2:55 عصر
۱۴ نصیحت از آیت الله طبسی نجفی
بدست دست نوشت در دسته
۱۴ نصیحت از آیت الله طبسی نجفی
محمدامین پورامینی
1. به اوقات نماز اهتمام داشته باشید ، تا میتوانید نمازتان را اول وقت بخوانید.
2. کلمه طیبه (لا اله الا الله) را هر آنچه بشود بخوانید (تا آنجا که میتوانید بگویید).
3. روزی صد مرتبه صلوات بفرستید.
4. هر روز صبح صد مرتبه صلوات بگویید آنچه خستگی وناراحتی داشته باشید رفع می شود.
5. از خواندن آیة الکرسی وهفت مرتبه قل هو الله أحد (سوره توحید) غفلت نکنید.
6. در همه حال خدا را حاضر وناظر بدانید.
7. همه روز دعاها را فراموش نکنید. در راه ادعیه در هر صبح را فراموش نکنید.
8. فراموش نکنید یک کلمه در غیر رضای خدا صحبت نکنید.
9. هر صبح ولو نیم قران (ریال) باشد صدقه بدهید.
10. با کسی جدال (بگومگوی بیهوده) نکنید.
11. تا کسی را نشناسید با او رفاقت نکنید، خیلی مواظب باشید.
12. هرکس را ملاقات کردید شما زودتر سلام کنید. در سلام بر کوچک وبزرگ پیشی بگیرید.
13. نگذارید کسی بر شما زودتر سلام کند، جلب محبت میشود.
14. حرف کسی را به کسی دیگر نقل نکنید.
8:20 عصر
عید فطر وتعطیلات
بدست دست نوشت در دسته
محمدامین پورامینی
بی شک کشور عزیز ما ایران از قابلیتها، فرهنگها، توانمندیهاى فراوان برخوردار است، واز سوى دیگر ایران وایرانى توانسته است با برخوردارى از مکتب اسلام بر رشد وشکوفایى وبالندگى خود بیفزاید، وآنجه زیبا جلوه گرى میکند هم آمیختگی وسازش میان آیین دینی ورسم ملى است، بطور مثال نوروز ما رنگ دینی ومعنوى گرفته وبا دعاى ( یا محول الحول والأحوال) وبا حضور در اماکن مذهبى جلوه دینى گرفته است.
بی تردید اسلام جزء جدایى ناپذیر روش ومنش ملت ما در آمده است، واین ریشه از گذشته ونشان از درک وجایگاه ما دارد، از این رو بر ما ودولت مردان است که با نگرشى عمیق از این زاویه به بازنگرى جایگاه عید فطر وعید قربان - به عنوان دو عید بزرگ اسلامى - پردازد.
باید اعتراف کرد که متأسفانه در جامعه ما اهمیتى که به اعیاد اسلامى داده مى شود در حد وشآن وباور ملت ما نیست، به گونه اى که عده اى فکر میکنند عید فطر براى روزه گیران، عید قربان براى حاجیان، عید غدیر براى سادات بوده و عید نوروز براى همگان است!
چه کسى مسئول است؟ طبیعى است که دانش آموزى که شرینى 15 روز تعطیلى عید نوروز را چشیده است به آن نگاه ویژه کند، وچه بسا آن را برترین عید بشمارد، وآن را عید اصلى وبقیه را فرعى انگارد!
چه باید کرد؟ جداى از فرهنگ سازى وروشنگرى عمومى به نظر مى رسد که ما هم باید همگام با دیگر مسلمانان جهان، وبلکه پیشاپیش آنان بهاى لازم وبیش از حد کنونى را به این دو عید بزرگ بدهیم، وبمناسبت عید فطر چهار روز وبه مناسبت عید قربان سه روز تعطیل رسمى داشته باشیم، ودر عوض یک هفته از تعطیلات عید نوروز بکاهیم.
4:7 عصر
شخصیت على (ع) در نگاه دیگران
بدست دست نوشت در دسته
شخصیت على (ع) در نگاه دیگران
محمدامین پورامینى
1- ابن عباس : على (ع) اولین کسى است که دو شهادت را گفت (یعنى اولین مسلمان بود که گواهى به یگانگى خدا و پیامبرى حضرت رسول خدا (ص) داد) ، وبرابر دو قبله (بیت المقدس وکعبه) نماز گزارد، و با رسول خدا دو بار بیعت نمود (بیعت عقبه وبیعت رضوان) ، وخدا به او توانایى علمى وبدنى داد، او پدر دو امام حسن وحسین بود که دو بار خورشید بخاطر وى برگشت، او دو بار شمشیر بدست گرفت (یک بار دوره رسول خدا ونقش بى همانند او در جنگهاى آن زمان، وبار دیگر در دوره زمامدارى خود بخاطر سرکوب دشمنان مسلح داخلى ناکثین – جنگ جمل به سرکردگى طلحه وزبیر وعائشه - ، قاسطین – جنگ صفین به سرکردگى معاویه - ومارقین – خوارج - )، نقش او در امت همانند نقش ذوالقرنین است.
2- ابوبکر: کجا همانند تو یافت می شود أى ابوالحسن!
3- عمر: اگر على نبود عمر هلاک می شد! من به خدا پناه می برم اگر مشکلى پیش آید وعلى نباشد.
توضیح: شخصیت درخشان امیر مؤمنان على علیه السلام بقدرى فروزان است که دیگران را وادار میکند در برابر او سر کرنش پایین آورند، گرچه قدرت طلبى وریاست خواهى عده اى مسیر تاریخ هدایت بشرى را عوض کرد.
