ص) هم است.

حجت‌الاسلام والمسلمین پورامینی عنوان کرد: این اثر با نگاهی تقریبی سعی می‌کند سالار شهیدان(ع) را به عنوان شخصیتی معرفی کند که مورد اتفاق همه مسلمانان است. مخاطبان با این توصیف درمی‌یابند که عزاداری امام حسین(ع) دیگر نمی‌بایست مختص شیعه باشد، بلکه متعلق به همه مسلمانان و بلکه جهان بشری است.

وی افزود: همچنین مبحث مقتل‌نگاری از  بخش‌های کتاب «خورشید کربلا» به شمار می‌آید. در این اثر به مسایلی درباره یزید نیز در واقعه کربلا توجه شده است، زیرا پس از رخداد غم‌انگیز عاشورا، برخی از طرفداران یزید سعی کردند از او سلب مسوولیت کنند. در این اثر به نقش امام زین‌العابدین(ع) پس از واقعه عاشورا هم توجه شده است که ایشان(ع) با بیان خود چگونه دشمنان را خلع سلاح کردند.

نویسنده کتاب «خورشید کربلا» درباره کتاب دیگر خود بیان کرد: اکنون کتابی را با موضوع اثبات و معرفی جایگاه حضرت زهرا(س) با کمک منابع شیعه و اهل سنت در دست نگارش دارم. 

نخستین چاپ کتاب «خورشید کربلا، سیمای امام حسین(ع) و نهضت حسینی در منابع اهل سنت» با شمارگان دو هزار نسخه،‌ 168 صفحه و به بهای 45 هزار ریال از سوی مرکز تخصصی تربیت محقق مذاهب اسلامی قم،مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) منتشر شده است.


کد مطلب: 159519

آدرس مطلب: http://www.ibna.ir/vdchzwnzw23nmmd.tft2.html

خبرگزاری کتاب ایران (IBNA)

91/10/17
11:46 صبح

مرزبندی بین اسلام حقیقی واسلام نبوی

بدست دست نوشت در دسته گفتگو

کد خبر : 213187 16 : 45  - 1391/10/13 سرویس : قرآن و معارف

ا قیام سیدالشهدا توانست غنای فکری مسلمانان را تکمیل کند ا

با توجه به ملاحظات زمانی و مکانی با بهره‌گیری از رهبری صحیح اسلامی می‌توان در پی اجرای عدل اسلامی بود و البته باید ابتدا اصل حق و باطل را شناخته شود تا دچار شخصیت زدگی نشویم، کاری که امام حسین(ع) انجام دادند.


امام حسین (ع) در خلال حرکت از مدینه تا کوفه صحبت‌های زیادی دارند که در لابه‌لای آن می‌توانیم کلیدواژه‌هایی از اهداف نهضتش بیابیم.

گفتگوی شبستان با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدامین پور امینی رادر این رابطه در ادامه می خوانید:
• نهضت سیدالشهدا (ع) چه آثار و نتایجی برای مسلمانان ارمغان آورد؟
این نهضت یا قیام آثار زیادی دارد که از آن جمله می توان توجه به امر به معروف و نهی از منکر، ایجاد اصلاح در امت پیغمبر، برخورد با ظالمان و ستم‌گران، عدم صلاحیت حاکمان فاسد و پلید مانند(یزید) را برشمرد که حضرت در‌باره جکومت یزید فرموده‌اند "باید فاتحه اسلام را خواند اگر امت مبتلا به حاکمی مانند یزید شود"؛
اگر بخواهیم روی یک نکته تکیه کنیم و آن را به عنوان علت اصلی نهضت امام حسین (ع) بیان کنیم ایجاد مرزبندی بین اسلام حقیقی و اسلام اموی است. آنگاه می‌بینیم مانند جریان انحرافی که بعد از فوت رسول الله(ص) پیدا شدند و به گونه ای بسترسازی شد که کم کم معاویه ویزید به حکومت رسیدند و زاویه رفته رفته بیشتر و بیشتر ‌شد.

بعد از 50 سال کار به جایی رسید که مسایلی در حکومت معاویه و یزید دیده می شد که اصلا در سیره خلفای قبلی دیده نمی‌شد لذا اینجا لازم بود یک مرز بندی ایجاد وعلنی شود چون خیلی از مسلمانان آن زمان فرق مسایل را نمی‌دانستند و دایره جغرافیایی امت اسلامی نیز خیلی پهناور شده بودو خیلی از افراد تازه چشم باز کرده بودند واز اسلام نیز جز اسلام حاکمان واسلام اموی نمی دانستند وحقیقت اسلام ناب محمدی را نمی‌شناختند.

تفکیک اسلام حقیقی از اسلام اموی کار بسیار سختی بود و شدیدا نیاز به آن احساس می‌شد و باید برای آن خون ریخته می‌شد و امام حسین (ع) این شجاعت را از خود به خرج داد تا این مرزبندی ایجاد شود که این از مهم‌ترین آثار نهضت ایشان بود و وقتی مرزبندی می‌شود وظایف و مسئولیت‌ها مشخص می‌شود، در زیارت نامه اربعین آن حضرت می خوانیم که آن حضرت خون دل خود را داد تا مردم از نادانی وسرگردانی ناشی از گمراهی نجات یابند (وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة وحیرة الضلالة).

