سفارش تبلیغ
صبا ویژن

91/8/15
3:2 عصر

دفاع از غدیر دفاع از رسول خدا و عقلانیت است

بدست دست نوشت در دسته غدیر

متن کامل گفتگوی خبرنگار حوزه نیوز با حجت الاسلام والمسلمین محمدامین پورامینی


نگاهی به جایگاه امامت در هندسه سیاسی اسلام داشته باشید ؟

در دیدگاه اسلامی و قرآنی جایگاه امامت به حدی است که خطاب به ابراهیم که به آن مراحل بلند عبویت ؛ نبوت ؛ رسالت و خلیت رسید و این مراحل را گذارند و امتحانات متعددی را گذراند در مرحله آخر فرمود «وَإِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتی‏ قالَ لایَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ؛ بقره 124» (به خاطرآورید) هنگامى که خداوند،ابراهیم را با وسایل گوناگونى آزمود. واو به خوبى ازعهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام وپیشواى مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «و از دودمان من نیز؟خداوند فرمود: «پیمان من،به ستمکاران‏ نمى‏ رسد! ».

کسی که ظالم به نفس است و لحظه ای عبادت صنمی کرده باشد لیاقت تصدی مقام امامت را ندارد البته انبیا الهی برخی به مقام امامت دست یافتند و عده ای صاحب این مقام عظیم نبودند ائمه معصومین امام بودند اما نبی نبودند نگاه ما به مقام امامت اینچنین نگاهی میباشد .

آیا امامت به معنای زعامت می باشد یا زعامت جامعه منسلمین یکی از شئون امام میباشد ؟

 اگر بگوییم امامت یک منصب حکومت داری صرف است چه بسا این مسئله عنوان شود که این مقام و انتخاب زعیم وظیفه مردم است و مردم به رای خود و با اجماع ویا رای اکثریت، امام و زعیم خویش را انتخاب می کنند ؛ اما مرتبه امام نزد شیعه و در تفکر کلامی و اعتقادی ما برتر از این مطلب است لذا اگر بحث امامت صرف زعامت سیاسی و حکومت داری بدانیم ممکن است کسی بگوید این نیاز به نصب الهی ندارد و صرف انتخاب مردم کفایت می کند اما اگر امامت را فراتر از این مطالب بدانیم بگونه ای خواهیم دید که یکی از جلوه های مقام  امامت ، زعامت وریاست امت می باشد، امامت مقامی الهی است که خالق هستی افرادخاصی را انتخاب می کندکه می توانند لیاقت این مقام را داشته باشند و از این رو نصب امام نیازمند نصب الهی است و مسئله مورد اختلاف بین مسلمانان نیز همین مسئله است چرا که نسبت به اصل زعامت که اختلافی نیست و هر عاقلی می گوید: امت نیازمند زعیم است اما بحث در روش انتخاب مقام زعامت است ؛ آیا تنها انتخاب مردم کفایت می کند ؟ یا اینکه با توجه به جایگاه بالای امام که او را معصوم وحجت خدا بر خلائق می دانیم نیازمند انتخاب وحعل الهی می باشیم  ؟؟

اینکه برخی گفته اند انتخاب امام بعد از رسول خدا به مردم واگذار شده است چگونه کلامی می باشد و آیا در پس این گفتار منطقی هم نهفته است ؟