4- عائشه: على داناترین مردم به سنت است.
5- معاویه: فقه ودانش با مرگ على مرد.
توضیح: معاویه از سردمداران ودشمنان اصلى امیر مؤمنان است، او چاره اى ندارد جز اعتراف به واقعیت، او پیشتر به ابن عباس گفته بود: ما به همه جا نوشتیم ودستور دادیم کسى از فضایل على ودودمانش لب به سخن نیاورد، تو هم آرام گیر ولب فرو بند! ، همچنین دستور داده بود که هر نوزادى که نام على بر او نهند کشته شود!
6- امام احمد بن حنبل: آن اندازه که براى على (ع) از فضائل روایت گردیده است براى هیچکس از یاران پیامبر نقل نشده است.
عبد الله فرزند امام احمد بن حنبل گوید: به پدرم گفتم: یاران رسول خدا بر اساس برترى چگونه اند؟ گفت: از نظر خلافت ابوبکر وعمر وعثمان، گفتم : پس على چى؟ گفت: فرزندم! على بن ابى طالب از خاندانى است که هیچ کس را با آنان نتوان مقایسه کرد.
همچنین او میگوید: هرکس على را دشمن دارد جایگاهش پست ترین جاى جهنم است.
7- امام شافعى: من بدون هیچ گونه تردیدى برترین امام وبهترین هدایتگر را دوست دارم, اگر دوستى وصى وجانشین رسول خدا علامت رافضى بودن است پس بدانید که من رافضى ترین بندگانم.
او همچنین میگوید: من چه گویم در باره ى کسى که دوستانش بخاطر ترس فضائلش را پنهان داشتند، ودشمنانش بخاطر حسدورزى آن را کتمان نمودند، با این همه فضائل ومناقب او همه جهان را گرفته است ؟
12:9 صبح
على مظلوم همیشه تاریخ
بدست دست نوشت در دسته
على مظلوم همیشه تاریخ
آرى آن زمان نقطه آغازین دوره ستم بر على بود، گرچه ریشه آن را در پیش از آن باید جستجو کرد، او تاوان نقش بى همتاى خود را در دفاع از رسول خدا (ص) وآیین جهانیش پرداخت، وضربه خوردگان جنگهاى بدر وخیبر وحنین و.. اینگونه از وى انتقام گرفتند.
ستم پیشگان در خانه او را بستند، این در تنها خانه اىبود که رسول خدا (ص) اجازه داد که به سمت مسجد باز باشد، وجز آن در تمامى درها بسته گردد، ولى آنچه شد باز شدن تمامى درها جز در خانه على بود! ، این همان درى است که پیامبر شش ماه کنار آن قرار گرفت وبا تلاوت آیه تطهیر آنان را به نماز فرا مى خواند، تا به امت بفهماند این آیه مصداقى جز اهل این خانه ندارد، ولی آتش بیاران معرکه گرد این خانه جمع شدند، و تهدید کردند که خانه را با هرکس اندرون اوست مى سوزانند! على اینجا تک وتنهاست ، ودر این راه فاطمه (ع) را ازدست داد و شهید ولایت گشت، فاطمه (ع) با وصیت نامه سیاسى خود که < مرا شبانه غسل وکفن کن ودر دل شب پیکر مرا به خاک بسپار> پرده از چهره ستمکاران برداشت.
پس از غم شهادت فاطمه ، بار اندوه على دوچندان شد. واین غم بیست وپنج سال ادامه یافت.
در زمان خلافت کوتاهش مال پرستان، ریاکاران، ستمکاران جاى نداشتند وپرچم مخافت برداشتند..
تا شب 21 ماه رمضان سال چهلم فرا رسید، وروح ملکوتى او به حق پرکشید، ولى باز ستم بر على ادامه پیدا کرد، تا آنجا که امویانى در کربلا حسین (ع) را محاصره کردند گفتند : ما با تو به خاطر دشمنى که با على داریم میجنگیم!
امروز هم على مظلوم است، جلوه ستم رنگ عوض میکند، ولى هدف یکى است.