شیعیان اهل بیت در فروع دین دو عنصر به نام تولی و تبری دارند که مرزبندی‌هایی را بین مسلمانان انجام می‌دهند. در مقام تولی که دوستی دوستداران خدا است و فراگیرست و در تبری ایجاد یک مرز‌بندی است و در زیارت عاشورا مرزبندی‌ها مشخص می‌شود و ما باید دقت کنیم وقتی می‌گوییم مرزبندی منظورمان ایجاد اختلاف بین مسلمانان نیست. از ظالمان و ظلم آنها باید بیزاری جست که این امر یکی از نکاتی است که در زیارت عاشورا و دیگر ادعیه نیز به چشم می‌خورد و اگر این کار را نکنیم باید فاتحه اسلام را بخوانیم، چون در غیر اینصورت تمام آن جنایات را به نام مکتب بخورد مردم می دهند.
این نکته بسیار مهمی است که ما باید مرزبندی فکری و عقیدتی خودمان را داشته باشیم و بدانیم اختلاف در مبانی و دیدگاه وجود دارد اما از یک طرف ما بحث وحدت را نیز داریم، این چطور می‌شود که ما هم مرزبندی داشته باشیم و هم وحدت را رعایت کنیم؟
رعایت این دو مسئله باعث به وجود آمدن تناقض نمی‌شود و مسلمانان باید این شرایط را به خوبی درک کنند، ما در بحث وحدت تکیه بر مشترکات می‌کنیم و در عرصه‌های سیاسی، بین‌المللی، فرهنگی و اقتصادی وحدت قابل تحقق است اما در شکل‌گیری بنیه اعتقادی است که باید مرزبندی‌ها مشخص ‌شود و این است که اسلام واقعی و ناب از پیامبر و سیره معصومین گرفته شد و نه آن اسلامی که با زور حاکمان ستمگر بر مردم تحمیل شد وگرفتاریهای فراوان وخونریزی وخشونت در بین امت پدید آورد ومردم را به گرفتاری وسردرگمی مبتلا ساخت، اینها باید از هم جدا شوند. عدم افتراق این دو امر (اسلام نبوی با اسلام اموی) باعث اختلال و سردرگمی در برخی افراد می‌شود.
در نهضت امام حسین (ع) این مرزبندی فکری و عقیدتی ایجاد شد که تبیین آن بعدها توسط امام باقر (ع) وامام صادق(ع) فراهم شد و این پشتوانه فکری توانست غنای فکری مسلمانان را تکمیل کند.
با کار مهم امام حسین (ع) به این نتیجه می‌رسیم که ظلم و جنایات بنی‌امیه و بنی‌عباس و دیگر حاکمان ستم‌گر که انجام ‌دادند و حتی در آینده به طرفداران ایشان انجام می دهند دیگر اسم اسلام نوشته نمی‌شود بلکه این ظلم‌ها به نام آن اشخاص وآن جریان ثبت می‌شود، چون امام حسین(ع) با تقدیم خون پاک خود وعزیزترین عزیزانش وبهترین یارانش راه دیگری پیمود وخط بطلان بر روش ومنش ستمگران کشید.
• چگونه می‌توانیم آثار این نهضت را در جامعه تسری دهیم؟
وقتی حضرت خونش را تقدیم کرد و راه نجات را به بشریت آموخت این همان مفاد نهضت امام حسین (ع) است که با توجه به ملاحظات زمانی و مکانی با بهره‌گیری از رهبری صحیح اسلامی می‌توان در پی اجرای عدل اسلامی بود و البته باید ابتدا اصل حق و باطل را شناخته شود تا دچار شخصیت زدگی نشویم.

انسان با شناخت این حوادث عمیق تاریخی می‌تواند در برابر اتفاقاتی که می‌افتد شناخت وتصمیم‌گیری صحیح و بجا داشته باشد وامکان موضع گیری درست و تصمیم‌گیری در شرایط خاص اجتماعی و سیاسی برایش فراهم می شود، در زمان فتنه‌ها تشخیص مشکل می شود که با توجه به این اصل تشخیص حق از باطل برای او میسر می گردد و از این جهت برای همه دوره‌های زمانی قابل تسری است.

• فرق نهضت با انقلاب و قیام چیست؟
نهضت و قیام در واقع یکی است و نظر در واقع به مرحله آغازین حرکت دارند ، قیام و نهضت که مدت‌ها هم ممکن است طول بکشد، مرحله تکاپو وجنبش وحرکت را می گویند، حال اگر نهضت و قیام به نتیجه برسند باعث ایجاد دگرگونی شده و از آن به عنوان انقلاب تعبیر می‌شود، البته این انقلاب هم به معنای ایستایی نیست و خود پویایی و حرکت خاص خود را دارد ولی خوب از مرحله جوشش به یک مرحله استقرار می‌رسد که باید دقت کنیم و مواظب آفتها وآسیب‌هایش باشیم.
• قیام و نهضت را با توجه به حرکت امام حسین (ع) توضیح دهید؟
در نهضت امام حسین (ع) اگر ما نسبت به آغاز حرکت امام حسین (ع) در سال 61 نگاه کنیم در اینجا تعبیر به قیام می‌شود، آن نهضت و قیامی است که خیلی عمیق و فراگیر است و آن نهضت هنوز هم ادامه دارد. اگر کسی بخواهد بگوید من به سرانجام‌اش می‌نگرم تأثیر فراگیر آن در سطح مردم و جهانی و فرهنگ‌ها را داشته باشد از آن تعبیر به انقلاب می‌کند اما نهضت امام حسین (ع) که اصل جوشش و خروش حضرت بود به قدری موج‌آفرین بود که هنوز به حرکت‌سازی‌اش ادامه می‌دهد و خیلی از حرکت‌ها، نظام‌ها و قیام‌ها و انقلاب‌ها در واقع از این نهضت امام حسین الهام گرفته بودند، ووقتی آن نهضت به انقلاب منتهی می شود که فرزندش حضرت مهدی (عج) سکان دار اداره بشر در سطح جهان گردد وحکومت جهانی صالحان تشکیل دهد، بنابر این به نظر می رسد هنوز در دوره نهضت حسینی بسر می بریم.
 

