پورامینی در گفت وگو با شفقنا: عرفان حقیقی، شریعت محور است/ کمال عرفان را باید در زندگی اهل بیت جست و جو کرد
استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم با اشاره به این که مقصود از عرفان حقیقی تقرب به خداست، گقت: عرفان حقیقی باید بر اساس شریعت، قرآن و روایات باشد تا سبب گمراهی انسان نشود، در این راه می توان کمال عرفان را در زندگی اهل بیت جستجو کرد.
حجت الاسلام والمسلمین محمدامین پور امینی در گفت و گو با شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) با اشاره به اینکه شناخت خدا موضوع اصلی عرفان است، اظهارکرد: دانشمندان دارای سه نوع روش فکری فلسفی، عرفانی(سلوکی) و کلامی هستند. روش فلسفی بر پایه عقل و برهان استوار بوده و بر دو نوع مشائی و اشراقی تقسیم می شود، این درحالی است که روش عرفانی بر تزکیه و تصفیه نفس تکیه داشته و بر اساس سیر و سلوک الی الله بنا نهاده شده است.
او با بیان اینکه کشف حقیقت، مقصود فیلسوف و یافت آن هدف عارف است، افزود: در فلسفه اشراق علاوه بر تکیه بر استدلال و برهان عفلی به تصفیه نفس نیز توجه شده است و تکیه بر جهت تصفیه و تهذیب نفس، نقطه تلاقی روش عرفانی با فلسفه اشراق است.
استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم ادامه داد: سومین روش فکری، روش کلامی بوده که بر استدلال و عقل تأکید دارد. البته جهت گیری متکلم جهت گیری خاصی است، چون آنچه متکلم به آن توجه می کند، دفاع از حریم اسلام و پیغمبر و امام و مبانی عقیدتی است، ولی راهی را که فیلسوف طی می کند جهت گیری عام است.
او افزود: در نگاه عارف، دل وسیله رسیدن به هدف است و او می خواهد با زحمت تزکیه و تصفیه نفس به خدا برسد، و حال آنکه یک فیلسوف و یا متکلم با تکیه بر ابزار عقل و برهان واستدلال در پی رسیدن به مراد است.
پور امینی گفت: ملاصدرا نقطه تلاقی این روشهای گوناگون فکری است. وی که مبدع حکمت متعالیه است گویا در پی این بوده است که بین این افکار گوناگون آشتی و وحدت ایجاد کند و با تلفیق مباحث کلامی، فلسفی و عرفانی، مکتب خاصی ایجاد کند، حال آیا در انجام این کار موفق بوده است یا نه یا اینکه چقدر موفق بوده است، مطلب دیگری است.
او افزود: واقعیت این است که روش تکیه بر استدلال وعقل وبرهان (که روش فلاسفه ومتکلمین است) با روش سلوک قلبی (که روش عرفاست) متعارض نیستند ومانعة الجمع نیستند بلکه این دو روش مکمل یکدیگرند، و می توان با تکیه به این دو به نتیجه وهدف رسید، این روشها بر اساس اختلاف افراد وتفاوت درک واستعداد می تواند بکار گرفته شود.
پور امینی اضافه کرد: البته این دو روش تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارند، چرا که در ریاضت اهل دل نتیجه ای که بدست می آید یک نتیجه شخصی است که غالبا نمی توان به دیگری منتقل کرد، اما در استدلال و روش عقلی به دلیل مشخص بودن مبانی آن، قابل انتقال به غیر است، اما خطری که روش ریاضت اهل دل دارد این است که راه را برای مدعیان دروغین باز می کند چه بسا عده ای با ادعای عرفان وتکیه بر مباحث عشق ومحبت زمینه انحراف در افراد وجامعه را فراهم سازند، از این رو به ابزار ومعیار سنجشی نیازمندیم که سره را از ناسره جدا سازد.
او افزود: مهمترین موضوعی که در روش عرفانی وسلوک قلبی مطرح است مطابقت داشتن کامل آن با شریعت مقدس، قرآن و روایات است.
این استاد و پژوهشگر مباحث دینی، تهذیب و تزکیه نفس را ابزار شناخت عرفانی دانست و گفت: به واسطه تزکیه و تهذیب نفس موانعی همچون کبر و خود بینی و انانیت برداشته می شود و پس از این هم عنایت ویژه از ناحیه حق تعالی است، که این مزد ونتیجه جهاد اکبر است؛ (والذین جاهدوا فینا لیهدینهم سبلنا) سوره عنکبوت، آیه 69 (وکسانی که در راه ما کوشیده اند به یقین راه های خود را به آنان می نماییم)، و پیامبر اکرم فرمود کسی که چهل روز کارهایش را به خاطر خدا انجام دهد چشمه های حکمت از قلب بر لبانش جاری می شود. و اینگونه است که انسان به خدا تقرب پیدا می کند. تقرب الی الله تنها به ذکر لسانی به دست نمی آید، بلکه یاد پیوسته خدا در همه ابعاد فردی واجتماعی لازم است و به هیج وجه ربطی به عزلت نشینی و انزواطلبی ندارد، در حقیقت می توان کمال عرفان را در زندگی اهل بیت جست و جو کرد.
پژوهشگر حوزه علمیه قم در خصوص جایگاه عرفان در اسلام اظهار کرد: موضوع علم عرفان، خدا است که این حس خداخواهی در جهت فطرت انسان هاست ؛ و این شناخت سلسله مراتبی دارد و امور متعدد بر آن بار می شود. در دعای وارد از خدا مسالت می کنیم تا خود، و به تبع آن پیغمبر و سپس حجت اش را به ما بشناساند، که در غیر اینصورت به ضلالت وگمراهی خواهیم افتاد.
او در ادامه عنوان کرد: امام حسین(ع) فرمودند: «خداوند انسان ها را برای آن آفرید که او را بشناسند و وقتی که خدایشان را شناختند به عبادت او پردازند، ووقتی بندگی او را کردند از بندگی غیر خدا بی نیاز می گردند، آنگاه شخصی به امام حسین(ع) عرضه داشت: معرفت خدا چیست؟ فرمود: اینکه هرکس امام واجب الطاعه زمانش را بشناسد»، بنابراین انسان ها باید در هر دوره ای امام زمان خود را بشناسند و هر کس امامش را بشناسد به خدا رسیده است، اما کسی که امامش را نشناسد حتی اگر در عرفان نظری اعلم علما باشد به هنگام مرگ به مرگ جاهلی مرده است.
حجت الاسلام پور امینی در پایان در خصوص چگونگی شناخت عرفان حقیقی از عرفان کاذب تصریح کرد: عرفان حقیقی، شریعت محور است و منفعت شخصی در آن وجود ندارد، در واقع هیچ کس در این عرفان به دنبال جاه و مقام دنیایی نیست، این در حالی است که عرفان کاذب شریعت گریز بوده و معمولا سردمداران آن در پی جاه طلبی و مال اندوزی اند. گاهی اوقات می بینیم که عرفان که موضوعش خداست از درون تهی می گردد وتغییر ماهوی می دهد و تبدیل به عصیان می شود. در وقع برای دوری از انحراف باید مقصود از عرفان را که تقرب به خدا است پیوسته در نظر داشت ودر دایره التزام شرعی حرکت کرد، واگر کسی پنداشت که در مسیر عرفان گام برمی دارد ولی التزام دینی و شرعی ندارد باید بداند که در مسیر شیطان است نه عرفان.
انتهای پیام
shafaqna.com/persian