سفارش تبلیغ
صبا ویژن

92/4/21
4:9 عصر

نمی از یم رمضان/3

بدست دست نوشت در دسته رمضان، گفتگو

تاریخ : 1392/4/21 - ساعت : 52 : 15 - گروه : فرهنگی - حوزه : دین و اندیشه رمضان 92

نمی از یم رمضان/3- بهرمند شدن در خیر دیگران توفیقی مهم است؛ باید در معرض بهره‌ از خیرات نازله این ماه قرار گرفت/ نباید چشم را ببندیم و بعنوان اینکه کار از آئین پیشینیان ماست مهر تأیید بزنیم؛ باید با با منطق، شرع و عقل تمیز بدهیم و از کارهای سفیهانه و بیهوده دوری کنیم

حجت‌الاسلام محمدامین پورامینی، استاد کلام مرکز تخصصی تربیت محقق مذاهب اسلامی در مصاحبه با «نسیم»، به شرح دعای سومین روز ماه مبارک رمضان پرداخته است که در ادامه تقدیم می‌شود:
بسم الله الرحمن الرحیم
« اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ، وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ، واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ، بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ».
در دعای روز سوم پنج مطلب ذکر شده است؛ که سه جهت آن مثبت است یعنی از خداوند خصوصیات و ویژگی هایی را می خواهیم که به دست بیاوریم، و دو جهت نیز منفی است که از خداوند درخواست می‌کنیم تا از آن دور باشیم.
سه جهت مثبت در: هوشیاری، بیداری و شریک شدن در کارهای خیر است، اما دو جهتی که جنبه منفی دارد و از خداوند می خواهیم که از آن دور باشیم: دور شدن از کارهای بیهوده و دور بودن از نیرنگ بازی و مکر و فریب است؛ آنچه بیان شد روح مطلب و جان دعای این روز است.
«اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ»؛ از خدا می خواهیم در این روز به ما ذهن و تنبیه بدهد. باید بدانیم که ذهن چیست؟ ذهن در لغت چندین معنا شده است که نزدیک به هم هستند؛ ذهن به معنای فهم، عقل، زیرکی، و حفظ آمده است، همچنین به معنای نیرو نیز نقل شده است، به معنی نیروی درونی انسانی است که زمینه ساز به دست آوردن کمالات است، این معانی مختلف از مراجعه کتب لغت معتبر مثل صحاح جوهری و قاموس فیروزآبادی به دست می‌آید.
در مجموع آن چیزی که از خدا می خواهیم بهره درک و فهم خوب، عقل وافر و زیرکی است، که از آن تعبیر به فطانت می شود. مومن زیرک است اما فریبکار نیست؛ انسان مومن متوجه است که در اطراف خود چه می گذرد و از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود. بنابراین ذهن همه این معانی یاد شده را در بر می گیرد، و از جمله معانی آن تیزهوشی و تیز ذهنی نیز می تواند باشد. در این فراز از دعا می گوییم: خدایا به من ذهن بده، یعنی قدرت درک و فهم بده. تنبیه به معنای بیداری است، پندگیری از حوادث نتیجه بیداری است. در نتیجه در فراز اول دعا از خداوند می‌خواهیم که به ما به من هوشیاری و بیداری روزی کند.
در فرازدوم دعا در مقام این جهت است که دو ویژگی منفی را از خودمان دور کنیم :«وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ»؛ خدایا من را از کارهای سفیهانه و فریبکارانه دور بدار. کارهای بیهوده و باطل اموری هستند که غرض عاقلانه در انجام آن وجود ندارد.
باید متوجه باشیم که برخی سنت‌های ملی نیز می‌تواند دو جهت مثبت و منفی داشته باشد؛ جهت مثبت آن بسیار خوب است مانند نوروز که در آن دید و بازدید، شادابی، تمیزی، صله رحم، کمک رسانی، استراحت، سفر زیارتی و سیاحتی است. این‌ها جنبه‌های مثبت است. اما برخی از سنت‌ها می‌تواند سفیهانه باشد و وجهی برای تأیید آن وجود ندارد، مانند چهارشنبه سوری.