پایان پیام/

 http://shabestan.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&Id=213187&Mode=


91/1/16
1:31 عصر

برای نخستین بار «المروی من کتاب علی(ع)» به بازار کتاب میآید

بدست دست نوشت در دسته آثار قلمی، گفتگو

برای نخستین بار «المروی من کتاب علی(ع)» به بازار کتاب می‌آید

15 فروردین 1391 ساعت:11:20

خبرنگار : اکرم امینی

حجت‌الاسلام پورامینی از نگارش کتابی با عنوان «المروی من کتاب علی(ع)» خبر داد. این کتاب، نخستین کتاب جامع درباره «کتاب علی(ع)» است. «کتاب علی(ع)» شامل بیاناتی است که پیامبر اسلام(ص) املا کرده و حضرت علی(ع) نوشته‌اند. این کتاب را نخستین کتاب تالیفی تاریخ اسلام دانسته‌اند.-


حجت‌الاسلام محمد امین پورامینی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، این کتاب را تدوین آنچه در طول تاریخ اسلام از «کتاب علی(ع)» نقل شده است، دانست و اظهار کرد: «کتاب علی(ع)» مجموعه‌ مطالبی است که رسول اکرم(ص) بر حضرت علی(ع) املا کرده و توسط امیرالمومنین(ع) به رشته تحریر درآمده است.

پورامینی با اشاره به این‌که «در زمان گذشته کتاب‌ را روی پوست می‌نوشتند و سپس پوست‌ها را به هم می‌دوختند»، کتاب علی(ع) را کتابی حجیم عنوان کرد و افزود: در روایات طول این کتاب را 70 ذراع (حدود 35 متر) دانسته‌اند.

وی در بیان اهمیت «کتاب علی(ع)» گفت: این کتاب جایگاه رفیعی نزد اهل بیت(ع) دارد، به طوری که برای آنان حکم مرجع و منبع را داشته است. همچنین «کتاب علی(ع)» را نخستین کتاب تالیف شده در تاریخ اسلام عنوان کرده‌اند.

پورامینی با بیان این‌که «قرار نبوده کتاب علی(ع) در اختیار مردم ـ به جز خواص ـ قرار بگیرد اما ائمه(ع) به مناسبت‌های مختلف، از این کتاب نقل می‌کرده‌اند» افزود: «کتاب علی(ع)» در طول تاریخ در اختیار ائمه اطهار(ع) بوده و بر اساس تحقیقات و شواهد متعدد روایی و تاریخی، استناد ائمه(ع) به این کتاب، تا زمان امام رضا(ع) ثابت شده است و از آن‌جا که جزو میراث‌های ائمه(ع) محسوب می‌شود، باید گفت که این کتاب در اختیار همه ائمه اطهار(ع) بوده و اکنون در اختیار امام زمان(عج) است.

این پژوهشگر در ادامه درباره کتاب تالیفی خود با عنوان «المروی من کتاب علی(ع)» گفت: در این کتاب که به زبان عربی نوشته شده، مطالبی که در طول تاریخ اسلام از سوی ائمه اطهار(ع) از «کتاب علی(ع)» نقل شده ـ یعنی آنچه از این کتاب به دست ما رسیده است ـ گردآوری و تدوین شده است.

وی اضافه کرد: کتاب‌های روایی و فقهی مهم و دست اول از جمله «بصایرالدرجات»، «من لایحضره‌الفقیه»، «کافی»، «تهذیب»، «استبصار» و «امالی صدوق» و همچنین در مرحله بعد؛ کتاب‌هایی مانند «بحار الانوار»، «وسائل الشیعه»، «مستدرک الوسائل»، «جامع احادیث الشیعة» از جمله منابع نگارش «المروی من کتاب علی(ع)» بوده‌اند.

پورامینی همچنین منابع اهل سنت مانند «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» و سایر کتاب‌های روایی و فقهی اهل تسنن را از دیگر منابع نگارش کتاب «المروی من کتاب علی(ع)» نام برد.

وی با اشاره به این که حدود دو سال زمان صرف نگارش کتاب «المروی من کتاب علی(ع)» شده است، افزود: برای نخستین بار است که چنین کتابی درباره «کتاب علی(ع)» نگاشته شده است. هرچند پیش از این، جزوات یا کتاب‌هایی درباره «کتاب علی(ع)» منتشر شده بودند اما جمع‌آوری و تدوین کتابی مشتمل بر همه روایات مربوط به آن، تاکنون و به این صورت انجام نگرفته است.

این استاد حوزه علمیه در بیان میزان جامعیت کتاب «المروی من کتاب علی(ع)» گفت: با بهره‌گیری از ابزار روز، تلاش شده تا تمام کتاب‌های شیعی و تمامی منابع اهل سنت درباره این موضوع بررسی شود که در این راستا 353 منبع شیعه و سنی شامل آثار فقهی، روایی و رجالی، به عنوان منبع در نگارش این کتاب مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

پورامینی درباره محتوای کتاب «المروی من کتاب علی(ع)» گفت: در مقدمه علاوه بر توضیح عنوان این کتاب، به طرح سوال و جواب‌هایی درباره «کتاب علی(ع)» پرداخته شده است. همچنین این کتاب شامل چهار فصل است که نخستین فصل آن با عنوان «کلیاتی درباره کتاب علی(ع)» در باب نخست، مطالبی درباره اصالت و چیستی «کتاب علی(ع)» ارایه و بیان می‌کند که «کتاب علی(ع)» شامل همه مطالب مورد نیاز انسان‌ها از آغاز تا پایان است و به همین دلیل آن را به «الجامعه» و «الشامله» تعبیر کرده‌اند. باب دوم این فصل نیز به بیان مستندات تاریخی درباره رابطه اهل بیت(ع) و «کتاب علی(ع)» می‌پردازد.