11:52 عصر
عرض حال فقط
بدست دست نوشت در دسته
من تنها به حرم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مى روم
مرحوم آیت الله آقاى حاج شیخ هادى حائرى شیرازى ، فرزند مرحوم ملا امین شیرازى ، یکى از عالمان وارسته و متقى کربلاى معلى به شمار مى آمد . او که در سال 1308 هجرى قمرى متولد شده بود، مدتها در حوزه علمیه نجف اشرف و کربلا به تحصیل و سپس به تدریس سطوح عالیه اشتغال داشت و در جمع حضرات آیات عظام میرزا مهدى شیرازى ، حاج شیخ یوسف بیارجمندى ، حاج شیخ محمدرضا اصفهانى و... از مشاوران نزدیک و خواص اصحاب فقیه زاهد مرحوم آیه الله العظمى حاج آقا حسین طباطبائى قمى (ره ) محسوب مى شد. فرزند ایشان آقاى حاج محمد حسن - که اکنون یکى از بازاریان تهران است - جریان زیر را به نقل از مادرشان بازگو نموده است :
منزل مرحوم والد سابقا در محله جیه در کوچه اى پشت مدرسه خدیجه کبرى (ع) در خیابان سرسدر قرار داشت . روزى جمعى از اشرار وابسته به یکى از خاندانهاى معروف به نام ... که حرمت علم را نشناخته و از درک منزلت عالمان عاجز و بیگانه بودند، در راه خانه متعرض مرحوم والد شده و به ایشان جسارت و بى ادبى روا مى دارند، تا آنجا که عمامه ایشان از سر بر زمین مى افتد. او با ناراحتى تمام به منزل رفته و دوباره عمامه را به سر پیچیده و از منزل خارج مى شود. آنان به گمان اینکه او قصد شکایت به کلانترى را دارد، دیگر بار راه را بر او سد کرده و مقصد را مى پرسند، ایشان مى گوید: خیر، من تنها به حرم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مى روم . آن بى معرفتان قضیه را سبک انگاشته و راه را باز مى کنند و ایشان به طرف حرم مطهر رهسپار مى گردد و پس از عرض حال به منزل باز مى گردد. همان شب یکى از جوانان ، بدون آنکه سابقه بیمارى داشته باشد، ناگهان گرفتار مرگ مى شود. فرداى آن روز هنوز از کار تجهیز او کاملا فارغ نشده بودند که باز هم مرگ سراغ جوانى دیگر از ایشان مى آید، و روز سوم هم ... بالاخره عاقلان قوم بالاتفاق جمع شده و به منزل مرحوم حاج شیخ هادى مى آیند، و ضمن گریه و زارى به دست و پاى ایشان افتاده و طلب حلالیت و کسب رضایت مى کنند، و عرضه مى دارند مگر شما مى خواهید همه خانه هاى ما را تاریک کنید. ایشان در پاسخ مى گوید: من فقط خدمت آقا عرض حال کردم و بس ، و در خواست انجام کارى معین نکردم و آن را به خود آقا واگذار کردم . سرانجام با انجام عذر خواهى ، جریان مرگ و میرها خاتمه مى یابد. آن بزرگوار در سال 1364 هجرى قمرى دار فانى را وداع گفته و در صحن مطهر حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام مدفون شد. مرحوم آیه الله العظمى آقاى شیخ محمد رضا طبسى نجفى (قدس سره ) داماد ایشان بودند.
مى بوسید!
آن نخل به خون طپیده را مى بوسید
آن مشک ز هم دریده را مى بوسید
خورشید کنار علقمه خم شده بود
دستان ز تن بریده را مى بوسید (314)
http://www.abalfazl.com/keramat/shia/shia21.htm#-6
12:29 صبح
سیره معصومان(ع) در ماه رمضان
بدست دست نوشت در دسته
سیره معصومان(ع) در ماه رمضان محمد امین پورامینی ماه مبارک رمضان ماه ضیافت رحمان از بندگان خود مىباشد و خوان رحمت الهى گسترده است- بجاست که با نگاهى گذار به سیره معصومان(ع) در این ماه رفتارهاى فردى و اجتماعى آنان را سرمشق زندگى خود قرار دهیم. بطور کلى مىتوان سیره آن بزرگواران را در دو بخش مورد مطالعه و بررسى قرار داد. سید ابن طاووس« ره» نقل مىفرماید که وقتى ماه مبارک رمضان فرا مىرسید رنگ چهره پیامبر اکرم(ص) عوض مىشد و زیاد به نماز و دعا مىپرداخت (1) ، تغییر حالت آن حضرت در دهه آخر ماه مبار رنگ مضاعفى به خود مىگرفت، بگونهاى که تمام شبها را به شب زندهدارى و عبادت سپرى مىکرد. (2) درباره حضرت امام زین العابدین(ع) نقل شده است که ایشان در این ماه کاملا غرق در دعا و تسبیح و استغفار و ذکر تکبیر مىگشت. (3) گرچه بجا آوردن نمازهاى مستحبى و نوافل یکى از مسائل عادى و روزمره آن بزرگواران بوده است. ولى در ماه رمضان حالت مضاعف به خود مىگرفت، تا آنجا که نمازهاى مخصوصى توسط آنان در ماه مبارک رمضان و شبهاى قدر خوانده مىشد، که ذکر تفصیل آن مجال دیگرى مىطلبد. ماه مبارک رمضان بهار قرآن است و پیامبر اکرم(ص) و عترت طاهرینش که خود قرآن ناطقند و هیچگاه ایشان از قرآن، و قرآن از ایشان جدا نبوده، و تلاوت آیات دلنشین آن جزء برنامه