بنابراین نباید چشم ها را ببندیم و به عنوان اینکه این کار از آئین پیشینیان ماست مهر تأیید بر همه آنها بزنیم، باید با به‌کارگیری منطق، شرع و عقل تمیز بدهیم و از کارهای سفیهانه و بیهوده دوری کنیم. در این فراز دعا از خداوند می‌خواهیم: «خدایا در این روز ما را از کارهای سفیهانه و جاهلانه دور کن.» در واقعیت امر ببینیم که چقدر از وقت مردم و بخصوص نسل نوجوان وجوان ما پای اینترنت، ماهواره و بازی‌های کامپیوتری تلف می شود.
انسان مومن از انجام کارهای لغو و بیهوده سرباز می‌زند؛ چنانچه خداوند در قرآن مومنان را این گونه توصیف می‌کند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ هُمْ فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ، به نام خداى بخشاینده مهربان،‏ به راستى که مؤمنان رستگار شدند، آنان که در نمازشان ترسان و فروتن‏اند، و آنان که از بیهوده رویگردانند. (سوره مؤمنون 1-3)
واژه بعدی «التّمْویهِ» است یعنی چیز خوب را بد جلوه دادن یا بد را خوب جلوه دادن؛ زشت را زیبا و مس را طلا نمایاندن. در یک کلام «التّمْویهِ» به معنای نیرنگ بازی است؛ انسان مومن اهل فریب و نیرنگ نیست.
«واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ». نکته سوم که در این دعا جهت گیری مثبت دارد شریک شدن در کارهای خیر است. در این فراز از دعا می خوانیم:« خدایا! در هر خیری که در این روز واقع می شود به من بهره ای برسان» این فراز از دعا تعبیر بسیار زیبایی دارد و آن بهره‌مند گشتن از خیر است؛ امور خیر مثل خورشیدی است که می تابد، اینجا نوبت بهره گیری از شعاع نور است، شریک شدن در کار خیر دیگران نیز مطلوب است، گاهی انسان خودش کارهای خیری را انجام می دهد، و گاهی علاوه بر آن پایه گذاری می کند، گاهی امور خیر آنی است و برای یک مقطع زمانی است، و گاهی مستمر است و آثار آن برای مدت‌ها ماندنی است.
این موضوع بستگی به عنایت و توفیق الهی، آگاهی، امکانات، آبرو و اعتبار افراد دارد. ساخت مؤسسات دینی، مسجد، حسینیه، بیمارستان، درمانگاه، و.. کار عام‌المنفعه‌ای است که آثار و برکات آن باقی می ماند و یا وقف منبع درآمد در امورخیریه مثل کمک هزینه تحصیلی وکمک به ازدواج جوانان و چاپ کتاب‌های دینی و انجام تبلیغات مذهبی و.. .
همچنین استادی که بتواند شاگردان خودش را خوب پرورش علمی بدهد بگونه ای که علم و دانش آنان در راستای رشد و تعالی مملکت قرار گیرد در حقیقت امتداد وجود اوست، و از بهره آنان بهره مند می‌گردد، و یا برخی که با مال خود زمینه پرورش علمی دیگران را فراهم می سازند نیز در همین مسیرند.
امتداد وجودی یعنی این که خیر او بعد از او نیز به مردم رسد و آنان استفاده کنند و بهره مند شوند؛ هرکس به اندازه توانایی خود می تواند در کارهای خیر سهیم شود و هیچ کس نباید خودش را دست کم بگیرد و مأیوس گردد. خلاصه آنکه بهرمند شدن در خیر دیگران نیز توفیقی بس مهم است، و باید در معرض بهره‌مند شدن از خیرات نازله در این روز و ماه قرار گرفت، همانگونه که در این فراز از دعا خواندیم: «خدایا به من کاری کن که از هر خیری به من بهره ای برسد.»
در احادیث داریم انسانی که از دنیا برود پرونده اش بسته می شود، مگر آنکه صدقه جاریه ای از او باقی بماند که مردم از آن استفاده کنند او نیز در آن عالم بهره مند گردد، و یا آنکه ورقه ای از علم و دانش از وی ماندگار شود، مثلا کتابی هدایت آفرین بنویسد، و یا آنکه از او فرزندی نیک بماند که مردم وقتی او را ببینند بگویند: خدا پدرش را بیامرزد.
در پایان هم می گوییم: « بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ » بحق جود وکرمت، ای سخاوتمندترین سخاوتمندان.