وی ادامه داد: در فصل دوم کتاب «المروی من کتاب علی(ع)» روایات غیر فقهی نقل شده از «کتاب علی(ع)» جمع‌آوری شده‌اند. این فصل ابتدا آیاتی از قرآن را ارایه می‌کند که در «کتاب علی(ع)» وجود دارند، توضیحاتی درباره آن‌ها داده شده یا به آن آیات استناد شده است و در ادامه آن، مطالب گسترده و متنوعی درباره وحی و پیامبران، امامت و ولایت، علم و عالمان، دعا، معارف اسلامی، اخلاق، همزیستی، بهداشت، حقوق و اخبار آینده ارایه شده است.

این پژوهشگر افزود: سومین فصل کتاب «المروی من کتاب علی(ع)» به تدوین روایات فقهی نقل شده از «کتاب علی(ع)» اختصاص دارد. این تدوین بر اساس باب‌های معروف کتاب‌های فقهی از طهارت تا دیات صورت گرفته است.

پورامینی درباره چهارمین فصل کتاب «المروی من کتاب علی(ع)» با عنوان «کتاب علی(ع) در آیینه کتاب‌های مسلمانان» گفت: این فصل نشان می‌دهد که «کتاب علی(ع)» تنها در کتاب شیعیان نیست، بلکه اهل سنت نیز به آن اشارات و ارجاعاتی داشته‌اند. اگرچه دسترسی و اشارات شیعه به این کتاب بیشتر بوده است، اما در مهم‌ترین کتاب‌های اهل سنت نیز استفاده‌ها و اشاراتی به «کتاب علی(ع)» وجود دارد و به همین دلیل آنان نمی‌توانند وجود آن را انکار کنند.

وی ادامه داد: نخستین باب این فصل، «کتاب علی(ع)» را در کتاب‌های فقهی، روایی و رجالی اهل سنت و فرقه‌های زیدیه و اباضیه بررسی می‌کند. باب دوم این فصل نیز به بیان استنادات فقهای شیعه به مرویات «کتاب علی(ع)» اختصاص دارد و استفاده‌ها و ارجاعات فقهای امامیه از ابتدا، یعنی از زمان شیخ طوسی تاکنون از این کتاب، در این فصل تدوین شده است. 

این استاد حوزه با اشاره به این‌که پیش از این دو طرح پژوهشی با عنوان «گردآوری مرویات کتاب علی(ع)» و «استناد اهل بیت(ع) به قرآن در فقه» را نزد آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی مطرح کرده است، درباره علت نگارش این کتاب افزود: این طرح‌ها با استقبال وی مواجه و پس از آن، انجام طرح نخست به عهده من گذارده شد و طرح دوم نیز توسط حجت‌الاسلام محمد جعفر طبسی در حال انجام و در مراحل پایانی است.

نویسنده کتاب «المروی من کتاب علی(ع)» یادآور شد: قرار است این کتاب تا اواخر فروردین یا اوایل اردیبهشت‌ماه سال جاری با شمارگان 1000 نسخه و در 548 صفحه از سوی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) قم منتشر ‌شود. امیدوارم بستر لازم برای ترجمه فارسی آن نیز فراهم شود.


کد مطلب: 133136

آدرس مطلب: http://www.ibna.ir/vdcexx8zpjh8xzi.b9bj.html


90/12/29
12:14 عصر

«نوروز» جلوه گر اخلاق اسلامی و سنت «صله رحم» است

بدست دست نوشت در دسته گفتگو

نسخه چاپی
فرهنگی - آئین و اندیشه
شماره : 13901228000341
90/12/29 - 10:06
نوروز و سنت اسلامی صله رحم-6
«نوروز» جلوه‌گر اخلاق اسلامی و سنت «صله رحم» است

خبرگزاری فارس: استاد حوزه علمیه،‌ «نوروز» را جلوه‌گر اخلاق اسلامی دانست و گفت: بر اساس آیات قرآن کریم کسانی که صله رحم را انجام می‌دهند در زمره اولوالاباب و صاحبان اندیشه شمرده می‌شوند.

حجت‌الاسلام والمسلمین «محمد امین پور امینی» استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم در گفت‌وگو با خبرنگار آیین و اندیشه فارس با اشاره به یکی از آثار عید نوروز مبنی بر دید و بازدید، اظهار داشت: نوروز، که در میان ایرانیان به عنوان یک عید و سنت ملی مرسوم شده زیبایی‌های خاص خود را دارد. یکی از مهم‌ترین جلوه‌های آن بحث دید و بازدید و صله رحم  و سرزدن به اقوام و خویشان است.

وی به بیان نوع برخورد اسلام با سنت‌های ملی پرداخت و گفت: دین اسلام در مواجهه با انواع سنت‌های رایج، ضمن تثبیت جنبه‌های مثبت، جنبه‌های منفی را مشخص ورد کردو خطوط قرمز آن را نیز مطرح کرده است. نوروز به استثنای یک سری از مسائل خرافی مانند چهارشنبه‌سوری یکی از این موارد به شمار می‌رود که  زیبایی‌های فراوانی درخود دارد.