روزمره ایشان بوده است، عنایتخاصى نسبتبه تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان مبذول مىداشتند و توجه اصحاب و یاران خود را نسبتبه آن جلب مىنمودند، تا آنجا که در مورد حضرت امام سجاد(ع) نقل شده است که چهل بار قرآن را در ماه مبارک ختم مىنمود. (4) چگونه خواستن و از چه کسى خواستن و به چه انگیزهاى خواهش کردن از مهمترین مطالبى است که در هر درخواستى، نهفته است اینجا سخن از درخواست از یگانه معبود قادر و تواناست که معصومین(ع) بر بشریت منت نهاده و نحوه درخواست را در قالب« دعا» به عالىترین وجه ممکن نشان دادهاند. و علاوه بر لذت سخن گفتن با خداوند عالیترین مضامین معارف تابناک الهى را در آن جاى داده و از خود یادگارهایى بس ارزشمند به ودیعت نهادهاند. در ماه مبارک رمضان دعاهاى مخصوصى از آن بزرگواران رسیده است که تنها به ذکر عناوین آنها در این مقاله اکتفا مىشود: الف- دعا در وقت دیدن هلال ماه مبارک. ب- دعاى پیامبر اکرم(ص) در وقت وارد شدن به ماه مبارک رمضان، ج- دعاى پیغمبر اکرم(ص) در شب اول، د- دعاى ابو حمزه ثمالى در هر شب، ح- دعاى سحر، و- دعاى اول صحیفه سجادیه، ز- دعاى وقت افطار، ط- دعاى امام زین العابدین(ع) در شبهاى نوزدهم و بیست و یکم، ظ- دعاى پیامبر اکرم(ص)، و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) در ماه مبارک رمضان. ى- دعاى پیامبر اکرم(ص) و امام زین العابدین(ص) در شب بیست و هفتم، ل- دعاى پیامبر اکرم(ص) در شب آخر هر ماه، ن- دعا به هنگام وداع با ماه رمضان، معصومین(ع) در شبهاى قدر شب زندهدار بودند، و نه تنها خود به احیاء آن مىپرداختند بلکه خانواده و کودکان و فرزندان خویش را به انجام آن وامىداشتند، روایتشده است که رسول خدا(ص) در شب بیست و سوم ماه، خفتگان از خانواده خود را از خواب بیدار مىکرد و آب به صورت آنها مىپاشید. (5) حضرت فاطمه زهرا(س) نیز نمىگذاشت کسى از فرزندانش در آن شب به خواب رود، و آنان را با کمى غذا و ایجاد آمادگى از روز و با انجام استراحت در روز، آماده مىساخت، و مىفرمود محروم کسى است که از خیر این شب محروم ماند. (6) و یک سال حضرت امام صادق(ع) به بیمارى سختى گرفتار شده بود، آن حضرت دستور داد که در شب بیست و سوم ایشان را برداشته و به مسجد پیامبر(ص) بردند، و آن شب را در آن مکان شریف به احیاء گذارند. (7) چگونه افطار کردن، و با چه افطار کردن از جمله مسائل قابل توجه سیره است. از پیامبر(ص) و ائمه هدى(ع) ادعیه خاصى در وقت افطار نقل شده است. امام صادق(ع) مىفرماید که پیامبر اکرم در وقت افطار این دعا را مىفرمود:« اللهم لک صمنا و على رزقک افطرنا فتقبله منا، ذهب الظلما و ابتلت العروق و بقى الاجر» (8) بار خدایا براى تو روزه گرفتیم، و بر روزى تو افطار نمودیم، پس آن را از ما بپذیر. حضرت امیر المؤمنین(ع) در وقت افطار مىفرمود: «اللهم لک صمنا و على رزقک افطرنا فتقبله منا انک انت و السیمع العلیم» (9) خدایا براى تو روزه داشتیم، و بر روزى تو افطار کردیم. پس آن را از ما قبول نما، همانا که تو شنوا و دانایى. و اما اینکه با چه چیزى افطار مىنمودند، مواردى نقل شده است، از امام باقر(ع) نقل شده است که پیامبر اکرم با آب و خرما، و یا آب و رطب افطار مىنمودند (رطب غیر از خرما است). (10) و اگر آن حضرت شیرینى و حلوا نمىیافتبا آن افطار و گاهى با شکر که از نى گرفته مىشد، افطار مىکرد. (13) و امام صادق(ع) مىفرماید: پیامبر، اکرم(ص) با شیرینى و حلوا افطار مىنمود، و اگر آن را نمىیافتبا آب ولرم افطار مىکرد، و مىفرمود: آن باعث پاکیزگى کبد و معده است،و دهان را خوشبو مىسازد، و ریشه دندان و دید چشم را تقویت مىنماید. (14) بنابر این از مجموعه روایات استفاده مىشود که آن حضرت- در صورت امکان- با یک ماده شیرینى مثل حلوا، خرما، و در صورت نبود آنها با آب نیمه گرم و ولرم فطار مىنمود. ابن طاووس از امام باقر(ع) نقل مىکند که حضرت على(ع) دوست داشت که با شیر افطار کند. (15) پیامبر اکرم(ص) در دهه آخر ماه مبارک رمضان هر شب غسل مىکرد. (16) حضرت امام باقر(ع) شبهاى نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم و بیست و پنجم را غسل مىکرد (17) ، و امام صادق(ع) در شب بیست و سوم دو بار غسل مىنمود، یک بار در اول شب، بار دوم در آخر شب. (18) یکى از مستحبات بسیار مهم و سازنده اعتکاف است. که تفصیل و شرائط آن در کتب فقهى آمده است و از