http://www.nasimonline.ir/NSite/FullStory/News/?Id=564593



92/4/20
2:35 عصر

نمی از یم رمضان/2

بدست دست نوشت در دسته رمضان

تاریخ : 1392/4/20 - ساعت : 53 : 12 - گروه : فرهنگی - حوزه : دین و اندیشه رمضان 92

نمی از یم رمضان/2- مقام رضا، مقام بالایی است که بندگان خالص خدا به آن می رسند و هرکسی لیاقت دست یابی به این مقام را ندارد/ حالات سیدالشهدا(ع) در عاشورا تجلی مقام رضا است؛ حضرت در لحظات آخر تجلی صبر و رضای خود را در قالب مناجات نشان داده که از درک آن عاجزیم

حجت‌الاسلام محمدامین پورامینی، استاد کلام مرکز تخصصی تربیت محقق مذاهب اسلامی در مصاحبه با خبرنگار «نسیم»، به شرح دعای دومین روز ماه مبارک رمضان پرداخته است که در ادامه تقدیم خوانندگان می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم
«اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ إِلَى مَرْضَاتِکَ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِمَاتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِرَاءَةِ آیَاتِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ»
خدایا مرا در این ماه به خشنودى‏ات نزدیک کن و از خشم و انتقامت‏ برکناردار و به قرائت آیاتت موفق کن، اى مهربان‏ترین مهربانان.
در فراز اول این دعا آمده است:« اللهمّ قَرّبْنی فیهِ الى مَرْضاتِکَ»؛ خدایا مرا نزدیک کن به آنچه مورد رضای تو است، یعنی خداوندا به آن اعمالی که مایه رضای تو است مرا نزدیک کن. مقام رضا، مقام بالایی است که بندگان خالص خدا به آن می رسند و هرکسی لیاقت دست یابی به این مقام را ندارد.
در پایان سوره مبارکه فجر که در روایات از آن به سوره امام حسین(ع) یاد شده است از مقام رضا صحبت شده است، می فرماید: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی‏ إِلى‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی‏ فی‏ عِبادی وَ ادْخُلی‏ جَنَّتی » ای نفس آرام گرفته به سوی پروردگارت باز گرد در حالی که تو از او راضی هستی و او از تو راضی، پس داخل بندگان من شو، و وارد بهشت من شو. (سوره فجر: 27- 30)
حالات سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا تجلی مقام رضا است؛ حضرت در لحظات آخر تجلی صبر و رضای خود را در قالب مناجات نشان داده است که از درک آن عاجزیم، آن کلمات و عبارات در حالی صادر شده است که خود غرق در خون بر روی زمین افتاده و در حالی است که او عزیزترین افراد خویش در مقابل چشمانش پرپر شده و خاندانش در آستانه اسارت قرار گرفته اند.
در فراز اول دعای روز دوم ماه مبارک رمضان از خداوند می خواهیم که ما را به آنچه مورد رضای اوست نزدیک سازد؛ گامی برداریم وکاری انجام دهیم که مورد رضایت وخوشنودی او باشد، چون اعمال ما بر دو دسته است؛ دسته اول: کارهایی که ما را به خدا نزدیک می کند و دسته دوم: کارهایی که ما را از خدا دور می کند، در این فراز از دعا از خدا می خواهیم اعمال وکارهای ما را جزو اعمال دسته اول قرار دهد.
در فراز بعدی دعا آمده است: «وجَنّبْنی فیهِ من سَخَطِکَ و نَقماتِکَ»، سخط در مقابل رضا است و نقمت به معنای غضب است. معنای این فراز از دعا آن است که خدایا! از کارهایی که موجب ناراحتی و خشم و غضب تو است من را دور بدار.
در فراز سوم دعا آمده است:« و وفّقْنی فیهِ لقرآئةِ آیاتِکَ برحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین.»، برای خواندن آیات قرآنت به من توفیق ده، به حق رحمتت ای مهربان‌ترین مهربانان.
ماه مبارک رمضان ماه قرآن و بهار تلاوت قرآن است. حضرت زین العابدین(ع) در ماه مبارک رمضان 40 ختم قرآن می‌کردند. یعنی هر روز یک ختم کامل بعلاوه یک مقدار اضافه تر.
مرحوم امام خمینی نیز با توجه به این که بار بسیار سنگین رهبری انقلاب و مرجعیت دینی را بر دوش داشتند با توجه به کهولت سن و کسالتی که داشتند ولی با این همه مقید بودند که در ماه مبارک رمضان روزی ده جزء از قرآن را تلاوت کنند و تمام جلسات سخنرانی خود را تعطیل می‌کردند.
ماه رمضان ماه نزول قرآن در مهمترین شب آن یعنی شب قدر است، تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان جلوه خاصی دارد و بسیار با اهمیت است چنان که در این فراز از دعا از خداوند می خواهیم توفیق تلاوت در ماه مبارک را داشته باشیم.
کفعمی در ثواب این دعا نقل کرده است: «کسی که این دعا را بخواند خدای تبارک و تعالی به ازای هر گام او یک سال عبادتی که روزهای آن را روزه باشد و شب های آن را به عبادت گذرانده باشد عطا میکند.» این ها همه تفضل خداوندی است که راه میان‌بر برای بندگان خویش می‌نمایاند، و آنان را برای پیمودن این راه تشویق و ترغیب می سازد، همچنانکه برای ثواب دعای روز اول ماه مبارک رمضان کفعمی آورده است که خدای تبارک و تعالی یک ملیون درجه به او می بخشد و یک میلیون سیئه را از او می زداید، این گونه تشویق ها برای بیان وجود ظرفیت و زمینه برخورداری انسان از نعمت های ویژه ای است که در این ماه وجود دارد.

http://www.nasimonline.ir/NSite/FullStory/News/?Id=563266



88/6/3
11:48 عصر

ضیافت ابرار

بدست دست نوشت در دسته رمضان، اهل بیت

ضیافت ابرار

محمدامین پورامینى

سیره معصومان(علیهم‌السلام) در ماه مبارک رمضان، چگونه بوده است؟
 ماه مبارک رمضان ماه ضیافت رحمان از بندگان خود مى‏باشد و خوان رحمت الهى در سراسر لحظه‌های آن گسترده است. بجاست که با نگاهى گذار به سیره معصومان(علیهم‌السلام) در این ماه، رفتارهاى فردى و اجتماعى آنان را سرمشق سلوک خود در این روزهای آسمانی قرار دهیم.
به‌طورکلّى، مى‏توان سیره آن بزرگواران را در دو بخش مطالعه کرد:
1-از بُعد فردی، در رابطة خود و خدا
2-  از بُعد اجتماعى، در رابطة خود و مردم.
 
1- رابطة خود و خدا (بُعد فردى)
1-1 تغییر حالت
سیدبن‌طاووس(ره) نقل مى‏کند که وقتى ماه مبارک رمضان فرا مى‏رسید، رنگ چهره رسول خدا محمد مصطفی(ص) تغییر می‌کرد و ایشان بسیار به نماز و دعا مى‏پرداختند.[1] تغییر حالت آن حضرت در دهة آخرِ ماه مبارک، شدت مضاعفى پیدا می‌کرد، به‌گونه‏اى که ایشان تمام شب‌ها را به شب‌زنده‏دارى و عبادت سپرى مى‏کردند.[2]
در احوالاتِ حضرت امام‌زین‌العابدین(ع) نقل کرده‌اند که ایشان در این ماه، کاملاً در دعا و تسبیح و استغفار و ذکر غرق مى‏شدند.[3]
 
?-? نمازهاى مستحبى
 گرچه بجاآوردنِ نمازهاى مستحبى و نوافل، یکى از مسائل عادى و روزمره آن بزرگواران بوده است، این اقدام در ماه رمضان حالت مضاعف به‌خود مى‏گرفت؛ تاآنجاکه ایشان نمازهایى مخصوصِ ماه مبارک رمضان و شب‌هاى قدر می‌خواندند. ذکر تفصیل آن نمازها، مجال دیگرى مى‏طلبد.
 