این استاد حوزه علمیه قم عنوان کرد: هم‌زمانی بهار طبیعت با آغاز سال نو، همگامی با تکوین و آفریش الهی است که یادآور معاد، رستاخیز و زندگی نو و جدید است که پیوند عددی آن با هجرت حضرت رسول(ص) به عنوان سال هجری شمسی، پیوند اسلامی نوروز با باور دینی است. همه می‌دانند که امروزه کشورهای  اسلامی و عربی، یک سال قمری و یک سال شمسی میلادی دارند که سال میلادی آنها با حضرت مسیح پیوند خورده است، اما سال شمسی ما با هجرت پیامبر(ص) پیوند خورده یعنی در ایران هم تاریخ شمسی و هم تاریخ قمری ما با هجرت حضرت رسول اکرم(ص) پیوند دارد که این یک امتیاز به شمار می‌رود.

وی گفت: در واقع، صله رحم به معنای وصل شدن و رساندن خود به خویشاوندان و بستگان است که مقصود از آن ایجاد رابطه و حفظ آن و انجام رفت و آمد، دیدار با آنها و نیز کمک مالی به نیازمندان است. بنابراین مقصود از رحم، اقوام و بستگان است که در مرحله اول هرچه به انسان نزدیک‌تر باشند را دربر می‌گیرد و در مراحل بعد شامل تمام بستگان حتی با چند واسطه می‌شود.

*صله رحم مالی، مورد غفلت واقع شده است

حجت‌الاسلام پورامینی با بیان اینکه صله‌رحم در دو راستا می‌تواند محقق شود، گفت: یکی سرزدن و رفت و آمد به خانه اقوام و دیگری صله رحم مالی است که دیدار حضوری و مستقیم بهترین نوع آن به شمار می‌رود.

وی با اشاره به جایگاه صله رحم مالی افزود: با توجه به اهمیت دستگیری و کمک مالی به افراد نیازمند، این قسم از صله رحم مورد غفلت واقع شده است. چه بسا انسان اقوامی دارد که با مشکلات مالی مواجه هستند و باید متذکر شد که کمک مالی به خویشاوندان هم یکی از جلوه‌های صله‌رحم محسوب می‌شود، و می‌توان آن را در قالب کادو و هدیه به صورت آبرومندی انجام داد.

پژوهشگر حوزه علمیه قم در همین زمینه به بیان روایت مرحوم شیخ صدوق در جلد 4 کتاب «من لایحضره الفقیه» صفحه 16 پرداخت و عنوان کرد: از امام صادق(ع) روایت شده است که پیامبر(ص) در روایتی به امام علی(ع) فرمودند: «مَنْ مَش?ی اِلی? ذِیْ قِر?ابَةٍ بِنَفْسِهِ وَ م?الِهِ لَیَصِلَ رَحِمَهُ اَعْطا?ه اِللهْ عزوجل اَجْرَ مَأةِ شَهید وَ لَهُ بکُلّ خُطْوَة اَرْبَعونَ اَلْف حَسَنةٍ وَ محی عَنْهُ اَرْبُعون اَلْفَ سَیِئَةٍ و رفع لَهُ مِنَ الدَّرَج?اتِ مِثلَ ذ?لِکَ وکان کانم?ا عبد الله عزوجل مَأة سَنَةٍ صابرا محتسبا». بر اساس این حدیث، هر کس گامی بردارد که خود را به خویشاوندی برساند خداوند مقابل گامی که بر می‌دارد چند چیز به او می‌دهد. و این گام برداشتن دو نوع است؛ یا رفتن شخص و انجام دید و بازدید عادی است و یا رساندن مالش به دیگران است که البته هردو را نیز می توان با هم انجام داد، بنابراین، هم رفت و آمد شخصی و هم رساندن مال و کمک مالی در جای خود مهم است.

استاد حوزه علمیه قم به آثار مطرح شده صله رحم در این سخن حضرت رسول(ص) پرداخت و اظهار داشت: نخست آنکه خداوند متعال از باب تفضل و عنایت خویش و نه به دلیل استحقاق فرد به او ثواب صد شهید را می‌بخشد.

وی ادامه داد: خداوند در مقابل هر گامی که شخص بر می‌دارد 40 هزار حسنه و ثواب به او داده، 40 هزار سیئه، بدی و گناه را از او رفع و 40 هزار درجه به او می‌دهد لذا ادای صله رحم همانند این خواهد بود که شخص در حالی که صابر بوده، صد سال عبادت خدا را کرده است.

* نوروز می‌تواند جلوه‌گر اخلاق اسلامی ما باشد

این پژوهشگر حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: صله رحم، از جلوه‌های زیبای اخلاق اسلامی است و نوروز فرصت بزرگی را برای انسان فراهم می‌کند تا با انجام صله رحم از اجر یک‌صد شهید، 40 هزار حسنه و پاک شدن 40 هزار سیئه و برخورداری از ثواب صد سال نماز بهره‌مند شود.

وی گفت: متأسفانه در طول سال ممکن است به هر دلیلی کدورت‌هایی میان فامیل ایجاد و موجب قطع رحم شده باشد اما مهم این است که هر فردی بتواند از فرصت‌ها به نحو احسن استفاده کند. چطور مردم برای انجام حج و عمره از دیگران حلالیت می‌طلبند، در واقع از فرصت پدید آمده به گونه خوبی استفاده می‌کنند در ایام نوروز نیز باید این طور بوده، قالب‌های منیت و خودبینی، خودخواهی و خودپسندی را کنار نهاده و صله رحم را به جا آورند.