عهده این نوشته خارج مىباشد، امام صادق(ع) فرمود: یکبار رسول خدا(ص) در دهه اول ماه رمضان به اعتکاف نشست و در رمضان دیگر در دهه دوم، و در رمضان پس از آن در دهه سوم اعتکاف نمود. و بعد از آن همیشه در دهه آخر رمضان به اعتکاف مىنشست. (19) برخاستن از سفره ضیافت الله براى عارفان دلداده حق سخت و ناگوار است. لذا همانطور که جدایى عاشق از معشوق، به سختى هر چه تمامتر صورت مىگیرد، پیامبر اکرم(ص) چگونگى وداع با ماه رمضان را چنین بیان مىکند: جابر بن عبد الله انصارى نقل مىکند که در جمعه ماه رمضان، بر رسول خدا وارد شدم. هنگامى که چشم او بر من افتاد فرمود: اى جابر این جمعه آخر ماه رمضان است، پس با او وداع کن و بگو:« اللهم لا تجعله آخر العهد من صیامنا ایاه، فان جعلته فاجعلنى مرحوما، و لا تجعلنى محروما» یعنى خدایا، این رمضان را آخرین روزه ما قرار مده، و چنانچه قرار دادى پس ما را مورد رحمتخود قرار بده و ما را محروم ساز، و هر کس این را بگوید به یکى از دو امر نیکو( احدى الحسنیین) نائل مىشود، یا آنکه عمر پیدا مىکند و ماه رمضان بعدى را درک مىنماید، و یا آنکه مورد بخشش و رحمتخدا قرار مىگیرد. (20) از مجموعه روایات استنباط مىشود که این شب از جایگاه بس والایى برخوردار است، و معصومین(ع) آن را به احیاء و شب زندهدارى مىگذراندند. حضرت على بن الحسین امام زین العابدین(ع) شب عید فطر را در مسجد به نماز مىگذارند تا آنگاه که صبح شود. رسول خدا(ص) روز عید بعد از طلوع آفتاب خارج مىشد و هنگامه خروج به اطراف آسمان مىنگریست و مىفرمود که در آن روز بر جا نماز و حصیر نماز مخوان،یعنى روى خاک بنشین و بر آن نماز بخوان. فقهاء عظام مستحباتى را براى این روز ذکر نمودهاند که از جمله آنها، نماز را در صحرا بپا داشتن، خارج شدن امام با پاى برهنه و پیاده، و توام با وقار و ذکر خدا، و سجده بر زمین و... روز عید فطر روز اجر و گرفتن نتیجه امتحان است. قهرا در هر امتحانى نتایجیکسان نیست. شیخ صدوق(ره) نقل مىنماید: امام حسن مجتبى(ع) گروهى از مردم را در روز عید فطر دید که به بازى و خنده مشغولند، حضرت رو به یاران خود کرد و فرمود:« خداى عز و جل ماه رمضان را محل مسابقه بندگان خود قرار داده است که به واسطه اطاعتخویش بسوى رضوان الهى پیشى مىگیرند، پس گروهى سبقت گرفتند و پیروز و رستگار گشتند، و گروهى عقب ماندند و محروم شدند، پس عجب دارم از کسى که خندان است و به لهو و بازى مشغول است در روزى که نیکوکاران به اجر و ثواب رسیده و کوتاهى ورزان از آن بىفیض و محرومند، به خدا سوگند اگر پرده برداشته شود هر آینه نیکوکار به عمل نیک خویش و بدکار به عمل بد خود مشغول خواهد شد.» (21) در آستانه ماه مبارک، معصومان(ع) اهمیت و عظمت ماه مبارک رمضان را به مرمدم گوشزد نموده و آنان را به استفاده از این ضیافت الهى فرا مىخواندند که در این زمینه خطبههاى بسیار جالب از پیامبر اکرم(ص) و امیر المؤمنین(ع) و روایات تکان دهندهاى صادر شده است، که براى نمونه به ذکر دو روایتبسنده مىکنیم: امام صادق(ع) در آستانه ماه مبارک رمضان اینگونه به فرزندان خویش سفارش مىفرمود:« نهایت کوشش خودتان را بنمایید که در این ماه روزىها تقسیم مىشوند، و سرآمد عمرها و اجلها نوشته مىشود و در آن شبى است که عمل در آن ماه از عمل هزار ماه برتر و افضل است.» ابو صلت مىگوید: بر حضرت امام رضا(ع) در جمعه آخر شعبان وارد شدم. حضرت به من فرمود: «اى ابا صلت، بیشتر روزهاى ماه شعبان گذشت، و این جمعه آخر ماه است پس در این باقیمانده آن کوتاهى مورز و سابق خود را جبران کن،... و بیشتر به دعا و استفغار و تلاوت قرآن بپرداز، و از گناهانت توبه کن، تا با خلوص در ماه خدا وارد گردى.» (22) اهل بیت عصمت و طهارت(ع) علاوه بر آنکه خود موفق به تلاوت قرآن بودند دیگران را به تلاوت آن سفارش مىنمودند، و گاه نسبتبه تلاوت بعضى سورهها در بعضى از شبها عنایتخاصى از خود نشان دادهاند، توجه عزیزان را به چند روایت که دو نکته ذکر شده را در بر دارد جلب مىنماییم. وهب از امام صادق(ع) مىپرسد خوب است در ماه رمضان در چند روز قرآن خوانده شود؟ حضرت فرمود: در سه روز به بالا. امام باقر(ع) فرمود:« لکل شىء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان» (23) هر چیزى بهارى دارد و بهار قرآن ماه رمضان است. از بین سورههاى قرآن به تلاوت این سورهها سفارش شده است. تلاوت این دو سوره در شب بیست و سوم ماه رمضان توصیه شده است. امام صادق(ع) فرمود:« من قرا سورة العنکبوت و الروم فى لیلة ثلاث و عشرین فهو و الله یا ابا محمد من اهل الجنة» (24) سوگند به خدا کسى که سوره عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم رمضان بخواند از اهل بهشت است. البته این به معناى اقتضاء است که با وجود شرائطش چنین نتیجهاى را بدنبال خواهد داشت. از امام زین العابدین(ع) روایتشده است:« من قرا انا انزلناه فى لیلة القدر عند فطوره و عند سحوره کان فیما بینهما کالمتشحط بدمه فى سبیل الله» (25) کسى که سوره قدر را در هنگام افطار و سحر بخواند مانند کسى است که در این فاصله در راه خدا بخون خود غلتیده باشد. و همین مضمون نیز از حضرت امام صادق(ع) روایتشده است. (26) و نیز از امام صادق(ع) نقل شده است که هر کسى که در هر شب ماه رمضان هزار بار سوره قدر را بخواند در شب بیست و سوم عجایبى را درک خواهد کرد. (27) و در روایتى دیگر از آن حضرت اثر آن را در رسیدن انسان به سرحد نهایتیقین در امور اختصاصى اهل بیت(ع) قرار داده است که به واسطه دیدن بعضى از حقایق در عالم رؤیا به آن مىرسد. (28) شیخ صدوق روایت کرده است که مردى خدمت امام باقر(ع) رسید و پرسید چگونه من شب قدر را در هر سال شناسایى کنم؟ حضرت فرمود: «وقتى که ماه رمضان آمد هر شب یکبار سوره دخان را بخوان، وقتى که شب بیست و سوم فرا رسید به آنچه که مىخواهى خواهى رسید.» (29) یکى از علل و حکمتهاى روزه این است که با ایجاد حالت گرسنگى و تشنگى انسان به یاد ضعیفان و مستمندان و تنگدستان بیفتد، و هر کسى به فراخور حال ووسع خود نسبتبه آنان کمک نماید. (30) ابن عباس مىگوید: وقى که ماه رمضان فرا مىرسید هر صاحب حاجتى که به نزد رسول خدا مراجعه مىکرد حاجتش برآورده مىشد. (31) راجع به حضرت زین العابدین(ع) نقل است که هر روز ماه رمضان را صدقه مىداد. (32) این عمل در سیره معصومین(ع) بنحو کاملى مشاهده مىشود. و از امام صادق(ع) روایت است که هنگامى که حضرت امام زین العابدین(ع) روزه مىگرفت دستور مىداد گوسفندى را سر مىبریدند، و آن را تکه تکه ساخته و در دیگ مىریختند، آن حضرت در وقت غروب به دیگها سر مىزد و در حالى روزه داشتبوى آبگوشت را استشمام مىنمود، آنگاه مىفرمود: کاسهها را بیاورید این کاسه را براى فلان کس و دیگرى را براى فلان بکشید، و همینطور کاسهها را پر مىکردند تا آبگوشتبه اتمام مىرسید، آنگاه خود با نان و خرما افطار مىکرد. (33) از امام صادق(ع) روایت است که امام زین العابدین(ع) در ماه مبارک رمضان توجه خاصى به زیردستان و خدمتکاران خود داشت، و هرگاه یکى از آنها مرتکب خطایى مىشد او را مورد عقوبت قرار نمىداد، و تنها گناه او را یادداشت مىنمود، تا آنکه که شب آخر ماه رمضان فرا مىرسید، همه آنان را گرد خود جمع مىنمود، و کاغذهاى خطایاى آنان را بیرون مىآورد و بر تک تک آنان مىخواند و آنان به گناه خود اعتراف و اقرار مىنمودند، پس از آن در میان ایشان برمىخاست و مىفرمود:« با صداى بلند بگویید: اى على بن الحسین، همان خدایت نیز خطاهایت را شمارش کرده است همانگونه که تو گناهانمان را شمردى، و در کتاب، تمام اعمال کوچک و بزرگ ثبت است، و همه اعمال در نزد او حاضر است همانگونه که اعمال ما در نزد تو حاضر بود( و تو بر آن ناظر بودى)، پس از ما درگذر همانگونه که تو امید عفو و گذشت دارى، از ما درگذر تا که خدایت را بخشنده و رحیم یابى... اى على بن الحسین، کوچکى مقام خود را در برابر خداى داور دادگرى که به هیچ کس ظلم روا نمىدارد یادآور و از گناه ما درگذر،...» و حضرت در حالى که گریه و زارى مىکرد مرتب این کلمات را مىفرمود و آنان هم با وى هم آواز مىشدند و مىفرمود: بار خدایا تو به ما دستور دادى که از کسانى که به ما ظلمى روا داشتند درگذریم، ما بخود ظلم کردیم، پس از ما درگذر، که تو نسبتبه آن سزاوارترى. تو به ما فرمودى که هیچ درخواست کنندهاى را از در خانههایمان رد نکنیم، ما به درگاه تو دست نیاز و درخواستبلند کردهایم، و از تو طلب مىنماییم، پس بر ما منت نه، و ما را محروم مساز... آنگاه رو به آنان مىنمود و مىفرمود: من از خطایاى شما گذشتم، آیا شما نیز از من مىگذرید؟ و آنان در پاسخ مىگفتند: از تو گذشتیم اى آقاى ما، و تو به ما هیچ بدى روا نداشتى، پس آن حضرت مىفرمود بگوئید: بار خدایا: از على بن الحسین درگذر، همانگونه که او از ما گذشت، و او را از آتش آزاد آن همانطورى که او ما را از بندگى رهانید، و آنان آمین گفتند، و حضرت فرمود: بروید که از شما گذشتم، و همگى شما را آزاد کردم، و همگى آنان را آزاد مىفرمود. (34) حفظ عفت عمومى جامعه از جمله مهمترین وظایف نظام اسلامى استبه عنوان نمونه حد شرابخوار 80 تازیانه است، ولى اگر در ماه رمضان شراب خورده شود حالت دیگرى دارد، نجاشى شاعر در روز ماه رمضان شراب خورد، او را بنزد امیر المؤمنین آوردند، حضرت پس از یک شب زندان کردن او، و اجراى حد شرعى شرابخوارى( 80 ضربه)، 20 ضربه شلاق اضافى، بخاطر شکستن حرمت ماه رمضان بر او زد. (35) و در برخى روایات او پذیراى 39 ضربه اضافى بدان جهتشد. (36) بنابر نقل برخى از روایات حضرت رسول اکرم در ماه رمضان تمامى اسیران را آزاد مىساخت. (37) البته این مربوط به حفظ مصالح عمومى اسلام و مسلمین است و تشخیص آن به دستحاکم شرعى و ولى امر مسلمین است. این نوشته چکیدهاى است گویا از کتابى که توسط این نویسنده در دست نگارش است، که امید استبه فضل الهى تقدیم محضر دانش پژوهان و شیفتگان معارف گردد. 1- اقبال الاعمال، سید بن طاووس، 70. 2- من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، 2: 156/2018. 3- الکافى(فروع)، شیخ کلینى، 4:88/8، وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، 10: 309/134786( چاپ آل البیت). 4- بحار الانوار، علامه مجلسى، 98/5. 5- همان، 98/160، دعائم الاسلام 1/282. 6- دعائم الاسلام 1/282. 7- بحار الانوار، 98/169. 8- الکافى 4: 95/1، من لا یحضره الفقیه 2:106/ 1850، تهذیب الاحکام، شیخ طوسى، 4: 199/576، المقنعة، شیخ مفید، 51، مصباح المجتهد، شیخ طوسى، 568، وسائل الشیعه 10: 147/13070. 9- تهذیب الاحکام 4: 200/578، بحار الانوار 98/15. 10- بحار الانوار 96، 314/15. 11- الکافى 4: 152/1، وسائل الشیعه 10:157/1310. 12- تهذیب الاحکام 4:198/569، وسائل الشیعه 10: 146/13067. 13- بحار الانوار، 96/315. 14- الکافى 4:152/4، وسائل الشیعه 10: 158/1305. 15- بحار الانوار 98/12. 16- اقبال الاعمال 195 و 237، وسائل الشیعه 3: 327/3779 و 3783، بحار الانوار 98/12. 17- بحار الانوار 98/58. 18- همان 98/160. 19- الکافى 4: 175/4، من لا یحضره الفقیه 2: 189/2105، اقبال الاعمال 107، بحار الانوار 98/4 و 150. 20- فضائل الاشهر الثلاثة، شیخ صدوق 138/149، وسائل الشیعه 10: 365/13617، بحار الانوار 98/172. 21- من لا یحضره الفقیه 2: 174/2057. 22- الکافى 4: 66/2، تهذیب الاحکام 4:192/547، وسائل الشیعه 10: 305/13481. 23- عیون اخبار الرضا 2: 51/198. 24- الکافى 2: 461/10، ثواب الاعمال، شیخ صدوق، 129/1، معانى الاخبار، شیخ صدوق، 228/1، امالى الصدوق 57/5، المقنعة 50، وسائل الشیعه 10: 302/13472، بحار الانوار 96/386. 25- ثواب الاعمال 136/1، تهذیب الاحکام 3:100/261، مصباح المتهجد 571، المقنعة 50، وسائل الشیعه 10: 361/13611، بحار الانوار 98/165. 26- اقبال الاعمال 114، وسائل الشیعه 10: 149/13076، بحار الانوار 98/11. 27- بحار الانوار 97/344. 28- همان 96/379. 29- مصباح المتهجد 571، المنقعة 50، وسایل الشیعه 10: 362/13612، بحار الانوار 98/165. 30- الکافى 1: 196/ 8، امالى الصدوق 388، وسائل الشیعه 10: 362/13612، بحار الانوار 96/379. 31- الکافى 4: 181/6، علل الشرائع، شیخ صدوق 378/1، فضائل الاشهر الثلاثه 102، المناقب 4/68، وسائل الشیعه 10: 8/12699 و 21700 و 10: 7/12697، بحار الانوار 96: 375/62 و 96: 369/50. 32- بحار الانوار 96/363. 33- اقبال الاعمال 64، بحار الانوار 98/ 82. 34- المحاسن، الشیخ ابو جعفر احمد بن محمد بن ابى خالد البرقى، 396/67، وسائل الشیعه 10:140/13049، بحار الانوار 96/317. 35- اقبال الاعمال 260، وسائل الشیعه 10:317، بحار الانوار 98/186. 36- الکافى 7: 216/15، من لا یحضره الفقیه 4:55/5089، تهذیب الاحکام 10: 94/362، وسائل الشیعه 28: 231/34632 37- دعائم الاسلام، قاضى نعمان 2: 464/ 1644، مستدرک الوسائل، محدث نورى 18: 113. 38- بحار الانوار 96/363. الف) رابه خود و خدا( بعد فردى)
1- تغییر حالت
نمازهاى مستحبى
3- تلاوت قرآن
4- نیایش
5- احیاى شب قدر
6- آداب افطار
7- غسل
8- اعتکاف
9- وداع با ماه رمضان
10- شب عید فطر
11- نماز عید فطر
ب) رابطه خود و مردم( بعد اجتماعى):
1- ایجاد آمادگى براى ماه رمضان
2- سفارش به تلاوت قرآن