?-? تلاوت قرآن
 ماه مبارک رمضان بهار قرآن است و پیامبر اکرم(ص) و عترت طاهرین ایشان(علیهم‌السلام) که خود، قرآن ناطق‌اند و هیچ‌گاه ایشان از قرآن و قرآن از ایشان جدا نبوده است و تلاوت آیات دلنشینِ آن جزو برنامة روزمره ایشان بوده است، نسبت ‏به تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان عنایت ‏خاصى داشتند و توجه اصحاب و یاران خود را نسبت‏ به آن جلب مى‏کردند؛ تاآنجاکه درباره حضرت امام‌سجاد(ع) نقل کرده‌اند که چهل‌بار قرآن را در ماه مبارک ختم مى‏کردند.[4]
 
?-? نیایش
 چگونه ‌خواستن، از چه‌ کسى‌ خواستن و به چه انگیزه‏اى خواهش‌کردن از ارکانِ نهفته در هر درخواستی است. اینجا که سخن از درخواست از یگانه‌معبود قادر و تواناست، معصومان(علیهم‌السلام) بر بشریت منّت نهادند و نحوه درخواست را در قالب ‏«دعا»، به عالى‏ترین وجه‌ممکن نشان دادند و علاوه‌ بر چشاندنِ لذت سخن‌گفتن با خداوند به ما، عالی‌ترین مضامینِ معارف تابناک الهى را در دعاهای خود جاى دادند و از خود، یادگارهایى بس ارزشمند به‌ودیعت نهادند.
 در ماه مبارک رمضان، دعاهاى مخصوصى از آن بزرگواران رسیده است که در این مقاله، تنها به ذکر عناوین آن‌ها اکتفا مى‏کنیم: دعا در وقتِ دیدن هلال ماه مبارک؛ دعاى پیامبر(ص) در وقت واردشدن به ماه مبارک رمضان؛ دعاى نبیّ خاتم(ص) در شب اول ماه؛ دعاى ابوحمزه ثمالى در هر شب؛ دعاى سحر؛ دعاى اولِ صحیفه سجادیه؛ دعاى وقت افطار؛ دعاى امام‌زین‌العابدین(ع) در شب‌هاى نوزدهم و بیست‌ویکم؛ دعاى پیامبر اکرم(ص) و امام‌باقر(ع) و امام‌صادق(ع) و امام‌کاظم(ع) در ماه مبارک رمضان؛ دعاى پیامبر اکرم(ص) و امام‌زین‌العابدین(ع) در شب بیست‌وهفتم؛ دعاى پیامبر اکرم(ص) در شب آخر هر ماه؛ دعا به‌هنگام وداع با ماه رمضان.
 
?-? احیاى شب قدر
 معصومین(علیهم‌السلام) در شب‌هاى قدر، شب‌زنده‏دار بودند و نه‌تنها خود به احیاءِ آن مى‏پرداختند، بلکه خانواده و کودکان و فرزندان خویش را به بیدارماندن و مناجات‌کردن در آن، وامى‏داشتند. روایت‏ کرده‌اند که رسول خدا(ص) در شب بیست‌و‌سوم ماه، خفتگان از خانواده خود را از خواب بیدار مى‏کردند و پس از بیداری، به صورت آن‌ها آب مى‏پاشیدند.[5]
 حضرت فاطمه زهرا(س) نیز نمى‏گذاشتند کسى از فرزندانشان در آن شب، به خواب رود و آنان را با کمىِ غذا و ایجاد آمادگى از روز و با استراحت‌کردن در روز، آماده مى‏ساختند و مى‏فرمودند: «محروم کسى است که از خیر این شب محروم مانَد.»[6]
یک سال، امام‌صادق(ع) به بیمارىِ سختى گرفتار شده بودند. بااین‌حال، دستور دادند که در شب بیست‌وسوم، ایشان را برداشته و به مسجد پیامبر(ص) بردند و آن شب را در آن مکان شریف، به احیا گذراندند.[7]
 