این مطلب قطعا صحیح نمی باشد و در پس این گفتار تعصب کور وتوجیه عملکرد بد وغلط پیشینیان نهفته است؛ اولا : این مقام بالاتر از آن است که مردم آن را انتخاب کنند،  و بر فرض هم که به انتخاب مردم باشد آیا واقعا مردم خلیفه را انتخاب کردند ؟ آیا آن عده ای که انتخاب کردند کلّ مردم بودند ؟ مگر همه مسلمانان در مدینه بودند ؟ مگر همه مردم در سقیفه جمع شدند ؟ آیا همه صحا در سقفیه جمع شده بودند؟ یا تنی چند وانگشت شمار بودند؟ واقعین این است در جریان سقیفه عده ای موج سواری کردند و انتخاب خلیفه اول در واقع با رای یک نفر شکل گرفت! وآن یک نفر خود بعدا بر مسند قدرت نشست! آیا این اجماع مردم است؟ کجا رای مردم گرفته شد؟ ایشان رای صحابه را هم نگرفتند تا چه برسد به رای همه مردم مدینه؟ بعد هم مخالفینشان را تهدید ویا حذف فیزیکی کردند وبه جنیان نسبت دادنذ، مثل جریان سعد بن عباده ....کجا و کی رای مردم خواسته شد ؟ این که کار را با رای نفر تمام کنند وبه مردم بگویند بیایید با وی بیعت کنید آیا این انتخاب مردمی است؟ حتی خود خلیفه دوم گفته بود « " بیعة أبی بکر کانت فلتة وقى الله شرها فمن عاد إلى مثلها فاقتلوه . . " شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدیدج 1 / 123 ط 1 وج 2 / 26،الصواعق المحرقة ص 21 »بیعت ابوبکر غلط واشتباهی بود و هر کس به آن شیوه برگشت او را بکشید! پس این شیوه انتخاب مورد قبول کارگردان این شیوه هم نیست! خود او هم با همان شیوه انتخاب نشد، خلیفه دوم که با نصب خلیفه اول به خلافت رسید، کجا رای مردم خواسته شد؟ جالب این است در جریان نصب خلیفه دوم چگونه است که خلیفه اول می تواند جانشین پس از خود را معرفی و نصب کند اما نوبت به پیامبر که می رسد این قضیه منتفی است ؟! و خلیفه سوم از دل شورای عجیبی در آمد که آن هم بنحوی نصب خلیفه دوم بود! عملا در بین خلفا چهارگانه بعد از پیامبر به حسب زمانی تنها کسی که علاوه بر نصب الهی به شیوه انتخاب مسلمین به حکومت رسید شخصیت مقدس امیر المومنین علی بن ابی طالب(ع) می باشد، آن هم پس از 25خانه نشینی و مشاهده 25 سال کج روی که در امت اسلام ایجاد شده  بود، آنجا بود که توده مردم به در خانه آقا امیر المؤمنین(ع) هجمه بردند وبا ایشان بیعت کردند، قضیه بگونه ای شد که پیش از تصدی خلافت شورشی در بلاد مسلمین از جمله مصر علیه ظلم وبیدادگری اتفاق افتاد و مشکلاتی در بین امت اسلام ایجاد شد و امام در وضعیت حساس قرار گرفتند و آخر الامر زعامت امت را پذیرفتند.

در بحث تقریب مذاهب و مباحث شیعه و اهل سنت چه نکاتی را باید رعایت کنیم ؟

 باید دو مطلب را جدا کرد الف ) بی تردید حفظ عقائد حقه باید لحاظ بشود ب ) لزوم همزیستی با دیگر مردم هم داشته باشیم چه مسلمان و اهل سنت باشد ،  چه مسیحی و حتی کافر ، بحث تقیه ای که امامان معصوم به به ما نشان داده اند یک نوع همزیستی را به ما نشان می دهد اما در عین حفظ عقائد حقه، و اگر این اصل نبود امروز از شیعه خبری نبود، الان در بین اهل سنت یک تفکر سلفی وجود دارد این فکر مانند یک غده سرطانی در بین مسلمانان می باشد و نه تنها برایی شیعه بلکه برای اهل سنت هم مشکلاتی ایجاد کرده اند چون بنای ناسازگاری دارد

 امروز در مصر عده ای ازهری و عده ای از سلف بر ضد تفکر شیعی اجتماعی ایجاد کرده اند اگر ایمن مسئله در عربستان  اتفاق افتاده بود جای تعجب نداشت اما الازهری که بنای بر اعتدال داشته است و از یادگارهای ذولت شیعی فاطمیون در مصر به حساب می آید که این نام هم از نام زهرا (ع)گرفته شده است و  افرادی مانند شلتوت و عبده را پرورانده است وقتی در آنجا اینگونه سخن می گویند واقعا جای تعجب دارد ! پروژه شیعه ستیزی و ایران هراسی چندین سال است که روی آن کار می شود از هلال شیعی گرفته تا امروز مصر، و اگر این روند ادامه یابد شایدمصر فعلی در مباحث تقریبی از مصر زمان مبارک هم بدتر شود .