1و 2: سوره عنکبوت و روم:
3- سوره قدر در وقتسحر و افطار:
4- سوره دخان:
3- کمک به مستمندان
4- افطارى دادن
5- توجه بیشتر به زیردستان و گذشت از خطاى آنان
6- حفظ حریم دین و حرمت زمان
7- آزادى اسیران
پىنوشتها:
7:11 عصر
تخریب مسجد غدیر خم توسط وهابیون
بدست دست نوشت در دسته
| ||
|
4:37 عصر
رقیه بنت الحسین (ع)
بدست دست نوشت در دسته
حضرت رقیه بنت الحسین (ع)
در نگاه آیت الله العظمی تبریزی (ره)
استاد بزرگوارمان مرحوم آیت الله العظمی حاج میرزا جواد تبریزی اعلی الله مقامه الشریف دارای دلی سوخته ومملو از عشق به خاندان عصمت وطهارت بود، به هنگام بیماری به زیارت مرقد شریف حضرت رقیه در شام شتافت، وآنجا سخنانی پیرامون آن حضرت به زبان عربی ایراد نمود که ترجمه آن تقدیم حضورتان میگردد:
«یادگیری احکام شرعی وفراگیری مسائل فقهی از برترین کارهاست، شما می دانید که در رابطه با ثبوت موضوعات خارجی حدودی وجود دارد، ودر همه ویا بیشتر آنها باید بینه اقامه گردد، ولی در پاره ای از امور مجرد شهرت کافی است، ومجرد شهرت در ثبوت آنها کافی است، ونیازی به اقامه بینه و یاچیزدیگری ندارد، وصرف شهرت کافی است، مثل آنکه کسی زمینی را بخرد، وپس از آن به وی گفته شود که این زمین وقف بوده است، از امام علیه السلام از حکم این مسئله پرسیدند، حضرت فرمود: اگر بین مردم مشهور باشد که این زمین وقف است خرید آن جایز نیست، وآن را پس بده، واز این قبیل است حدود منی ومشعر، (که با شهرت ثابت می شود)، وهمچنین مقابر ، ممکن است کسی دویست سال پیش در جایی دفن شده باشد، والآن کسی نباشد که خود محل دفن وی را در این مکان دیده باشد، ولی بین مردم مشهور باشد که در این مکان دفن شده است، این شهرت کافی است.
وازاین روست مقام ومزار حضرت رقیه بنت الحسین (ع)، که از اول مشهور بود، گویا حضرت امام حسین (ع) نشانی را از خود در شام به یادگاری سپرده است تا فردا کسانی پیدا نشوند که به انکار اسارت خاندان طهارت وحوادث آن پردازند، این دختر خردسال گواه بزرگی است بر اینکه در ضمن اسیران حتی دختران خردسال نیز بوده اند، ما ملتزم به این هستیم که بر دفن رقیه بنت الحسین (ع) در این مکان شهرت قائم است ، واینکه در این مکان جان سپرده است. ما به زیارتش شتافتیم، وباید احترام او را پاس داشت، (نگویید خردسال است) علی اصغر که کودک شیرخواری بود دارای آن مقامی است که روبروی حضرت سید الشهداء (ع) در کربلا دفن گردید، گفته اند که دفن وی در این مکان نشان از آن دارد که در روز حشر حضرت این کودک خردسال را به دست خواهد گرفت ونشان خواهد داد.
دفن این طفل خردسال در شام گواه بزرگ ونشان قوی از اسارت خاندان طهارت ، وستم رواداشته بر ایشان دارد، آن ستمی که تمام پیامبران از آدم تا خاتم بر آن گریستند، تا آنجا که خدا عزای حسین را بر آدم خواند.
از این رو احترام این مکان لازم است، به سخنان فاسد گوش فرا ندهید، وبه سخنان باطلی که میگویند که او طفلی خردسال بیش نبود گوش فرا ندهید، مگر علی اصغر کودک خردسال نیست که درروز قیامت شاهدی خواهد بود، وموجب آمرزش گنهکاران شیعه خواهد شد ان شاء الله.
بنابراین بر همه واجب است احترام این مکان را داشته باشند، وبه سخنان فاسد وبیهوده ای که از گمراهی شیاطین است گوش فرا ندهند واعتنایی نکنند.
ما با زیارت دختر امام حسین به خداوند متعال تقرب می جوییم، آن دختری که خود مظلوم بود، وخاندان وی همه مظلوم بودند».
درباره
آرشیو یادداشتها
یادداشتهای آرشیو نشده
-
کتاب بقیع در بستر تاریخ منتشر شد
مثال های نقض سیره رضوی بر ادعای گروه های تکفیری!
چگونه شعائر حسینی را در مساجد وتکایا رعایت کنیم؟
شرافت « ذی الحجه » به خاطر حج و ولایت امیرالمؤمنین (ع) است
سلاح علمی امام جواد(ع) همانند عصای موسی(ع) بود
“Sunnis have no problem visiting shrines of Supreme Imams”
اهل سنت واقعی در برابر ائمه طاهرین خاشع هستند
با قواعد رضوی می توان علوم انسانی را متحول کرد
راز عالم آل محمد (ص) بودن امام رضا (ع)!
پورامینی از ترجمه «بقیع الغرقد فی دراسة شاملة» خبر داد
آشنایی با کتاب بقیع الغرقد فی دراسة شاملة
راز دلدادگی ها به ماه بنی هاشم(ع)- متن کامل
او دیگران را بر سر سفره اسلام نشاند نه اسلام را بر سر سفره آنان
زیارت اربعین نماد تشیع است/ بیان دیدگاهها درباره حضور اهلبیت(ع
حرفی که در کتابم زدم، بحث جدیدی درباره اربعین است
[همه عناوین(382)][عناوین آرشیوشده]