?-? آداب افطار
 چگونه افطارکردن و با چه چیزی افطارکردن ازجمله مسائل جالب‌توجه سیره رهبران دین اسلام است. از پیامبر(ص) و ائمة هدى(علیهم‌السلام) ادعیة خاصى در وقت افطار نقل کرده‌اند. امام‌صادق(ع) مى‏فرمایند که پیامبر اکرم(ص) در وقت افطار، این دعا را مى‏خواندند: «اللهم لَکَ صُمنا و على رِزقِکَ أفطَرنا، فتَقبّلْه منّا، ذَهبَ الظّلما و ابْتلَت العُروق و بَقى الأجْر.»  (= بار خدایا، براى تو روزه گرفتیم و بر روزىِ تو افطار کردیم؛ پس آن‌را از ما بپذیر.)[8] مشابه این دعا را حضرت امیرالمؤمنین(ع) در وقت افطار مى‏خواندند: «اللهم لَکَ صُمنا و على رِزقِکَ أفطَرنا، فتَقبّلْه منّا، انّک أنت السّمیع العلیم.‏»[9]
 اما درباره اینکه آن بزرگواران با چه چیزى افطار مى‏کردند، روایاتی آورده‌اند؛ امام باقر(ع) بیان داشته‌اند: «پیامبر اکرم با آب و خرما یا آب و رطب افطار مى‏کردند[10] و اگر آن حضرت شیرینى و حلوا مى‏یافتند، با آن افطار می‌کردند و اگر نمی‌یافتند، با شکرِ گرفته‌شده از نِى.»[11] امام‌صادق(ع) نیز ‏فرموده‌اند: «پیامبر با شیرینى و حلوا افطار مى‏کردند و اگر آن‌را نمى‏یافتند، ‏با آب ولَرم افطار مى‏کردند و مى‏فرمودند که آن، باعث پاکیزگى کبد و معده است و دهان را خوشبو مى‏سازد و ریشه دندان و دید چشم را تقویت مى‏کند.»[12] بنابراین، از مجموعه روایات استفاده مى‏شود که آن حضرت، درصورت‌امکان، با ماده شیرینى مثل حلوا یا خرما افطار مى‏کردند و درصورت نبودِ آن‌ها، با آب نیمه‌گرم و ولَرم. همچنین، ابن‌طاووس از امام‌باقر(ع) نقل مى‏کند که حضرت على(ع) دوست داشتند با شیر افطار کنند.[13]
 
?-? غسل
 پیامبر اکرم(ص) در دهه آخر ماه مبارک رمضان، هر شب غسل مى‏کردند.[14] امام‌باقر(ع) شب‌هاى نوزدهم، بیست‌و‌یکم، بیست‌وسوم و بیست‌وپنجم را غسل مى‏کردند[15] و امام‌صادق(ع) در شب بیست‌وسوم دو بار غسل مى‏کردند: یک‌بار در اول شب و بار دوم در آخر شب.[16]
 
?-? اعتکاف
یکى از مستحبات سازنده و معنویت‌بخش، اعتکاف است که تفصیل شروط و آداب آن در کتابهای فقهى آمده است. امام‌صادق(ع) فرموده‌اند: «یک‌بار رسول خدا(ص) در دهة اول ماه رمضان به اعتکاف نشستند و در رمضان دیگر، در دهة دوم و در رمضانِ پس از آن، در دهه سوم اعتکاف کردند. بعد از آن، همیشه در دهة آخر رمضان به اعتکاف مى‏نشستند.»[17]
 
?-? وداع با ماه رمضان
 برخاستن از سفره ضیافت‌الله براى عارفانِ دلداده حق، سخت و افسوس‌برانگیز است. همان‌طور که جدایىِ عاشق از معشوق، به‌سختىِ هرچه تمام‏تر صورت مى‏گیرد، پیامبر اکرم(ص) این‌گونه با ماه رمضان وداع می‌کردند:
 جابربن‌عبدالله انصارى نقل مى‏کند که در جمعة ماه رمضان، بر رسول خدا(ص) وارد شدم. هنگامى‌که چشم ایشان بر من افتاد، فرمودند: «اى جابر، این جمعه آخر ماه رمضان است؛ پس با او وداع کن و بگو: اللهم لا تَجْعَلْهُ آخرَ العَهدِ مِن صِیامِنا ایّاه، فأنْ جعَلتَه فَاجعلْنى مرحوماً و لا تجعلنى محروماً. (= خدایا، این رمضان را آخرین ماه روزة ما قرار مده و چنانچه قرار دادى، ما را رحمت‏ کن و محروممان مساز.)» سپس افزودند: «هر کس این‌را بگوید، به یکى از این دو امر نیکو (إحدَى الحُسنَیَیْن) نائل مى‏شود: یا آنکه عمر پیدا کرده و ماه رمضان بعدى را درک مى‏کند یا آنکه بخشش و رحمت‏ خداوند را شامل خود می‌کند.»[18]
 
?-?? شب عید فطر
از مجموعة روایات می‌توان استنباط کرد که این شب، جایگاه بس والایى دارد. معصومان(ع) آن‌را به شب‌زنده‏دارى مى‏گذراندند؛ چنانچه حضرت على‌بن‌الحسین(ع) شب عید فطر را در مسجد، به نماز مى‏گذراندند تا آنگاه که صبح شود.
 