حجت‌الاسلام پورامینی با بیان اینکه ممکن است طرف مقابل به ما بدی کرده باشد اما نیکوست که ما از خطای دیگران گذشت کرده تا خداوند نیز از گناهان ما بگذرد، اظهار داشت: افرادی که سالمندان خانه را به خانه سالمندان می‌سپارند این مسئله با مشی، خُلق و روح اخلاق اسلامی ما سازگار نیست. از این رو شایسته نیست که آنها را از دیدار پیوسته عزیزانشان محروم کنیم مگر واقعا چاره‌ای نداشته باشند، نه آنکه برای خود توجیهاتی درست کنند.

*صله رحم، زودتر از هر تلاشی موانع راه را بر طرف می‌کند

وی یادآور شد: بعضی از گرفتاری‌های زندگی ما با وجود تلاش‌های فراوان، نتیجه‌ مطلوبی را در بر ندارد اما با کمی دقت درمی‌یابیم که موانع بر سر راه ما با یک صله‌رحم حل خواهد شد. متاسفانه امروزه زندگی ماشینی باعث شده تا ما در یک واحد ساختمان محصور شویم که حتی از همسایه‌های خود بی‌خبر باشیم این اخلاق اسلامی نیست. اخلاق اسلامی آن است که از هر طرف 40 خانه، همسایه ما محسوب می‌شوند چه برسد به افرادی که خویشاوند انسان به حساب آمده و از یک نسل باشند.

وی به بیان آثار احیای صله رحم پرداخت و گفت: «قطب الدین راوندی» در صفحه 126 کتاب دعوات روایت کرده است: «صلة الرحم تهون الحساب یوم القیامة، و هی منشأة فی العمر وتقی مصارع السوء»؛ صله رحم حسابرسی روز قیامت را آسان، باعث طول عمر و دور شدن مرگ بد از آدمی است، همچنین از رسول خدا(ص) روایت شده: «من سره أن یمد له فی عمره و یبسط فی رزقه، فلیصل أبویه، فإن صلتهما طاعة الله، ولیصل ذا رحمه»؛ هرکس که می خواهد از عمر طولانی وروزی فراوان بهره مند شود به پدر و مادر خود برسد که اطاعت خدا در آن است، و صله رحم کند.

*قرآن کریم، صله رحم کنندگان را در زمره اهل اندیشه و خرد معرفی می‌کند

استاد حوزه علمیه قم اظهار داشت: حضرت رسول(ص) در ادامه، آیه‌ای از آیات الهی را مبنی بر «وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ» تلاوت کرده و سپس فرمودند:‌ «صلوا أرحامکم ولو بسلام». بنابراین، نیکی به پدر و مادر و صله رحم حسابرسی روز قیامت را آسان می‌کند، بر طبق این آیه شریفه و آیات ماقبل آن، کسانی که صله رحم را انجام می‌دهند در زمره اولوالاباب و صاحبان اندیشه شمرده شده‌اند.

حجت‌الاسلام پورامینی افزود: علامه حلی در جلد چهارم کتاب مختلف الشیعه، ص 458 از محمد بن طلحه از امام صادق(ع) روایت کرده است که کسی نزد رسول خدا(ص) آمد و پرسید: ای رسول خدا! چه چیز در اسلام برتر است؟ فرمود: ایمان به خدا، پرسید: پس از آن چه؟ فرمود: صله رحم، پرسید؟ و پس از آن؟ فرمود: امر به معروف و نهی از منکر. همین جا باید متذکر شویم که مبادا نوروز ما رنگ گناه بخود گیرد و سیه روز شود.

این استاد حوزه علمیه قم به موضوع صدقه اشاره کرد و گفت: در ارتباط با بحث صدقه، خداوند می‌فرماید: اگر فردی درهمی به فقیر صدقه دهد یک درهم آن 500 درهم می‌شود. در واقع خداوند متعال همانند کوه‌های احد به او نعمت بهشتی خواهد بخشید. لذا جبنه‌های تشویقی بسیاری در روایات وجود دارد که بدین وسیله خداوند می‌خواهد ما را در مسیر کمک رسانی به دیگران و مثبت بودن سیره و زندگی‌ خویش قرار دهد.

وی در پایان عنوان کرد: روایات اسلامی علاوه بر ترغیب به صله ‌رحم از قطع رحم نهی می‌کند از این رو مرحوم شیخ کلینی در جلد 7 کتاب کافی، صفحه 436 از امام باقر(ع) نقل می‌کند: «قسم دروغ و قطع رحم باعث گسترش فساد و بریدگی نسل‌ها می‌شود».

انتهای پیام/ک

©2012 Fars News Agency. All Rights Reserved

90/12/12
6:11 عصر

نحوه برخورد امام عسکری(ع) با بدعتها و انحرافات زمان خویش

بدست دست نوشت در دسته گفتگو

نسخه چاپیارسال به دوستان
یادداشت شفاهی/ حجت‌الاسلام پورامینی
نحوه برخورد امام عسکری(ع) با بدعت‌ها و انحرافات زمان خویش

خبرگزاری فارس: مفوضه، واقفیه و تصوف از مهمترین فرقه‌های انحرافی در دوران امامت امام عسکری(ع) بودند که هرکدام از اینها در بدعت‌ و انحرافات آن زمان اقداماتی را انجام دادند که این امام همام به مقابله با تمام آنها پرداختند.

