سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/1/6
3:26 عصر

من تنها به حرم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مى روم

بدست دست نوشت در دسته کرامت، حضرت ابوالفضل

Your Image Thumbnail

محمدامین پورامینی

مرحوم آیت الله آقاى حاج شیخ هادى حائرى شیرازى ، فرزند مرحوم ملا امین شیرازى ، یکى از عالمان وارسته و متقى کربلاى معلى به شمار مى آمد . او که در سال 1308 هجرى قمرى متولد شده بود، مدتها در حوزه علمیه نجف اشرف و کربلا به تحصیل و سپس به تدریس سطوح عالیه اشتغال داشت و در جمع حضرات آیات عظام میرزا مهدى شیرازى ، حاج شیخ یوسف بیارجمندى ، حاج شیخ محمدرضا اصفهانى و... از مشاوران نزدیک و خواص اصحاب فقیه زاهد مرحوم آیه الله العظمى حاج آقا حسین طباطبائى قمى (ره ) محسوب مى شد. فرزند ایشان آقاى حاج محمد حسن - که اکنون یکى از بازاریان تهران است - جریان زیر را به نقل از مادرشان بازگو نموده است :

منزل مرحوم والد سابقا در محله جیه در کوچه اى پشت مدرسه خدیجه کبرى (ع) در خیابان سرسدر قرار داشت . روزى جمعى از اشرار وابسته به یکى از خاندانهاى معروف به نام ... که حرمت علم را نشناخته و از درک منزلت عالمان عاجز و بیگانه بودند، در راه خانه متعرض مرحوم والد شده و به ایشان جسارت و بى ادبى روا مى دارند، تا آنجا که عمامه ایشان از سر بر زمین مى افتد. او با ناراحتى تمام به منزل رفته و دوباره عمامه را به سر پیچیده و از منزل خارج مى شود. آنان به گمان اینکه او قصد شکایت به کلانترى را دارد، دیگر بار راه را بر او سد کرده و مقصد را مى پرسند، ایشان مى گوید: خیر، من تنها به حرم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مى روم . آن بى معرفتان قضیه را سبک انگاشته و راه را باز مى کنند و ایشان به طرف حرم مطهر رهسپار مى گردد و پس از عرض حال به منزل باز مى گردد. همان شب یکى از جوانان ، بدون آنکه سابقه بیمارى داشته باشد، ناگهان گرفتار مرگ مى شود. فرداى آن روز هنوز از کار تجهیز او کاملا فارغ نشده بودند که باز هم مرگ سراغ جوانى دیگر از ایشان مى آید، و روز سوم هم ... بالاخره عاقلان قوم بالاتفاق جمع شده و به منزل مرحوم حاج شیخ هادى مى آیند، و ضمن گریه و زارى به دست و پاى ایشان افتاده و طلب حلالیت و کسب رضایت مى کنند، و عرضه مى دارند مگر شما مى خواهید همه خانه هاى ما را تاریک کنید. ایشان در پاسخ مى گوید: من فقط خدمت آقا عرض حال کردم و بس ، و در خواست انجام کارى معین نکردم و آن را به خود آقا واگذار کردم . سرانجام با انجام عذر خواهى ، جریان مرگ و میرها خاتمه مى یابد. آن بزرگوار در سال 1364 هجرى قمرى دار فانى را وداع گفته و در صحن مطهر حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام مدفون شد. مرحوم آیه الله العظمى آقاى شیخ محمد رضا طبسى نجفى (قدس سره ) داماد ایشان بودند.
مى بوسید!
آن نخل به خون طپیده را مى بوسید

آن مشک ز هم دریده را مى بوسید

خورشید کنار علقمه خم شده بود

دستان ز تن بریده را مى بوسید (314)

http://www.abalfazl.com/keramat/shia/shia21.htm#-6