?-?? نماز عید فطر
 رسول خدا(ص) روز عید، بعد از طلوع آفتاب، از منزل خارج مى‏شدند و هنگام خروج، به اطراف آسمان مى‏نگریستند و مى‏فرمودند که در این روز، بر جانماز و حصیر نماز مخوانید؛ یعنی روى خاک بنشینید و بر آن نماز بخوانید. فقیهان بزرگ براى روز عید فطر، مستحباتى ذکر کرده‌اند که این‌ها ازجمله آن‌هاست: نماز را در صحرا به‌پاداشتن، خارج‌شدن با پاى برهنه و پیاده و توأم با وقار و ذکر خدا، سجده‌کردن بر زمین و... .
 روز عید فطر روز گرفتنِ نتیجه امتحان است. قهراً، نتایج‏ در هر امتحانى یکسان نیست. شیخ‌صدوق(ره) نقل مى‏کند که امام‌حسن‌مجتبى(ع) گروهى از مردم را در روز عید فطر دیدند که به بازى و خنده مشغول‌اند. حضرت رو به یاران خود کردند و فرمودند: «پروردگار متعال ماه رمضان را محلّ مسابقه بندگان خود قرار داده است که به‌واسطة اطاعت‏خویش به‌سوى رضوان الهى پیشى مى‏گیرند. پس، گروهى سبقت گرفتند و پیروز و رستگار شدند و گروهى عقب ماندند و محروم شدند. عجب دارم از کسى‌که خندان است و به لهو و بازى مشغول است، در روزى که نیکوکاران به اجر و ثواب رسیده‌اند و کوتاهى‌ورزان از آن بى‏فیض و محروم‌اند. به‌خداسوگند، اگر پرده برداشته شود، هر آینه، نیکوکار به عمل نیک خویش و بدکار به عمل بد خود مشغول خواهد شد.»[19]
 
?. رابطه خود و مردم (بُعد اجتماعى)
?-? ایجاد آمادگى براى ماه رمضان
در آستانه ماه مبارک، معصومان(علیهم‌السلام) اهمیت و عظمت ماه مبارک رمضان را به مردم گوشزد می‌کردند و آنان را به استفاده از این ضیافت الهى، فرا مى‏خواندند. دراین‌زمینه، خطبه‏هاى بسیار جالبی از حضرت محمد(ص) و امیرمؤمنان(ع) و نیز، روایات تکان‌دهنده‏اى ضبط و روایت کرده‌اند که براى نمونه، دو روایت‏ را بیان می‌کنیم:
 امام‌صادق(ع) در آستانه ماه مبارک رمضان، این‌گونه به فرزندان خویش سفارش مى‏فرمودند: «نهایت کوشش خود را به‌کار بندید که در این ماه، روزى‏ها تقسیم مى‏شوند و سرآمدِ عمرها و اجل‌ها نوشته مى‏شود و در آن، شبى است که به‌ارزش، از هزار ماه برتر و افضل است.»
اباصلت مى‏گوید که در جمعه آخر شعبان، بر حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) وارد شدم. حضرت به من فرمودند: «اى اباصلت، بیشترِ روزهاى ماه شعبان گذشت و این جمعه، آخرِ ماه است؛ در این باقی‌مانده، آن کوتاهىِ سابق خود را جبران کن و بیشتر، دعا و استغفار و تلاوت قرآن کن و از گناهانت توبه کن تا با خلوص، در ماه خدا وارد شوی.»[20]
 
?-? سفارش به تلاوت قرآن
 اهل‌بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام)، علاوه بر آنکه خود موفق به تلاوت قرآن بودند، دیگران را به تلاوت آن سفارش مى‏کردند و نسبت‏ به تلاوت برخی سوره‏ها در بعضى شب‌ها، عنایت‏ خاصى از خود نشان می‌دادند. توجه خوانندگانِ عزیز را به روایت‌هایی جلب مى‏کنیم که دو نکتة ذکرشده را دربر دارد:
 وهب از امام‌صادق(ع) مى‏پرسد: «شایسته است که چند روز از ماه رمضان را قرآن بخوانیم؟» حضرت می‌فرمایند: «در سه روز، به بالا.» نیز، به‌فرمودة امام‌باقر(ع): «لِکُلّ شى‏ءٍ ربیع و ربیعُ القرآنِ شهرُ رمضان.‏» (= هر چیزى بهارى دارد و بهار قرآن، ماه رمضان است.) [21]
 
از بین سوره‏هاى قرآن، به تلاوت این سوره‏ها سفارش کرده‌اند:
 
1-?-? سورة عنکبوت و روم: تلاوت این دو سوره را در شب بیست‌وسوم ماه رمضان توصیه کرده‌اند. امام‌صادق(ع) فرمودند: «سوگند به‌خدا، کسى‌که سورة عنکبوت و روم را در شب بیست‌وسوم رمضان بخواند، از اهل بهشت است.»[22] البته، این بیانگرِ اقتضاء این سوره است و کسب چنان نتیجه‏اى، شروط دیگری نیز می‌طلبد.
 
?-?-? سورة قدر، در وقت‏ سحر و افطار: از امام‌زین‌العابدین(ع) روایت‏ است: «کسى‌که سوره قدر را در هنگام افطار و سحر بخواند، مانند کسى است که در این فاصله، در راه خدا به‌خون خود غلتیده باشد.»[23] همین مضمون را از حضرت امام‌صادق(ع) نیز روایت کرده‌اند.[24]
همچنین، امام‌صادق(ع) فرموده‌اند: «هر کسى‌که در هر شب ماه رمضان، هزار بار سورة قدر را بخواند، در شب بیست‌وسوم عجایبى را درک خواهد کرد.»[25] در روایتى دیگر، آن حضرت، اثر خواندن سورة قدر را رسیدن انسان به سر حدّ نهایت ‏یقین در امورِ اختصاصى اهل‌بیت(علیهم‌السلام) دانسته‌اند که قرائت‌کننده به‌واسطة دیدنِ بعضى حقایق در عالم رؤیا، به آن مى‏رسد.[26]
 