 علت مخالفت و مخفی کردن جریان غدیر در بین بزرگان اهل سنت چیست ؟

اگر غدیر اثبات شود بحث ائمه اثنی عشر مطرح میشود و اگر آن بحث دنبال شود بحث امام زمان (ع) ودوره غیبت مطرح می شود و بحث غیبت هم که دنبال شود وظیفه ما در دوران غیبت و نقش مرجعیت وولایت فقیه مطرح می شود، لذا همه این مطالب اساسی به دنبال مساله امامت ودر سلسله بحث غدیر است، البته جریان غدیر مخفی شدنی نیست، گرچه سعی شده است که مفاد آن را از خاصیت بیندازند، اما کسی نمی تواند اصل ماجرا را انکار کند، واضح است کسی که لوازم غدیر را نپذیرفت گرفتار می شود چون دستش از معارف دین خالی است، اگر به اصطلاح عالم باشند گرفتار قیاس و استحسان می شوند، و غیر عالمان ایشان هم دچار ظاهر بینی می شوند و تنها به ظواهری از اسلام اکتفا می کنند، وچون از روح اسلام بی خبرند ضربه سهمگینی به اسلام وارد می کنند، خوارج ذیروز ووهابیان وسلفیان امروز این نقش را دارند، الان سلفی ها دو کار را دانسته یا ندانسته انجام می دهند 1 ) ایجاد اختلاف در بین امت اسلامی 2) معرفی اسلام به عنوان دین خشونت، اگر ما قضیه امام حسین(ع) را بالای منبر می گفتیم که عده ای انسان نما و بدتر از درندگان در کربلا آن حضرت واصحاب ایشان را به گونه ای فجیع ودلخراش به شهادت رساندند و سرها را از بدن جدا کردند شاید عده ای تعجب می کردند که چگونه این امر واقع شد، اما الان باز سر بریدن  مخالفین را توسط سلفیان در عراق و پاکستان وسوریه و.. می بینیم، آیا اسلام این است ؟ دشمن می خواهد اسلام را توسط مسلمانان بد نشان دهند، ومتاسفانه باید گفت به این هدف هم رسید، فیلم موهن اخیر هم در همین راستا است .

واما دلیل مخالفت با غدیر را غزالی در رساله سرّ العالمین (چاپ شده در مجموعه رسائل امام غزالی ص 483چاپ مکتبه توفیقیه مصر) به خوبی تبیین کرده است، وجان سخن را گفته است، ابوحامد غزالی متوفای سال 505 واز یزرگان اهل سنت می نویسد: « اجمع الجماهیر على متن الحدیث من خطبته فی یوم عید غدیر خم باتفاق الجمیع وهو یقول : من کنت مولاه فعلی مولاه، فقال عمر : بخ بخ لک یا أبا الحسن، لقد أصبحت مولای ومولى کل مؤمن ومؤمنة» . همه مردم اجماع دارند بر که روز عید غدیر خم رسول خدا (ص) در ضمن خطبه خود فرمود: هرکس من مولای اویم علی هم مولای اوست، پس از آن عمر گفت: تبریک وتهنیتت باد که مولای من ومولای هر مرد وزن مؤمنی گشتی، جالب این است که غزالی بزرگ اهل سنت از روز غدیر به عنوان عید غدیر خم یاد می کند، وحال آنکه چند سال پیش یکی از امامان جمعه اهل سنت ما گفته بود اگر کسی نسبت به جریان غدیر بگوید عید از اهل سنت نیست ومنافق است! آیا غزالی که از روز غدیر تعبیر به عید غدیر خم کرده است منافق است؟.. اما بعد چه شد ؟ غزالی خود علت را بیان می کند: « ثم بعد هذا غلب الهوی لحب الرئاسه» پس از این ماجرا هوای خواهی بخاطر ریاست طلبی غلبه یافت و باعث شد آن حوادث پیش بیاید ؛ جان سخن را غزالی می گوید که غلبه هوای وریاست طلبی موجب جریانات بعد از غدیر شد، وما هم بیش از این نمی گوییم، حب الدنیا رأس کل خطیئه.

دلائل اهتمام به جریان غدیر چیست ؟ لطفا توضیحی در این زمینه بدهید ؟

لازم است توجهی فراگیر و فراتر از آنچه هست به غدیر داشت؛ ومی توان از سه جهت نسبت به غدیر اهتمام ورزبد:

1)     شیعه، همانگونه که گفته شد مهمترین بحث کلامی شیعه بحث امامت است،  از این رو بر عموم شیعیان وبخصوص اندیشمندان ایشان وحکوتهای شیعی لازم است نسبت به احیای غدیر کاری کارستان کنند، واین طبیعی است.