خبرگزاری فارس: نحوه برخورد امام عسکری(ع) با بدعت‌ها و انحرافات زمان خویش

 

حجت‌الاسلام والمسلمین محمد امین پورامینی، استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم گفت: برخورد امام حسن عسکری با بدعت‌ها و انحرافات آن دوران، یکی از کارهایی بود که تمام ائمه طاهرین (ع) بر آن اتفاق نظر داشتند، برخورد بسیار منفی با زمینه‌های انحرافی فکری آن زمان که از آن به عنوان بدعت یاد می‌شود. لذا فرقی میان اینکه  چیزی را که در دین نیست جلوه دینی به آن داده و یا به صورت کلی زمینه انحراف فکری را در جامعه اسلامی فراهم کند، نیست.

وجود مقدس امام عسکری (ع) در طی عمر کوتاه خود با یک سری از این جریانات و برخی از افرادی که زمینه‌های کج فکری را در میان مردم مهیا می‌کردند، برخورد کرد. جریان تصوف و صوفیه یکی از جریاناتی بود که حضرت عسکری (ع) برخورد شدیدی با آن داشت و استارت این جریان پیشتر تپوسط فردی به نام «ابوهاشم کوفی» زده شده بود.

امام هادی علیه‌السلام نیز با این جریان مقابله و از آن به عنوان جانشینان وخلفای شیطان یاد می‌کند. در بیان حضرت هادی (ع) فرقه صوفیه این گونه تعریف شده‌اند: «کسانی که پایه‌های دین را تخریب کرده، افعالشان رقص و کف، و ذکرهایشان غنا است».

همچنین امام حسن عسکری (ع) خطاب به «ابوهاشم جعفری» عکس‌العمل تندی را نسبت به این جریان داشته و ودر ضمن کلام مفصلی می‌فرمایند: «اینها کسانی هستند که دشمنان ما را دوست داشته و شیعیان ما را گمراه می‌کنند. آنها دزدان راه مؤمنان بوده و زمینه‌های انحراف را در میان شیعیان به وجود می‌آورند.

«واقفیه» نیز گروهی از شیعیان بودند که تا وجود مقدس امام موسی بن جعفر (ع) را پذیرفته و همراه با این امام همام بودند اما امامت امام رضا (ع) را انکار می‌کردند که خوشبختانه در حال حاضر، فردی از آنها باقی نمانده است. علت به وجود آمدن فرقه انحرافی «واقفیه» در مال‌اندوزی و دنیاطلبی سران این جریان نهفته بود. آنها سخن حق را قبول نکرده و امامت حضرت عسکری (ع) را نیز نمی‌پذیرفتند.

افرادی مانند؛ زیاد بن مروان، عثمان بن عیسی و علی بن ابن حمزه افرادی بودند که زمینه انحرافات فکری جریان واقفیه ایجاد کردند. همچنین علاوه بر امام حسن عسکری‌(ع)، امام رضا (ع)، امام جواد‌(ع) و امام‌ هادی (ع)با روشنگری خود ریشه‌های این انحراف فکری را خشکاندند. بدین ترتیب به تدریج پیروان این فرقه، مکتب حق را پذیرفته و همگی دوازده امامی شدند.

جریان دیگری که آن زمان مطرح بود که از البته از محدوده و مسیر مسلمانان نیز خارج بود فرقه «ثنویه» بود. آنها قائل به این بودند که ظلمت و نور، جریانی ابدی و قدیمی است. این جریان نیز برخلاف مکتب اسلام بود که امام یازدهم به مقابله جدی با آنها برخاست.

جریان ضد شیعی دیگری به نام «مفوضه» وجود داشت که در دوران امامت حضرت عسکری قد علم کرده بود. البته ریشه از قبل داشت، آنها از غلات بوده و بر این باور بودند که خداوند متعال پیامبر (ص) را آفرید و سپس آفرینش جهان را به او سپرد. در واقع، خداوند امر خلق را بر حضرت رسول (ص) ویا امیر مؤمنان علی(ع) تفویض کرد. مرحوم شیخ صدوق درباره این فرقه می‌گوید: «اینان نه تنها کافر بودند بلکه آنها از یهود، نصاری، مجوس و... بدتر بودند و وضعیت آنها از تمام بدعت‌کاران، خراب‌تر بود». امام عسکری (ع) ضمن برخورد با این فرقه، جایگاه اصلی هر امری را در جای خود تثبیت کرد، وامر خالق را از مخلوق جدا وروشن ساختند.

فردی به نام «کامل بن ابراهیم مدنی» نزد حضرت امام عسکری (ع) آمد و قبل از آنکه سؤال خود را مطرح کند فرزند آن حضرت (امام زمان (ع) که کودکی چهار ساله بودند) به او می‌فرمایند: «می‌خواهی درباره مفوضه سؤال کنی؟ آنها دروغ می‌گویند بلکه دلهای ما ظرفی برای مشیت خداست که اگر خداوند بخواهد ما نیز همان را خواهیم خواست» خلاصه آنکه این طور نیست که خداوند بر ما تفویض کرده باشد.

در رابطه با عملکرد اشخاصی که در دوران امامت امام یازدهم (ع) بنحوی تاثیرگذار بودند می توان از «اسحاق کندی» و «جاثلیق» عالم بزرگ مسیحی یاد کرد.

اسحاق کندی در محدوده جامعه اسلامی نبود. او مشغول تألیف کتابی با عنوان «تناقض القرآن» بود و چون او نمی‌توانست ارتباطی میان برخی از آیات قرآن کریم  برقرار کند بر این باور بود که این آیات با هم تناقض دارند!.