?-?-? سورة دخان: شیخ‌صدوق روایت کرده است که مردى خدمت امام‌باقر(ع) رسید و پرسید که چگونه شب قدر را در هر سال بشناسم؟ حضرت فرمودند: «وقتى‌که ماه رمضان آمد، هر شب یک‌بار سورة دخان را بخوان؛ وقتى‌که شب بیست‌وسوم فرا رسید، به آنچه مى‏خواهى، خواهى رسید.»[27]
 
?-? کمک به مستمندان
یکى از علل و حکمت‌هاى روزه این است که با ایجاد حالت گرسنگى و تشنگى، انسان به‌یاد ضعیفان و مستمندان و تنگ‌دستان بیفتد و هر کسى، به فراخور حال و وُسع خود، ‏به آنان کمکی کند.[28] ابن‌عباس مى‏گوید: «وقتى‌که ماه رمضان فرا مى‏رسید، هر صاحب‌حاجتى که به نزد رسول خدا مراجعه مى‏کرد، حاجتش برآورده مى‏شد.»[29] راجع به حضرت زین‌العابدین(ع) نقل است که هر روزِ ماه رمضان را صدقه مى‏دادند.[30]
 
?-? افطارى‌دادن
 این عمل را در سیره معصومان(علیهم‌السلام) به‌نحوکاملى می‌توان مشاهده کرد. از امام‌صادق(ع) روایت است: «هنگامى‌که حضرت امام‌زین‌العابدین(ع) روزه مى‏گرفتند، دستور مى‏دادند گوسفندى را سر ببرند و آن‌را تکه‌تکه سازند و در دیگ بریزند. آن حضرت در وقت غروب، به دیگ‌ها سر مى‏زدند و درحالى‌که روزه داشتند،‏ بوى آبگوشت را استشمام مى‏کردند. آنگاه مى‏فرمودند: «کاسه‏ها را بیاورید... این کاسه را براى فلان‌کس و دیگرى را براى فلانی بکشید... و همین‌طور، کاسه‏ها را پُر مى‏کردند تا آبگوشت ‏به اتمام مى‏رسید. آنگاه خود، با نان و خرما افطار مى‏کردند.»[31]
 
?-? گذشت و توجه بیشتر به زیردستان
از امام‌صادق(ع) روایت است که امام‌زین‌العابدین(ع) در ماه مبارک رمضان توجه خاصى به زیردستان و خدمتکاران خود داشتند و هرگاه یکى از آن‌ها مرتکب خطایى مى‏شد، او را عقوبت نمى‏کردند؛ تنها، اشتباه او را یادداشت مى‏کردند. تا آنکه که در شب آخر ماه رمضان، آنان را گِرد خود جمع مى‏کردند و کاغذهاى خطایاى آنان را بیرون مى‏آوردند و جداگانه، بر تک‌تک آنان مى‏خواندند و آنان به اشتباه خود اقرار کرده و از حضرت، طلب عذر می‌کردند.
جالب‌توجه‌تر این است که امام از این موقعیت، برای درونی‌کردنِ درسی بزرگ‌تر بهره می‌گرفتند؛ به‌این‌صورت که فضای حاضر را به مدلی کوچک برای تصویرکردنِ محکمة الهی تشبیه می‌کردند: امام در میان ایشان برمى‏خاستند و مى‏فرمودند که با صداى بلند بگویید: «اى على‌بن‌الحسین، همانا خدایت نیز خطاهایت را شمارش کرده است، همان‌گونه که تو گناهان ما را شمردى؛ در کتاب، تمام اَعمال کوچک و بزرگ ثبت است و همة اعمال در نزد او حاضر است، همان‌گونه که اعمال ما در نزد تو حاضر بود [و تو بر آن‌ها ناظر بودى]. پس، از ما درگذر، همان‌گونه که تو امید عفو و گذشت دارى. از ما درگذر تا که خدایت را بخشنده و رحیم یابى... اى على‌بن‌الحسین، کوچکى مقام خود را در برابر خداى داورِ دادگرى که به هیچ‌کس ظلم روا نمى‏دارد، یادآور و از گناه ما درگذر...» حضرت در‌حالى‌که گریه و زارى مى‏کردند، مرتب این کلمات را تکرار می‌کردند و آنان هم با وى، هم‌آواز مى‏شدند.
سپس مى‏فرمودند: «بار خدایا، تو به ما دستور دادى تا از کسانى‌ درگذریم که به ما ظلمى روا داشته‌اند. ما به‌خود ظلم کرده‌ایم؛ پس، از ما درگذر که تو نسبت ‏به آن سزاوارترى. تو به ما فرمودى که هیچ درخواست‌کننده‏اى را از درِ خانه‏هایمان رد نکنیم؛ ما به درگاه تو دست نیاز و درخواست‏ بلند کرده‏ایم و از تو طلب مى‏کنیم که بر ما منّت نِهی و ما را محروم مسازی.»
آنگاه، رو به آنان مى‏کردند و مى‏فرمودند: «من از خطایاى شما گذشتم. آیا شما نیز از من مى‏گذرید؟» و آنان در پاسخ مى‏گفتند: «از تو گذشتیم، اى آقاى ما؛ و تو به ما هیچ بدى روا نداشتى.» پس، آن حضرت مى‏فرمودند که بگویید: «بار خدایا، از على‌بن‌الحسین درگذر، همان‌گونه که او از ما گذشت؛ او را از آتش آزاد کن، همان‌طور که او ما را از بندگى رهانید.» آنان آمین گفتند و حضرت فرمودند: «بروید که از شما گذشتم و همگىِ شما را آزاد کردم.»[32]
 