2)     عموم مسلمانان، مسلمانان نیز باید به صورت عموم از غدیر دفاع کنند، متاسفانه الان برخی از اهل سنت با غدیر خوب برخورد نمی کنند، صد البته لاید مواظب بود که نزاع وکشمکش در بین مسلمانان اتفاق نبقتد ودر صورت وقوع باید آتش فتنه را خاموش کرد، وبر مسئله وحدت اسلامی باید تکیه کرد، البته این به معنای فراموشی تاریخ گذشته ودست برداشتن از مبانب نیست، گاهی برخی به سراغ تاریخ گذشته می روند ومثلا جریان سقیفه را مطالعه می کنند وعوض داشتن تحلیل صحیح وپندآموزی وعبرت گیری به جنگ و مقابله با طرف مقابل می روند، این صحیح نبست، مسلمانان باید با همدیگر همزیستی وتعامل داشته باشند، واین بحث های تاریخی وکلامی هم باید سر جای خودش باشد وبه نزاع کوچه وبازار نینجامد، بنابراین باید مطالعه تاریخی وکلامی داشته باشیم، بعضی از ایشان فکر می کنند اگر غدیر را بخواهند بررسی کنند دچار تنازع می شویم و شیعه و سنی به جان هم می افتند، ولی این صحیح نیست، دفاع از غدیر دفاع از عقلانیت اسلام و شخص رسول خدا است الان شما ادعا دارید که تنها دین مقبول الهی اسلام است « وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ، آل عمران 85 » و معتقد هستید بعد از پیامبر اکرم پیامبری هم پیامبری نخواهد آمد، سئوال اینجاست که این دین چه برنامه ای برای بعد از پیامبر دارد ؟ پیامبری که این مقدار زحمت کشید آیا برای بعد از خود برنامه ای داشت ؟ اگر بگویید نداشت با عقلانیت هندسه اسلامی همگون نیست ،پیامبری که اگر چند روزی به سفر می رفت برای خود جانشین تعیین می کرد آیا برای بعد از خود کسی را معرفی نکرد ؟ چگونه خلیفه اول به فکر بود و شخصی را برای بعد از خود نصب کرد و پیامبر به فکر امت نبود و اقدامی نکرد؟ لذا اگر بخواهیم عقلانیت اسلام را برسانیم باید بگوییم جریان غدیر واقع شده و پبامبر اسلام جانشین معین کرد ولی ما مسلمانان بد کردیم و بگوییم پدران ما بخاطر هوای نفس حرف پیامبر را اجرا نکردند، و اینگونه از پیامبر و عقلانیت اسلام دفاع کنیم، با این بیان اهتمام به غدیر در انخصار شیعه نخواهد بود، وهمه مسلمانا باید به آن اهتمام ورزند.

3)     جهان بشریت: غدیر مربوط به کل بشریت است اسلام آخرین دین آلهی است و مختص به یک منطقه خاص جغرافیایی نیست و مفاد قرآن کریم نیز قابل مقایسه با انجیل و تورات نیست آیا این دین جهان شمول برای بعد از پیامبر برنامه ای ندارد ؟ دینی که دچار خلا است نمی شود جهانی شود لذا غدیر را باید عموم مسلمانان (شیعه و سنی) وغیر مسلمانان و به آن توجه کنند، چون غدیر پروژه عظیم تربیت انسانی ومدیرت بشری تا روز قیامت است.

چگونه غدیر را عمومی و فرهنگ سازی کنیم ؟

باید در نگرش عمومی در سطح عمومی جامعه برنامه ریزی وسیع وکار اساسی ودراز مدت انجام داد،  الان بحمد الله عموم مردم ولایت مدار هستند، اما برداشت کامل از جریان غدیر شایسته و بایسته نیست، ایران بعد از انقلاب اسلامی مورد توجه عمومی است، با کمال تاسف باید اذعان کرد که اعباد اسلامی آنگونه که باید جلوه مطلوب ندارد، عید فطر نسبتا خوب است اما ببینید برخی فکر می کنند که آن عید برای روزه گیران؛ وعید قربان عید حاجیان، و غدیر عید سادات است! و به همین مقدار اکتفا کنند، نبابد اینگونه باشد، ابنجاست که بار بزرگی بر دوش ما حوزویان سنگینی می کند والبته رسانه ها باید فرهنگ سازی کنند؛  جامعه باید در این زمینه کوشا باشد و مناسب است حد فاصل بین دو عید قربان و غدیر که هشت روز است آثار شادمانی در سطح عمومی جامعه داشته باشیم، وبراستی عید نمود خود را داشته باشد.

