مشکل ثبوت هلال ماه رمضان
محمدامین پورامینی
مشکل ثبوت هلال ماه رمضان هر ساله ذائقهء مردم را در پایان ماه رمضان تلخ می کند، وعده ای هم مریض گونه آتش بیار معرکه می شوند، وبرخی برای فرار رنج سفر را بر خود هموار می سازند، تا با افطار در سفر از مشکل احتمال انجام روزه در عید فطر - که حرام است- رهایی یابند، ولی باید فکری اساسی کرد وچاره ای دیگر اندیشید.
فقهاء برای ثبوت هلال راه هایی را مطرح ساخته اند، از جمله دیدن خود شخص، و شیوع مفید علم، وبینه (شهادت دادن دو نفر به شرط عدم معارضه با خلاف )، ویا حکم حاکم و..
البته باید دانست که مسئله ثبوت هلال ویا عدم آن مسئله موضوعی است که به شخص مکلف بر میگردد، وتقلیدبردار نیست، گرچه راه های ثبوت هلال مسئله شرعی وبرگشت به حکم دارد وباید اجتهاد ویا تقلید کرد، ولی ثبوت ویا عدم ثبوت رؤیت موضوع است نه حکم، بنابراین اگر بر شخص مقلد رؤیت ثابت شد، از هر راهی که باشد، به وظیفه خود عمل میکند، گرچه برای مرجع تقلیدش ثابت نشده باشد، بله ثبوت نزد مرجع تقلید از راه هایی است که مکلف مقلد می تواند برآن اعتماد کند، مگر آنکه علم برخلاف آن داشته باشد.
سخن در این است که چه راهکاری برای وحدت قول واتحاد مردم در اعلان عید فطر وجود دارد؟
باید پاسخ را از دریچه فقه دید وبهترین راه را یافت.
1. حکم حاکم؛ مشهور بین فقهاء این است که اگر مجتهدی حکم به ثبوت هلال کند حتی بر کسی که از او تقلید نمی کند واجب است که تن به حکم او دهد وافطار نماید، مگر آنکه علم به خطای او داشته باشد. ولی برخی از فقها حکم حاکم را در اینجا نافذ نمیدانند، ولی به هر حال این راهی است که میتواند وحدت رویه را تا حد زیادی تآمین سازد.
2. دیدن هلال با چشم مسلح؛ برخی از فقهای متآخر مثل مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی وحضرت آیت الله خامنه ای به کفایت آن فتوی داده اند، ولی مشکل در مقلد مراجعی است که دیدن با چشم مسلح را به تنهایی کافی نمی دانند، وبهره جستن از تلسکوب را برای یافتن محل ویا دیدن از پس ابر را خوب میدانند ولی اگر به قدری هلال باریک باشد که تنها با چشم مسلح دیده شود کافی نمیدانند، واین رآی غالب فقیهان متآخر است، واطلاق "صوموا للرؤیة وآفطروا للرؤیة" را منصرف به رؤیت عادی ومتعارف که همان دیدن حسی وغیر مسلح است می دانند، بنابر این، این فتوی الآن مشکل گشا نیست، بلکه بر مشکل هم می افزاید، مگر آنکه رآی تمامی مراجع عصر بر این فتوی قرار گیرد، که آن هم بعید است.
3. قول به عدم اعتبار اتحاد افق؛ شکی نیست که اگر هلال در جایی دیده شود برای جایی که هم افق اوست نیز کفایت میکند، وهمچنین اگر به دلیل اولی برای آن ثابت گردد گرچه هم افق نباشد، مثل آنکه در بلاد شرقی دیده شود که به طریق اولی برای بلاد غربی ثابت می گردد، ولی سخن در عکس آن است، مثلا اگر در بلاد غربی دیده شود آیا برای نقاط شرقی نیز کفایت میکند یا نه؟ مشهور عدم کفایت است، ولی برخی از فقها ومحققان نظر به کفایت آن داده اند، وبنابراین اگر در نقطه ای هلال دیده شود برای همه جا کفایت خواهد کرد، که این رای بزرگانی چون علامه حلی در منتهی وفیض کاشانی ونراقی وخوانساری وخویی است، وصاحب جواهر به آن تمایل نشان داده است، این نظر با موازین علمی سازگارتر است ومشکل را تا حدود زیادی مرتفع می سازد، از آنجایی که ولادت ماه امری واقعی وتکوینی است که با خروج از محاق ثابت می گردد ، بنابراین چنانچه در جایی رؤیت محقق شد برای همه نقاط جهان – کة با آن نقطه در جزیی از شب مشترکند – کفایت می کند.
بنابراین بنظر میرسد که راهکار اساسی برای تحقق وحدت عملی در اعلان عید رآی اخیر فقهی است؛ بدینگونه که با اتخاذ این رآی که مورد قبول تنی چند از فقهای معاصر است، وبا اعلان آن به رؤیت متعارف حسی جایی برای شک وتردید باقی نگذارد؛ ویا با اعلان از طرف مقام معظم رهبری وحکم به آن واستناد جستن به رؤیت غیر مسلح – گرچه خود مستند به رؤیت مسلح در ابتدا باشد – حجت را برای مقلدان تمامی مراجع تمام کند، وشیرینی مضاعفی رادر کام روزه گیران فرو نهد.