?-? حفظ حریم دین و حرمت زمان
حفظ عفت عمومىِ جامعه وظیفة مهم نظام اسلامى است‏ و مجازات شکستن حریم امنیت اجتماعی و  ارتکاب بی‌عفتی، بسته به زمانِ وقوع آن تغییر می‌کند؛ برای نمونه، حدّ شراب‌خوار هشتاد تازیانه است، ولى اگر در ماه رمضان، شراب بخورد، تشدید می‌شود. نجاشىِ شاعر در یکی از روزهای ماه رمضان شراب خورد. او را به‌نزد امیرمؤمنان(ع) آوردند. حضرت پس از یک شب زندانی‌کردن او و اجراى حدّ شرعىِ شراب‌خوارى (هشتاد ضربه)، بیست ضربه شلاقِ اضافى، به‌سبب شکستن حرمت ماه رمضان بر او زدند.[33] بنابه برخى روایات، مجرم پذیراى ??ضربة اضافى بدان جهت‏ شد.[34]
 
پی نوشتها:
 [1]. اقبال‌الاعمال، سیدبن‌طاووس، ??.
[2]. من‌لایحضره‌الفقیه، شیخ صدوق، ?: ???/????.
[3]. الکافى(فروع)، شیخ کلینى، ?:??/?؛ وسائل‌الشیعه، شیخ حرّ عاملى، ??: ???/??????، چاپ آل‌البیت.
[4]. بحارالانوار، علامه‌مجلسى، ??/?.
[5] . همان، ??/???؛ دعائم‌الاسلام، ?/???.
[6] . دعائم الاسلام، ?/???.
[7] . بحارالانوار، ??/???.
[8] . الکافى، ?:??/?؛ من‌لایحضره‌الفقیه، ?:???/????؛ تهذیب‌الاحکام، شیخ طوسى، ?:???/???؛ المقنعه، شیخ مفید، ??.
[9] . تهذیب‌الاحکام، ?:???/???؛ بحارالانوار، ??/??.
[10] . رطب غیر از خرما است. بحارالانوار، ??، ???/??.
[11] . بحارالانوار، ??/???.
[12] . الکافى ،?:???/?؛ وسائل‌الشیعه، ??:???/????.
[13] . بحارالانوار، ??/??.
[14] . اقبال‌الاعمال، ??? و ???؛ وسائل‌الشیعه، ?:???/???? و ????؛ بحارالانوار، ??/??.
[15] . بحارالانوار، ??/??.
[16] . همان، ??/???.
[17] . الکافى، ?:???/?؛ من‌لایحضره‌الفقیه، ?:???/????؛ اقبال‌الاعمال، ???؛ بحارالانوار، ??/? و ???.
[18] . فضائل الاشهر الثلاثه، شیخ صدوق، ???/???؛ وسائل‌الشیعه، ??:???/?????؛ بحارالانوار، ??/???.
[19] . من‌لایحضره‌الفقیه، ?:???/????.
[20] . الکافى، ?:??/?؛ تهذیب‌الاحکام، ?:???/???؛ وسائل‌الشیعه، ??:???/?????.
[21] . عیون اخبار الرضا، ?:??/???.
[22] . الکافى، ?:???/??؛ ثواب‌الاعمال، شیخ صدوق، ???/?؛ معانى الاخبار، شیخ صدوق، ???/?؛ امالى الصدوق، ??/?.
[23] . تهذیب‌الاحکام، ?:???/???؛ مصباح‌المتهجد، ???؛ المقنعه، ??؛ وسائل‌الشیعه، ??:???/?????؛ بحارالانوار، ??/???.
[24] . اقبال‌الاعمال، ???؛ وسائل‌الشیعه، ??:???/?????؛ بحارالانوار، ??/??.
[25].  بحارالانوار، ??/???.
[26] . همان، ??/???.
[27] . مصباح‌المتهجد، ???؛ المقنعه، ??؛ وسائل‌الشیعه، ??:???/?????؛ بحارالانوار، ??/???.
[28] . الکافى، ?:???/ ?؛ امالى الصدوق، ???؛ وسائل‌الشیعه، ??:???/?????؛ بحارالانوار، ??/???.
[29] . علل الشرائع، شیخ صدوق، ???/?؛ فضائل الاشهر الثلاثه، ???؛ المناقب، ?/??.
[30] . بحارالانوار، ??/???.
[31] . اقبال‌الاعمال، ??؛ بحارالانوار، ??/ ??.
[32] . المحاسن، البرقى، ???/??؛ وسائل‌الشیعه، ??:???/?????؛ بحارالانوار، ??/???.
[33] . اقبال‌الاعمال، ???؛ وسائل‌الشیعه، ??:???؛ بحارالانوار، ??/???.
[34] . من‌لایحضره‌الفقیه، ?:??/????؛ تهذیب‌الاحکام، ??:??/???؛ وسائل‌الشیعه، ??:???/?????.

<      1   2   3   4