از این رو وقتی امام عسکری (ع) از اقدام او مطلع شد خطاب به برخی از شاگردان وی فرمودند: آیا در میان شما مرد رشیدی وجود دارد که بتواند اسحاق کندی را از اشتباه خود مطلع کند. یکی از میان جمع حاضر، پاسخ داد: چرا من می‌توانم، حضرت به او فرمود: «با او رفیق شو و مطلبی را که من می‌خواهم به او بگو» سپس امام (ع) ادامه داد و گفت: «به او می‌گویی اگر گوینده آیات قرآن، چیزی را که تو از آن درک کرده‌ای مدنظرش نیست بلکه مطلب دیگری مقصود اوست و تو برداشت اشتباهی نسبت به آن داشته‌ای حال تو چه جوابی خواهی داشت؟ همچنین او (اسحاق) فردی است که با شنیدن سؤال تو به فکر فرو می‌رود» ؛ یعنی او کسی نیست که بلافاصله انکار کند، بلکه سعی می کند سخن شنیده را بفهمد، وقتی این شخص سخن حضرت عسکری (ع) را با اسحاق کندی در میان می‌گذارد و پاسخ را از او جویا می‌شود اسحاق سخت به فکر فرو می‌رود و او را قسم می‌دهد که تو این سخن را از کجا آورده ای؟ ووقتی که منبع آن را یافت اسحاق می‌گوید: این سخن فقط از این خاندان (امام عسکری (ع)) بیرون می‌آید.

بدین ترتیب اسحاق‌کندی بر اشتباه خود آگاه شده و تمام مطالب خود را آتش زده و از بین برد.

چه بسا تألیف این کتاب برای آن دسته از افرادی که استعداد علمی نداشته‌ واز معلومات کافی دینی وادبی برخوردار نبودند زمینه‌ای برای انحراف فکری آن‌ها فراهم می شد، لذا امام عسکری (ع) با ایجاد یک تلنگر فکری زمینه تنبه وبخود آمدن این شخص را فراهم کرد. بنابراین ما نیز می‌توانیم در مواقعی که انحرافات فکری در میان بعضی از اقشار جامعه به وجود می‌آید از این ‌روش و الگو استفاده کرده و از انحرافات بعدی جلوگیری کنیم.

*مطلب دیگر به برخورد حضرت عسکری (ع) با جاثلیق اشاره دارد. این قضیه در دوران معتمد عباسی رخ داد. در آن زمان مردم برای بارش باران از خانه‌ها خارج شده و سه روز به عبادت پرداختند  وخبری از نزول باران نشد، روز چهارم که جاثلیق بزرگ مسیحیان به همراه راهبان ودیگر مسیحیان بیرون آمده و دست بر دعا برداشتند در میان آنها راهبی بود که تا دستان خود را به سوی آسمان بالا می‌برد ابرها جمع شده و پس از آن باران خوبی شروع به باریدن می‌کرد.

روز دوم نیز به همین منوال ادامه یافت تا اینکه یک تزلزل فکری میان مردم مسلمان ایجاد شد آنها گفتند ما سه روز نماز خوانده و دعا کردیم و هیچ خبری نشد اما مسیحیان دو روز رفتند و در هر دو روز باران آمد. از این رو یک مشکلی در جامعه ایجاد شد در آن زمان حضرت امام حسن عسکری (ع) در زندان بود و  وقتی این خبر به خلیفه وقت که خود را خلیفه مسلمانان می‌نامید، رسید او ناراحت شد  ولی کاری از دست او برنمی آمد، مجبور شد که از زندانی خود امام عسکری (ع) کمک بخواهد، از این رو به «صالح بن وصیف» دستور داد که امام (ع) را از زندان بیرون آورده و به نزد او برند، معتمد عباسی در آنجا او رو به حضرت عسکری (ع) کرد وگفت: به فریاد امت محمد(ص) برسید که در میان ایشان تردید و تزلزل فکری ایجاد شده و آنها به مسیحیت تمایل پیدا کرده‌اند و تمام جریان را برای حضرت تعریف می‌کند.

 حضرت امام عسکری (ع) برای اینکه شک و شبهه را از دل مردم خارج کند دستور می‌دهند تا تمام مردم اعم از مسلمانان و مسیحیان دوباره بیرون آیند، وقتی که همه جمع شدند حضرت به مسیحیان گفتند شما دعا کنید آن راهب به همراه تعدادی از مسیحیان دستان خود را بالا بردند و باز هم ابرها جمع شد و باران بارید. امام (ع) همان لحظه دستور دادند دستان آن راهب را گرفته و آنچه که در دست دارد نزد او آورند. قطعه کوچکی از استخوان آدمی یافتند، حضرت آن را در میان پارچه ای قرار داد ورو به راهب کرد وفرمود: حالا طلب باران کن! ابرها متفرق شدند وخورشید نمایان گشت! مردم وخلیفه به تعجب افتادند وسؤال کردند: مطلب چیست؟ امام عسکری (ع) با مشاهده تکه استخوانی از استخوان‌های انبیا که در میان انگشتان دست او بود، استخوان را از او گرفت و فرمود: این تکه ای از استخوان یک پیامبر الهی است که وقتی زیر آسمان قرار گیرد به برکت آن باران نازل می شود، وآنان آن را از میان قبری از قبور پیامبران یافته اند؛ ومسلمانان خیلی خوشحال شدند، امتحان کردند (آن را از پارچه بیرون آوردند) باز ابرها جمع شدند وبارش آغاز گردید؛ از این رو امام عسکری (ع) مردم  را این چنین از علت اجابت دعای مسیحیان با خبر کردند، وجلوی تزلزل فکری مسلمانان را گرفتند.

انتهای پیام/ (با اصلاح)

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901211000555


<      1   2   3   4   5