 نحوه حجه الوداع وجریان غدیر را به طور خلاصه بیان کنید؟

در جریان غدیر و حجه الوداع پیامبر اعلام کردند که این سفر آخرین سفر حج ایشان است باید دید ایشان در حجت الوداع چه کردندو چگونه جریان غدیر را تبلیغ و ترویج می کردند و اگر این سیر دنبال شود می توان فهمید که باید چه کرد، پیامبر در حجت الوداع  در عرفه خطبه خواندند و جرقه اول غدیر در عرفات زده شد، و در منی هم که سه روز تشریف داشتند در مسجد خیف حدیث ثقلین را خواندند، اما در غدیر خم که نام منطقه ای نزدیک حجفه است جرقه سوم وحرف آخر زده شد و حضرت مصداق را مشخص کردند، آن هم با وضعیت خاص بگونه ای که  از مکه خارج شدند و در نزدیک جحفه در مقابل صد و بیست هزار نفر فرمودند « من کنت مولاه و هذا علی ولاه » شیخ طوسی در المفصح فی الامامه ص 134 می فرمایند : حدیث غدیر (من کنت مولاه..) نقل شده و اجماع در آن وجود دارد و به حد تواتر رسیده است و در اخبار شریعت خبری به تواتر حدیث من کنت مولاه نداریم، و اگر برای خبر متواتر یک مصداق داشته باشیم خبر من کنت مولاه است. و بعد از آن هم مردم تبریک وشادباش گفتند، و توسط حسان بن ثابت شاعر نیز  ثبت تاریخی گردید ، علمای اهل سنت مانند سیوطی در الدر المنثور تصریح دارند که آیه « الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَرَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً »مربوط به غدیر است و بعد ها  هم می بینیم وقتی قضایای خلافت اتفاق افتاد حضرت به مناسبت های مختلف جریان غدیر را به رخ مردم کشیدند در فضائل الصحابه از احمد بن حنبل در ص 237 فضائل علی حدیث 963 در آنجا بحث مناشده می باشد و در همین کتاب ، ص 181 حدیث 115 بحث مناشده را دارد که امام در کوفه فرمود هر کس در غدیر بود مطلب را از پیامبر شنیده بلند شود حدود سی سال از غدیر گذشته است و در مسجد کوفه هم هستند و 13 نفر بلند شدند و گفتند ما شنیدیم این مطلب را و در قضیه دیگری ص 201 همین قضیه را دارد ، در صفحه 257 همین کتاب این مطلب بیان شده است . لذا باید اهتمامی که پیامبر(ص) و علی(ع) داشتند باید ما هم از رسانه استفاده کنیم و غدیر را بیان کنیم .حسکانی در ج 1 ص 249 از 249 تا 258 در ذیل آیه 6مائده احادیث غدیر را از افراد مختلف هم نقل می کند از ابوهریره و عطیه و ابن عباس و ... غدیر را بیان می کند

برخورد مخالفان غدیر با جریان غدیر چگونه برخوردی بود ؟

این برخورد ذدر دو جبهه اتفاق افتاد الف ) جبهه فیزیکی : صرف اینکه کسی یار علی(ع) بود او را مجرم می شناختند و دستور تصفیه فیزیکی آن را داده بودند« اقتل علی المظنه» بر اساس مظنه وگمان بسیاری از چهره های برجسته شیعه مثل کمیل، میثم، رشید هجری، حجر بن عدی، سعید بن جبیر و.. را به شهادت رساندند، این دستور حکومتی در زمان بنی امیه صادر شد ب ) برخورد فکری : مقابله فرهنگی در قالب های مختلف بیان شد مثلا در راستای غدیر ببنید چه کردند می خواهند غدیر را کمرنگ جلوه دهند البته کسی نمی تواند غدیر را را انکار کند و بگوید جعلی است طبری نقل می کند : شخصی در بغداد در صحافی دید کسی کتابی را جلد می کرد و در صفحه آخر آن نوشته شده بود این جلد 28 در طرق حدیث غدیر است و به دنبال آن جلد 29 می آید و الان این کتاب را ما نداریم و بعد از او نیز چند جلد یود خبر نداریم، لذا  راهی برای انکار نیست اما چه کردند ؟ رو به تحریف معنوی  آوردند و با الفاظ بازی کردند و مولی را به معنی دوستی دانستند تا آن را از خاصیت مطلوب بیندازند، مرحوم شیخ مفید دو رساله در خصوص معنای مولی و اقسام مولی و در حدود ده معنا برای مولا نقل می کند اینجا هم قرائن زیادی است که آنچه مراد بوده همان اولای به تصرف وبمعنای امامت وزعامت امت بوده است و کسانی که عرب زبان بودند مثل کمیت شاعر ودیگران نیز همین معنای زعامت را برای مولی فهمیده اند البته قرائن فراوان دیگری هم داریم که متعرض آن نمی شویم، از جمله ایراد خطبه در حضور آن جمعیت فراوان وذر آن مکان خاص پیش از جدا شدن.